#قضاوت_اشتباه ۱
ما توی ی محله ای زندگی میکنیم که بعد از ظهرا همه تو کوچه شون جمع میشن و دور هم حرف میزنن دیگه تقریبا رسم شده بود و همه همین کارو میکردن تابستونا برای هم خوراکی میاوردیم و زمستونا اتیش روشن میکردیم با سیب زمینی کبابی، دقیقا هر روز از بعد از نهار تا شب این اوضاع ما بود کوچه ما همه صمیمی تر بودن از راز زندگی هم خبر داشتیم و تقریبا چیز مخفیی نداشتیم ی جورایی پیش هم ابرو نداشتیم و فکر میکردیم اینجوری بهتره و همسایه داری یعنی این، بارها و بارها شوهرم بهم گفت اینکارو نکن عاقبت نداره و باعق ابرو ریزی هست گفت مرد همسایه بهم گفته چرا برنج هندی میخورید زنت اومده تو کوچه گفته ابروتون میره گفتم ما خودمون مزه ش رو دوست داریم خانمم ایرانی بلد نیست بپزه ابروی من و نبر که مردم جلوم رو بگیرن
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌺🍃🌸
🌸
💍#ازدواج_به_سبک_شهدا
🟣شهید مدافعحرم مهدی موحدنیا
📀راوے: همسر شهید
💙من و آقا مهدی چهارسال با هم در یک دانشگاه درس میخواندیم. من متولد سال۱۳۶۸ بودم و در رشتهی کامپیوتر تحصیل میکردم و او متولد سال۱۳۶۶ و دانشجوی رشته برق بود. من یک دختر مذهبی و معتقد بودم. از آنهایی که سعی میکردم در روابطم با نامحرم چارچوبها را رعایت کنم و تا لازم نباشد با آنها صحبت نکنم.
💜اما چند باری ناخواسته چشمم به مهدی اُفتاده بود و راستش را بخواهید از او خوشم آمد. خودم را هم سرزنش میکردم که چرا باید از یک مرد نامحرم خوشم آمده باشد و سعی میکردم به این موضوع خیلی بها ندهم و فراموشش کنم. اما مدتی که میگذشت باز به صورت اتفاقی او را میدیدم. از سال۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ من جاهای مختلفی او را میدیدم و گاهی از خدا گله میکردم که چرا منی که میخواهم او را فراموش کنم، باز سر راهم قرار میگیرد.
💙در عین حال، در این مدت هر خواستگاری که مطرح میشد، رَدش میکردم و علتش را هم به کسی نمیگفتم. از آن دخترها هم نبودم که بروم جلو و مثلاً به او بگویم که به شما علاقه دارم. در دلم با خودم درگیر بودم تا اینکه یک اتفاق عجیب افتاد؛ شوهر خواهرم که دوست آقا مهدی بود، یکبار منزل آنها مهمان میشود. مادر مهدی به او میگوید مهدی هنوز زن نگرفته و شما که دوستش هستید، یکی را معرفی کنید به او!
💜شوهر خواهرم هم بلافاصله من به ذهنشان میآید و همانجا معرفی میکند. خانواده مهدی هم تصمیم میگیرند به خواستگاری بیایند. وقتی در خانهی ما این موضوع مطرح شد، داشتم از تعجب شاخ در میآوردم که خدایا چطور این ماجرا چرخید و اینگونه شد. من چهار سال بر احساس خودم غلبه کرده بودم و وقتی دیدم خدا چگونه برایم رقم زده، خوشحال شدم. در این مورد با هیچ کسی هم صحبت نکرده بودم.
💙حتی بعد از ازدواج هم کامل به مهدی نگفتم. اتفاقاً یکبار که سر بسته به او گفتم، گفت:«خُب میآمدی میگفتی، منم قبول میکردم و الان چند سال سر زندگیمان بودیم.» منم خندیدم و گفتم: «من از آن دخترها نیستم.» در خواستگاری آقا مهدی تنها یک درخواست از من داشت و اینکه گفت:«دوست دارم مثل مادرم چادر سر کنید!»
💜من دختر محجّبهای بودم اما مادر ایشان خیلی کاملتر رویش را میگرفت. قبول کردم چرا که متوجه شدم این خواسته از علاقهاش بود نه تحکّم. اینکه دلش نمیخواست چشم ناپاک ناموسش را ببیند. در کل هیچگاه مهدی در زندگی موضوعی را تحکّمی به من نگفت. در مورد مهریه هم به من گفت:«هر چه دلت میخواهد، بگو!».گفتم:«۱۴سکه و سالی یکبار سفر کربلا». قبول کرد اما هیچگاه به خاطر شغلش که نظامی بود، قسمتمان نشد به کربلا برویم.
