شهید علی یزدانی
شهید علی در سال 85 بايكي ازسادات ذريه حضرت زهرا(س)عقد کرده ودر سال 87 زندگی مشترک خود را آغازنمود. علاقه شهید به ائمه اطهار مخصوصاً مادر سادات حضرت زهرا (س)بقدری زیاد بود که شاید به جرات بگویيم یکی از دلایل اصلی ازدواجش نزدیک تر شدن به حضرت زهرا(س)بود. خودش میگفت روزولادت حضرت زهرا (س)در کربلا از امام حسین (ع)خواستم که داماد حضرت زهرا(س) شوم تا اینگونه با جرات تمام بگویم مادرم زهراست.بعد از همان زيارت کربلا چند ماه بعد به خواستگاری آمد و شد داماد حضرت زهرا(س).بعد از ازدواج فعالیتهای شهید چه درزمینه کاری و چه در زمینه بسیج وكانون نه تنهاکمتر نشد بلکه با همراهی همسرش بیشتر از قبل شد . کانون همت بعد از مدتی علاوه برجنبه علمی به جنبه فرهنگی نيز پرداخت .بنابر خواسته شهید علی و موافقت دوستان ،دیگر وقت آن بود که این نوجوانان وجوانان علاوه بر تحصیل علم به تحصیل معرفت نيزبپردازند و کانون همت تبدیل شد به هیئت مکتب الشهدا .هیئتی که هر هفته چهارشنبه ها برگزار میشد وهمچنان هم با یاد شهید و حضورشهید هرهفته برگزار میشود . از اين زندگی مشترک دودختر به یادگار مانده دختری که نام مادر سادات را بر او نهاد و دختری که هم نام عمه سادات شد : زهرا و زینب.سال 89 فرزند اول و سال 92 فرزند دوم
اواخر سال 91 بود که در سوریه جنگ شروع شد و زمزمه های رفتن آغاز شد . خرداد 92 بود که به سوریه رفت وبا آنکه فرزند دوم در راه بود ولی این مسئله مانع از رفتنش نشد.اين اولين ماموريت برون مرزي شهيدعلي بود. اول قرار بود به یک ماموریت 15روزه برود ولی وقتی رفت و شرایط آنجا را دید نتوانست خودش را راضی کند که برگردد و 49 روز در منطقه ماند . وقتی برگشت و فهمید فرزندش دختر است خنده ای بر لبانش جاری شد و گفت نام فرزندم زینب است .بیمه حضرت زینب(س).من برای خانم حضرت زینب (س)خدمت میکنم و او هم ان شاالله مراقب فرزندم است.بعد از تولد زینب محل ماموریتهایش به عراق تغییر يافت.دفاع از حريم آل الله در عراق .بله شاید همه با خودشان بگویند مگر عراق هم شهيدمدافع دارد .زماني بود كه حرمين عسگريين از سوي مزدوران داعش بشدت تهديد ميشد و دوستان اهلبيت براي دفاع از حريم مقدس ايشان راهي عراق شدند تا در مقابل حضرت مهدي(عج)شرمنده نباشند.بعد از تولد زینب شهید علی احساس کرد برای خدمت بیشتربه اسلام باید به عراق برود.سال 93 سه بار به عراق رفت برای دفاع از حرمین عسگریین.
به مناسبت سالروز تولد🎂🎉🎂🎂🎂🎉🎉🎉 #شهید_علی_یزدانی
🦋🦋🦋
#درد_نــوشـــتـــهـ😭💔
‼️مــــدافعــانِ حــــرم ، پولهــــاے ڪـــلان میگیـــــرنـــد !!!
بگذار خلاصہ اش را برایت بگویم ؛
#شهیـد_مرتضـے_ڪریمـے از آن هیبت ِ ورزیده اش ، فقط یڪ سر مانده و هیچ ڪس نمیداند به دو دختــر ِخردسالش چہ بگوید ...
پیڪرِ #شهیــد_محمــد_آژنــد هنوز مقابل دیدگان ِ همرزمانش ، در تیررسِ دشمن ، روے تپہ هاے سِلمے آرام گرفتہ ...
