از صبح آفتاب خورده بود توی سرم
گیج بودم سرم درد میکرد.
گفتم : آقا جون این رئیس ستاد کجاست؟
.
حواسش نبود برگشت
گفت : #جانم ؟ چی میگی؟
گفتم : رئیس ستاد
گفت : رئیس ستاد رو میخوای چیکار؟
.
گفتم : آقا جون ما از صبح تا حالا
علاف یه متر کابل شدیم
میخوایم برق بکشیم پاسگاه
یه سری دستگاه داریم اونجا
یه متر سیم کابل پیدا نمیشه.
.
.
گفت: آهان!
برای جاسوسی میخواین؟
گفتم : جاسوسی کدومه برادر؟
حالت خوشه ها برای #شنود میخوایم.
رفتیم تو...
دیدم #رئیس_ستاد
جلوی پاش بلند شد...
.
#متواضع_باشیم
#خاکی #مهربون
یکم بیشتر
#شبیه_شهدا_رفتار_کنیم
.
شادی روح رفیق و همراه شهیدمون
صلوات + وعجل فرجهم
.
.