eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
6.3هزار ویدیو
105 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
✊او ایستاد پاے امام زمان خویش ... 💐۳۰دے ماه سالروز شهادت مدافعین حرم گرامے باد ❁اللَّهمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد❁ 🌷🌷🌷🌷🌷 ۱۶ تن از آتش‌نشانان حادثه پلاسڪو در ۳۰دے ماه سال ۱۳۹۵ 💢اسامے شهداے آتش نشان 👇 🔘شهیدآتش نشان محسن روحانی 🔘شهیدآتش نشان حسین حسین زاده 🔘شهیدآتش نشان علے امینی 🔘شهیدآتش نشان حسین سلطانی 🔘شهیدآتش نشان بهنام میرزاخانی 🔘شهیدآتش نشان فریدون علے تبار 🔘شهیدآتش نشان رضا نظری 🔘شهیدآتش نشان محمد آقایی 🔘شهیدآتش نشان علیرضا صفے زاده 🔘شهیدآتش نشان محسن قدیانی 🔘شهیدآتش نشان ناصر مهروز 🔘شهیدآتش نشان مجتبے ڪوهی 🔘شهیدآتش نشان حامد هوایی 🔘شهیدآتش نشان امیرحسین داداشی 🔘شهید آتش نشان رضا شفیعی 🔘شهید آتش نشان علے مستوفی 🕊🕊 🕊🕊🕊🕊 🦋🦋🦋
، زنگ زدم خونه پدر شوهرم که بیاید، مجید از کمر درد داره گریه میکنه، عموم با پسر عموم اومدن، خواستن بلندش کنن، از درد نتونست تکون بخوره، به نا چار دو نفر از همسایه هامون رو صدا کردن یه پتو اوردن گذاشتنش تو پتو، یه تشک انداختن عقب نیسان همسایمون با پتو گذاشتنش توی نیسان، صدای هوار هوارش از درد کوچه رو برداشته بود، همه همسایه ها ریختن بیرون، با وجودی که میدونستم نفرین پدرم اینجوریش کرده، ولی دلم براش سوخت، بردنش بیمارستان، چند روزی بستری بود، اوردنش خونه، مجید من رو صدا کرد گفت زهرا تو من رو نفرین کردی من اینطوری شدم، سکوت کردم، گفت این درد من به دعای تو خوب میشه، بهت قول میدم که دیگه دست روت بلند نکنم، دعا کن خوب بشم. یک ماه توی خونه خوابید، مادر شوهر و. پدرشوهرم برای نگهداریش اومدن خونه ما، ✍ادامه دارد... #⛔️
‍ ‍ ‍ ‍ 📜 تلاوت روزانه یک صفحه قرآن مجید به نیت 🌷 تقدیم به روح مطهر الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ (۱۴۶) الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ ۖ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ (۱۴۷) وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (۱۴۸) وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۖ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِن رَّبِّكَ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (۱۴۹) وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ و َاخْشَوْنِي وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (۱۵۰) كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ (۱۵۱) فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ (۱۵۲) يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ (۱۵۳) 🌺 رفاقت با شهدا تا قیامت 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🦋 🦋 🦋اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🦋اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، 🦋اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، 🦋اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم. فَاَفُوزَمَعَکُم 🌹 🌹 🕊 🦋🦋🦋
5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یوسف زهرا سلام الله علیها تمام هستم فدای تو 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