#شهیــد_مهــدے_حیــدرے بہ پسرش قول داده ڪہ باز میگردد ...
#شهیــد_امیــر_سیــاوشــے دامـادے بود ڪہ ملائڪ در آسمان برایش جشن گرفتند ...
پسر ِ #شهیــد_علـے_اڪبـر_شهریــارے ، نوزاد بود ڪہ پدرش شهید شد و امروز بجاے بابا ،
با قطعه سنگِ مزارش ، بازے میڪند ...
دختر #شهیــد_علــے_یزدانــے را برایت بگویم
از پدرش بہ جاے سوغات پرچم خواستہ بود ! و پرچمے ڪہ بہ روی تابوت ِ پدرش ڪشیده بودند ، نصیبش شد ...
از #شهیــد_محمــود_رضــا_بیضایـے ...
شهیــد محمــد حسیــن محمــد خانـے ...
از شهیـد روح اللہ قربـانـے چہ میدانے ؟!
شهیــد محــرم تُرڪـــ ، اولین شهیدِ مدافـــع ِ حرم ، عاشــق ِ دختـرش بود ...
چند بار ملازمــان حــرم را دیده اید ؟؟!
سردار شهیـد حاج حسیــن همدانـے ...
سردار شهیـد سیــاح طاهــرے ...
شهیـد مصطفـے صــدر زاده ...
شهیـد محســن حججــے
و صدها شهیـدِ مـــــدافع ِ دیگر ...
اے ڪاش معنـے ِ؛
- اضطـــراب هاے هر شب ...
-هر لحظہ منتظر ِشنیدن ِخبر ِناگوار عزیزترین ...
-بـے بابا شدن ِ بچہ ها ...
-بـے پسر شـــدن ِ مادرها ...
-بـے سایہ ے سر شدن ِ زنها ، را میدانستے ...
راستے !😔😭
بہ نظرت ارزش ِ این همہ غصہ چقـــدر است ؟؟؟
راستے تویـے ڪہ میگے مدافعین پولهاے ڪلان میگیرند ،چقدر بهت بدند حاضرے مثل شهیـــد حججــے شهید بشے ؟؟!!😔
آنهایـے ڪہ رفتند ، دریافتہ اند ڪہ امروز
عاشـــوراے #زینـــب(س) است ...
اگر غافـــل شویـــم ، بـے شڪــ نادم و پشیمــــان خواهیم شد ...
شڪـــر ِخدا ، هنوز مردانــے هستند ڪہ #غیــــرت دارند .......
#هدیه_به_شهدا_صلوات
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا
بهار بهانه است
خبر از آمدنت که باشد
درختان چاره ای جز
شکوفه زدن
ندارند ...
شهید هادی جعفری🌷
سالروز ولادت و شهادت
#خاطرات_شهید
●در خانه درهمه ی کارها به همسرشان کمک می کردند و مشوق خوبی برای همسر خود در تحصیل بودند.
●از وقتی که وارد این شغل شد، همیشه از شهید شدن خود می گفت و چون روستای ایشان شهید نداشت همیشه می گفت که من شهید رئیس آباد هستم.
●بسیار مهربان، صادق ، شوخ و مردمی بود به طوری که وقتی در جمعی حضور داشت ، سایرین ازحضورش لذت میبردند.
●به دلیل شلیک پهباد آمریکایی به کارگاهشون در جنوب بغداد #شهید_علی_یزدانی از پیکر مطهرش چیزی نمیمونه و شهید جعفری هم با نوای یا ابالفضل علیه السلام اربا اربا شد و مهمان ارباب خویش گردید.
#شهید_هادی_جعفری
#سالروز_شهادت_ولادت🌷🕊🎊🌸🎊
●ولادت : ۶۵/۱/۳ - آمل ، رئیس آباد
●شهادت: ۹۴/۱/۳ - نهروان عراق
●آرامگاه: آمل - گلزار شهدای رئیس آباد
📎
🦋🦋🦋