#ماجرای_کاپشن ۶
ازم عذرخواهی کرد و گفت اون دونفر از سر وسوسه ی همسایه ها و شایدم حسادت این رفتارهارو کردند ازم خواست حلالشون کنم.
بخاطر سعید حلالشون کردم یک ماه بعد سعید گفت انتقالی گرفته تا برای سکونت به شهر پدرو مادرم بریم،برام جالب بود از همون ابتدای خاستگاری سعید با من و پدرم شرط گذاشته بود که تا اخر عمر نزدیک خونه ی مادرش زندگی میکنیم،
اما شوهر عزیزم بخاطر رفتارهای بد خونواده ش ترجیح داد ازشون دور بشم تا دوران بارداری و زایمان رو در ارامش بگذرونم..
هروقت یاد اونروز کذایی میفتم سجده شکر بجا میارم،خدا خیلی دوستم داشت که خیلی زود اون دونفر رو رسوا کرد،و مکر اونها رو به خودشون برگردوند
#پایان
#کپی_حرام