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌺🍃🌸
🌸
📝#وصیتنامه
🟠شهید مدافعحرم #مهدی_موحدنیا
🌱بِسمِ رَبِّ اُمِّ زَینَب(سلاماللهعلیها)🌱
✋سلام به همسر عزیزم!
✋سلام به پدر و مادر عزیزم!
✋سلام به تمام شیعیان جهان!
✏️این برای بار دوم هست که دست به قلم میبرم و به اصطلاح وصیتنامه مینویسم و این دفعه خیلی امیدوارتر از همیشه! شاید یکشنبه برویم سوریه، بعد از تقریبا یکسال و نیم انتظار؛ البته خجالت میکشم بنویسم "انتظار"!
💞همسر عزیزم! ازت ممنون و متشکرم بخاطر همه چیز و همه مهربونیت، بخاطر موافقتت با رفتنم، بخاطر صبرت، بخاطر بغض میان گلویت و البته و صد البته هرچه دلبستگی بیشتر، دل کَندن سختتر، و اجر و قربت نزد عمه سادات بیشتر!
🕌فرصت عجیب و غریبی هست و باید مغتنم شمرد! بعد از تقریبا هزار و چهارصد سال، دوباره فرصت دفاع از بیبی پیدا شده و تقریبا شرایط به همان شکل سال۶۲ هجری، حرامیان یک طرف، پسران مادری یک طرف!
🛡و باز عده کمی فرصت دفاع پیدا کردهاند و بعضی در حسرت! و میدانم این حسرت چقدر کُشنده هست و البته رفیقان من همه لایق سرباز و مدافع حرم بیبی هستند ولی شرایط بدینگونه رقم خورده!
🇮🇱🔥و اِنشاءالله در آزادی قدس و به نابودیکشاندن اسرائیل همه سهیم باشیم!
🙏خدایا! رفیقان من همه لایق شهادتند! مبادا معاملهای غیر از این با آنها بکنی!
💕پدر و مادرم! از شما ممنونم بخاطر به دنیا آوردنم و بزرگکردنم و ممانعتنکردن از رفتنم!
😍چقدر حس شیرینی هست دفاع از حرم! در کل زندگیم آنقدر شوق نداشتهام.
💚یا حضرت زینب سلاماللهعلیها! به ساقی دشت کربلا بابالحوائج قسَمت میدهم ما را هم بپذیر!
✨گرچه ما بدیم تو ما را بدان مگیر
✨شاهــــانه ماجرای گناه گدا بگــــو
✍مهدی موحدنیا
🗓پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
#تلنگرانه ‼️
دختره، چادر سرش میکنه، مُحَجّبه است...
❌ ولی با نامحرم در ارتباطه...!!!
❌ و پسرِ نامحرمِ فضای مجازی رو «داداشی» خطاب میکنه...!!!
پسره، هیات میره، و برای روضه حضرت زینب و ناموس اهلبیت گریه میکنه...
❌ ولی با ناموسِ مردم چت میکنه...!!!
❌ و حریمِ نامحرم رو تو فضای مجازی رعایت نمیکنه...!!!
قرآن داره صدا میزنه:↶
🕋 فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ (تکویر/۲۶)
کجا دارید میرید؟!
آخه ارتباط با نامحرم چه فایدهای داره؟!
از تنهایی در میایی؟!
همدم میخوای؟!
مونس میخوای؟!
رفیق میخوای؟!
پس سجادهات چی میشه؟!
پس خدا چی میشه؟!
مگه تو دعای جوشن کبیر نمیخونی:↶
يَا خَيْرَ مُؤْنِسٍ وَ أَنِيس
ای خدایی که تو بهترین مونس و انیسِ منهستی.
يَا رَفِيقَ مَنْ لَا رَفِيقَ لَهُ
ای خدایی که تو رفیق اون کسی هستی،که رفیقی نداره.
خواهرم! برادرم!
همین که اجازه بدی یه غریبه👤 به حریمت وارد بشه، و تو رو از خدا دور بکنه، برای سقوط کافیه...☜🚶♀🕳
⁉️ چرا قلب امام زمانت رو به درد میاری؟!🥲
میدونستی یکی از حسرتهای جانسوز اهل جهنّم، همین رفاقتها و دوستیهاست؟!
🕋 یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَی یَدَیْهِ یَقُولُ... یَا وَیْلَتَی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا (فرقان/۲۷و۲۸)
💢 به خاطر بیاور روزی را که، گنهکار دست خود را از شدّت حسرت به دندان میگزد، و میگوید:
💢 «ای وای بر من، کاش فلانی را بعنوان دوست خود انتخاب نکرده بودم!»
حالا این دوست میتونه:
✔️ همکلاسیت...👩🎓👨🎓
✔️ همسایهات...👥
✔️ همکارت...👥
✔️ همون نامحرمِ فضای مجازی...👤
حواست هست؟
معلوم نیست ملک الموت کِی بیاد سراغت...
