eitaa logo
شهید کاظمی
1.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
338 ویدیو
16 فایل
تصاویر، خاطرات و بیانات کوتاه شهید کاظمی سایت رسمی شهید کاظمی: Shahidkazemi.ir ارتباط با ما: @menzar کانال اختصاصی شهید کاظمی
مشاهده در ایتا
دانلود
به یاد شهید کاظمی و شهید حاج قاسم سلیمانی @shahidkazemi_ir
ماجرای حاج احمد با بانوی دوعالم حضرت زهرا (س) عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد.ترکش خورده بود به سرش با اصرار بردیمش اورژانس. می گفت:«کسی نفهمه زخمی شدم.همینجا مداوام کنید».دکتر اومد گفت:«زخمش عمیقه،باید بخیه بشه».بستریش کردند. از بس خونریزی داشت بی هوش شد. یه مدت گذشت.یکدفعه از جا پرید. گفت:«پاشو بریم خط».قسمش دادم. گفتم:« آخه توکه بی هوش بودی،چی شد یهو از جا پریدی»؟ گفت:«بهت میگم.به شرطی که تا وقتی زنده ام به کسی چیزی نگی. وقتی توی اتاق خوابیده بودم،دیدم خانم فاطمه زهرا(س)اومدند داخل.فرمودند:«چیه؟چرا خوابیدی؟»؟ عرض کردم:«سرم مجروح شده،نمی تونم ادامه بدم». حضرت دستی به سرم کشیدند و فرمودند:«بلند شو بلند شو،چیزی نیست.بلند شو برو به کارهایت برس»  به خاطرهمین است که هر جا که می‌روید حاج احمد کاظمی حسینیه فاطمه‌الزهرا ساخته است… @shahidkazemi_ir
هدایت شده از امام رضایی ها
🌷  یعنی فرهنگ تلاش کردن با سرمایه‌گذاری از خود برای اهداف بلندمدّت مشترک بین همه‌ی مردم؛ که البتّه در مورد ما آن اهداف، مخصوص ملّت ایران هم نیست، برای دنیای اسلام بلکه برای جهان است. این فرهنگ در جامعه‌ای اگر جا افتاد، درست نقطه‌ی مقابل فرهنگ غربی امروز [است‌] که همه‌چیز را برای خود و با محاسبه‌ی شخصی می‌سنجند؛ برای همه‌چیز یک قیمت اسکناسی و پولی قائلند و آن، به دست آوردن آن پول است؛ این درست نقطه‌ی مقابل آن فرهنگ است؛ یعنی «وَ یؤثِرونَ عَلی‌ اَنفُسِهِم»؛ اینها کسانی هستند که ایثار میکنند؛ فرهنگ ایثار، فرهنگ گذشت، فرهنگ مایه گذاشتن از خود برای سرنوشت جامعه و برای سرنوشت مردم. این فرهنگ اگر عمومی شد، این کشور و هر جامعه‌ای که این فرهنگ را داشته باشد، هرگز متوقّف نخواهد شد؛ به عقب بر نخواهد گشت و پیش خواهد رفت. 🔹امام خامنه‌ای - ۹۳/۱۱/۲۷ 🔸 @emamrezaeeha_esf
هدایت شده از امام رضایی ها
🌷‏بهمن ماه سال گذشته در ایام سالگرد شهادت حاج مسلم این قاب عکس را در منزل مادر شهید هدیه گرفتیم و امروز نزدیک یک اربعین است که دو شهید در یک قاب هستند. 🔸 @emamrezaeeha_esf
هدایت شده از امام رضایی ها
🌷 ‏‎شهید حاج قاسم سلیمانی می‌گفت: باید به این ‌بلوغ برسیم که نباید دیده شویم آنکس که باید ببیند می‌بیند... 🔸@emamrezaeeha_esf
هدایت شده از امام رضایی ها
🌴سردار مرتضی قربانی: روزی شهید باکری به تعمیرگاه لشکر ۳۱ که خودش فرمانده آن بود رفت تا ماشینش را تعمیر کند. باکری دید که مکانیک مشغول شستن لباس‌هایش است. از او خواست که ماشینش را تعمیر کند. تعمیرکار گفت: «مگر نمی‌بینی لباس می‌شویم؟» شهید باکری هم پاسخ داد «من لباس شما را می‌شویم شما هم ماشین من را تعمیر کن». شهید باکری می‌توانست بگوید «من مهدی باکری فرمانده لشکر هستم، بلند شو ماشین را تعمیر کن»، اما این را نگفت. منبع: سایت شهید کاظمی @emamrezaeeha_esf
هدایت شده از امام رضایی ها
🌴روایت رشادت شهید محمد حسین یوسف الهی از زبان : 🌷شجاعتی که محمد حسین و چند نفر از بچه های اطلاعات عملیات در والفجرسه از خودشان نشان دادند، فراموش شدنی نیست.عملیات ناموفق بود و لشکر منطقه را خالی کرده بود. فقط بچه های اطلاعات که حدود هشت نفر می شدند در شیار گاوی، بالای تکبیران مستقر بودند. وقتی عراق پاتک کرد، نوک حمله خود را به سمت شیار گاوی قرار داد. محمدحسین این هشت نفر را در خطی به طول هفتصد متر چید و در مقابل دشمن ایستاد. او می دانست که اگر این خط سقوط کند، شهر مهران در خطر است این هشت نفر طوری مقابل دشمن ایستادند که عراقی ها فکر کردند شیار گاوی  پر از نیرو است.بالاخره بچه ها آن قدر مقاومت کردند تا بعد از دو، سه ساعت نیروها رسیدند و عراقی ها را مجبور به عقب نشینی کردند. آن روز اگر محمد حسین و  نیروهایش چنین رشادتی از خود نشان نمی دادند، قطعا مهران دوباره به دست عراقی ها می افتاد. @emamrezaeeha_esf
هدایت شده از امام رضایی ها
بیست وپنج ساله بود که شد شهردار ارومیه، مردم ارومیه هنوز هم دوران شهرداری مهدی باکری را بهترین دوران می‌دانند حتی یک قطعه زمین ، به اندازه‌ی قبر هم ، به نام خود  نزد!! نه برای خود و نه برای برادرانش.... ___⚘⚘⚘__________ 🔴 شهید والامقام مهدی باکری اوایل انقلاب بود مهدی باکری شهردار ارومیه بود. در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شد. چشمش به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دید امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است. نزدیکتر رفت، او رفتگر همیشگی محله نبود. کنجکاو شد، سلام داد و دید رفتگر امروز، آقامهدی است. او از دوستان شهید باکری بود. آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت. او ادامه داد، آقا مهدی شما شهرداری اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین به من، شما آخه چرا؟ خیلی تلاش کرد تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشید. زن رفتگر محله، مریض شده بود؛ بهش مرخصی نمی دادن می گفتن اگه شما بری، نفر جایگزین نداریم؛ رفته بود پیش شهردار، آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش. اشک تو چشماش حلقه زد. هر چی اصرار کرد، آقا مهدی جارو رو بهش نداد؛ ازش خواهش کرد که هرچه سریعتر بره تا دیگران متوجه نشن، رفتگر امروز محله، شهردار ارومیه است... 🔸 @emamrezaeeha_esf