بعد از یک ماه استراحت مجید تونست کارهای شخصی خودش رو مثل حمام کردن و سرویس بهداشتی انحام بده، پدر شوهر مادر شوهرمم رفتن خونشون، مجید، گفت زهرا بیا بشین کنار من کارت دارم، نشستم کنارش، گفت: تو از ته دلت من رو نبخشیدی درسته؟ تو دلم گفتم، مگه من گفتم تو رو بخشیدم که از ته دلم باشه یا از سر دلم، ساکت نگاهش کردم، گفت میدونم اشتباه کردم خواهش میکنم از من راضی شو، این کمر درد خیلی اذیتم میکنه، گفتم باشه، به یه شرط ازت راضی میشم، گفت چه شرطی، گفتم دلیل اینکه تو اینقدر من رو کتک میزدی چی بود، خب مگه مجبورت کرده بودن من رو دوست نداشتی، گرفتی، نفس بلندی کشید، گفت، دوست داشتم و دارم، هیچ اجباری هم در کار نبود، پریدم توی حرفش گفتم، میشه یکی، کسی رو دوست داشته باشه، بعد اینقدر بی رحمانه کتکش بزنه؟... ✍ادامه دارد... #⛔️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
🔅 امیرالمؤمنین عليه السلام: ✍️ ثمَرَةُ العُجبِ البَغضاءُ 🔴 ميوه خودپسندى و غرور، دشمنى و كينه توزى است 📚 ميزان الحكمه، جلد۷، صفحه۴۷
گفت، نه زهرا دوستت دارم، گفتم پس چرا میزدیم، گفت، احساس میکردم تو خیلی لوس شدی، هر وقت هرچی میخواستی همه برات تهیه میکردن، به حرفت گوش می دادن، من میخواستم ادبت کنم، این رو. گفت، از دستش عصبانی شدم، روم رو. ازش برگردوندم، با دستش صورت من رو. برگردوند سمت خودش، گفت، خودت اصرار کردی که بدونی، منم راستش رو. گفتم، دیدم خیلی داره سماجت میکنه گفتم باشه بخشیدم، ولی از ته دلم نگفتم، چند روز گذشت، مجید خیلی بهم محبت کرد، دیگه داد نمی زد، حتی به شوخی هم من رو نمی زد، منم رفته رفته واقعا از ته دلم بخشیدمش، الان دو تا بچه دارم هردو هم پسر هستن، مجید کمر درش بهتر شد ولی کاملا خوب نشد، بعد از بعد از به دنیا اومدن پسر اولم، برای مامانم خواستگار اومد... ✍ادامه دارد... #⛔️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
34.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان_ولادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س با صدای شهيد حاج شيخ احمد كافے جبریل به عرش نقش کوثر زده است طوبی گل تسبیح به پیکر زده است از خانه کوچک محمد دیشب خورشید زمین و آسمان سر زده است ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتم کجا گفتا به خون گفتم چه وقت گفتا کنون گفتم سبب گفتا جنون گفتم نرو خندید و رفت ... خندید و رفت ... خندید و رفت ... به‌وقت دلتنگی :)💔 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
،این موضوع من رو خیلی ناراحت کرد، مامانم که دید من ناراحت شدم، جواب منفی داد، پدر بزرگم اومد خونمون بهم گفت زهرا جان مامانت وقتی عروس ما شد چهارده سالش بود، یک سال بعدشم تو به دنیا. اومدی، تو رو حامله بود بابات شهید شد، بعدم نشست به پای تو، تو رو بزرگ کرد، الان مامانت ۳۱ سالشه جوونه، خدا رو خوش نمیاد که داری اذیتش میکنی، ولش کن، بزار بره سر زندگیش، هم دلم برای مامانم سوخت، هم نمیتونم ببینم اسم کسی دیگه ای به عنوان شوهر غیر بابام روی مامانم باشه، با بی میلی تموم گفتم، خب باشه من دیگه باهاش قهر نمیکنم بره ازدواج کنه، جالبش اینحاست که مامانم رو از پدر شوهرم خواستگاری کرده بودند، مامانم ازدواج کرد و حاصل این ازدواج شد یک دختر و دو پسر، اوایل زندگی مامانم، خیلی از شوهرش بدم میومد، ولی جون خیلی مهربونه دیگه ازش بدم که نمیاد، دوستشم دارم داستان بعدی ✍ادامه دارد... #⛔️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