پس رفیق! تا فرصت هست، توبه کن...
#حجاب فاطمے 🧕
🦋🦋🦋
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
#تلنگرانه ‼️
دختره، چادر سرش میکنه، مُحَجّبه است...
❌ ولی با نامحرم در ارتباطه...!!!
❌ و پسرِ نامحرمِ فضای مجازی رو «داداشی» خطاب میکنه...!!!
پسره، هیات میره، و برای روضه حضرت زینب و ناموس اهلبیت گریه میکنه...
❌ ولی با ناموسِ مردم چت میکنه...!!!
❌ و حریمِ نامحرم رو تو فضای مجازی رعایت نمیکنه...!!!
قرآن داره صدا میزنه:↶
🕋 فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ (تکویر/۲۶)
کجا دارید میرید؟!
آخه ارتباط با نامحرم چه فایدهای داره؟!
از تنهایی در میایی؟!
همدم میخوای؟!
مونس میخوای؟!
رفیق میخوای؟!
پس سجادهات چی میشه؟!
پس خدا چی میشه؟!
مگه تو دعای جوشن کبیر نمیخونی:↶
يَا خَيْرَ مُؤْنِسٍ وَ أَنِيس
ای خدایی که تو بهترین مونس و انیسِ منهستی.
يَا رَفِيقَ مَنْ لَا رَفِيقَ لَهُ
ای خدایی که تو رفیق اون کسی هستی،که رفیقی نداره.
خواهرم! برادرم!
همین که اجازه بدی یه غریبه👤 به حریمت وارد بشه، و تو رو از خدا دور بکنه، برای سقوط کافیه...☜🚶♀🕳
⁉️ چرا قلب امام زمانت رو به درد میاری؟!🥲
میدونستی یکی از حسرتهای جانسوز اهل جهنّم، همین رفاقتها و دوستیهاست؟!
🕋 یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَی یَدَیْهِ یَقُولُ... یَا وَیْلَتَی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا (فرقان/۲۷و۲۸)
💢 به خاطر بیاور روزی را که، گنهکار دست خود را از شدّت حسرت به دندان میگزد، و میگوید:
💢 «ای وای بر من، کاش فلانی را بعنوان دوست خود انتخاب نکرده بودم!»
حالا این دوست میتونه:
✔️ همکلاسیت...👩🎓👨🎓
✔️ همسایهات...👥
✔️ همکارت...👥
✔️ همون نامحرمِ فضای مجازی...👤
حواست هست؟
معلوم نیست ملک الموت کِی بیاد سراغت...
پس رفیق! تا فرصت هست، توبه کن...
#حجاب فاطمے 🧕
🦋🦋🦋
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
⚘﷽⚘
و عشق را
باید تا پاے جان پرستارے ڪرد
بیقرارِ آمدنت میمانم
تا لحظه اے کہ جان در بدن دارم...
میگویند
خدا را به حق دل ِشکسته کہ قسم بدهے
دعایت را مستجاب خواهد کرد
با دلِ شکستہ
به حق دلِ شکسته عمه جانتان
خدا را قسم میدهیم
یا این دلِشکسته ما را صبور کن
یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن
#یاربالزینببحقالزینباشفصدرالزینببظهورالحجة🤲
در افق آرزوهایم
تنها⚘أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج⚘را
🦋🦋🦋
_🥀﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
+ می گفت اگر تصمیم گرفتی تغییر کنی
مثلا چادری بشی
۴ تا مرحله رو باید پشت سر بزاری
۱_تمسخر: وقتی اولین بار با چادر دیده میشی،مورد تمسخر قرار میگیری و با انواع جملات روبه رو میشی☹️
۲_سرزنش:
اکثرا سرزنشت میکنند که چادر بده و فلان و بیسار😕
۳_ سوال :
سوال پرسیدنا شروع میشه
مثلا چیشد چادری شدی ؟؟🤔🤔
۴_ پذیرش
در اخرین گام میپذیرنت
اگه هدفت جدی باشه و کم نیاری تموم✨
این مراحل ۳ ماه تا ۱ سال طول میکشه
بستگی به اراده ی خودت داره👌
کم نیار چون خدا هواتو داره♥️
#حجاب فاطمے 🧕
🦋🦋🦋
. _🥀﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
#طلاییه
.
دلم #تنگ شده ست...
برای آوینی!
برای چمران!
برای علم الهدی!
برای خرازی!
برای هاشمی!
برای ابراهیم هادی!
دلم تنگ شده ست برای باقری...
.
برای کاوه و همت!
برای #دیالمه!
برای کاظمی!
دلم تنگ شده ست برای برونسی...
.
#دروغ میگویم!!
اصلا #فقط دلم برای #خودم تنگ شده...
تمام نداشته هایم را؛
میبینم در آنهاییکه داشتند...
.
شجاعت مصطفوی...
غیرت #علوی بصیرت #فاطمی...
اخلاص، پشتکارصفا، محبت...
#عشقایثار و ایمان...
.
در این بین.
#آوینی وکاوه را بیشتر عاشقم...
امام #سید_علی نیز آوینی پسند است!
و #کاوه را استاد خود میداند!
رفقا!
کجایید؟
که ببینیدمااینجا...
هر روز و هر ساعت.
تیر خلاصیِشیطاننصیبمان میشود
و مادرراه ماندگانِ مسیرِ خداییم.
.
#شهید_سید_مرتضی_آوینی:
راه کاروان #عشق از میان تاریخ می گذرد؛
و هر کس در هر زمره که میخواهد ما را بشناسد!
داستان #کربلا را بخواند؛
اگر چه خواندن داستان را سودی نیست!
اگر دل کربلایی نباشد.
خدایا!
این دلِ من با خانه تکانی هم رو به راه نمی شود...
بساز بفروش کسی سراغ ندارد
!الّلهُمَّ_صَلِّ_عَلَی_مُحَمَّدٍ_وَآلِ_مُحَمَّد
#قضاوت_اشتباه ۲
به شوهرم گفتم باشه ولی محلش نذاشتم دوباره فردا روز از نو روزی از نو، حس میکردم همسایه هام از خانواده هم بهم نزدیکترن و برام دلسوزن، یکی از همسایه ها گفت کا میخوان خونشون رو بفروشن و برن تا وقتی که اونا از کوچه برن ما روزه داشتیم و همه ناراحتی میکردیم که این همسایه میخواد بره خودشم ناراحت بود ولی گفت شوهرم تاکید داره بفروشیم و بریم ی جای بهتر روزی که اسباب کشیدن همه زن های کوچه جوری گریه میکردین که انگار داریم از خواهرمون جدا میشیم اونها که رفتن ی خانواده اومدن به جاشون زن و مردی بودن که انگار بچه نداشتن دیگه کار همه ما شده بود اینارو زیر نظر بگیریم که سر در بیاریم اینا کی میرن و میان و کی هستن اما این زن اصلا از خونه بیرون نمیومد اگرم میومد با ماشین خودش میرفت و میومد هیچ وقت ماشینش رو توی کوچه نمیذاشت و همیشه مستقیم میبرد تو حیاط اما شوهرش همون روز اسباب کشی بود و بعدش دیگه ندیدیمش گاهی اوقات ماهی یک بار یا دوماه ی بار میدیدیم که میاد و میره اما چیزی که جالب بود هفته ای یک بار ی مرد میرفت خونشون و نیم ساعت بعد میومد بیرون
. _🥀﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
#طلاییه
.
دلم #تنگ شده ست...
برای آوینی!
برای چمران!
برای علم الهدی!
برای خرازی!
برای هاشمی!
برای ابراهیم هادی!
دلم تنگ شده ست برای باقری...
.
برای کاوه و همت!
برای #دیالمه!
برای کاظمی!
دلم تنگ شده ست برای برونسی...
.
#دروغ میگویم!!
اصلا #فقط دلم برای #خودم تنگ شده...
تمام نداشته هایم را؛
میبینم در آنهاییکه داشتند...
.
شجاعت مصطفوی...
غیرت #علوی بصیرت #فاطمی...
اخلاص، پشتکارصفا، محبت...
#عشقایثار و ایمان...
.
در این بین.
#آوینی وکاوه را بیشتر عاشقم...
امام #سید_علی نیز آوینی پسند است!
و #کاوه را استاد خود میداند!
رفقا!
کجایید؟
که ببینیدمااینجا...
هر روز و هر ساعت.
تیر خلاصیِشیطاننصیبمان میشود
و مادرراه ماندگانِ مسیرِ خداییم.
.
#شهید_سید_مرتضی_آوینی:
راه کاروان #عشق از میان تاریخ می گذرد؛
و هر کس در هر زمره که میخواهد ما را بشناسد!
داستان #کربلا را بخواند؛
اگر چه خواندن داستان را سودی نیست!
اگر دل کربلایی نباشد.
خدایا!
این دلِ من با خانه تکانی هم رو به راه نمی شود...
بساز بفروش کسی سراغ ندارد
!الّلهُمَّ_صَلِّ_عَلَی_مُحَمَّدٍ_وَآلِ_مُحَمَّد
.
اینجوریہکِہمیگَـن:
'الرفیقثـُمالطَریق'
حواسِتـونبـٰاشِہچِہڪَسۍرو
بَراۍرِفـٰاقتاِنتخـٰابمۍڪنید..
#حاج_قاسم
🦋🦋🦋