💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
❣ #کوله_بار_عشق ❣
تا عفیف و پاکی، همچو گل زیبایی
هم زلالی چون رود، هم خودِ دریایی
روی دوشَت باشد، کوله باری از عشق
غرق در شور و شوق، راهیِ فردایی...
↫وقتے حجاب از منظر
⇠مادر مے افتد.
↫حجب و حیا هم از سر
⇠دختر مے افتد!
↫شرمندہ ایم از
⇠چادر خاڪے زهرا (س)
↫امروز اگر،
⇠چادر زیاد از سر مے افتد!
#مادر_شرمنده_ایم 😔
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🔶 #آیه_نوشت
💢توصیه قرآن برای خانوم ها⬇️
⇦اول:👈🏻رعایت حجاب
(نور)
⇦دوم:👈🏻عدم اختلاط با مردان نامحرم
(احزاب)
⇦سوم:👈🏻رعایت وقار ومتانت در گفتگو بانامحرم
(احزاب)
✳️منتظران ظهور
#حجاب یعنی:
🕋همرنگ خداشدن
#حجاب یعنی:
🕋احترام به حرمتهای الهی
#حجاب یعنی:
🎊بوی خوش عفاف وپاکدامنی
#حجاب یعنی:
🖼آینه ی بی غبار خوبیها
#حجاب یعنی:
🌐نماد آزادگی وروشنفکری
#حجاب یعنی:
🦋بالی برای پرواز بسوی خداوند
#حجاب یعنی:
🗝کلید نزدیکی به حضرت زهرا س
#حجاب یعنی:
🌟دری بسوی بهشت
#حجاب یعنی:
🚫امنیت
#حجاب یعنی:
🌷حیای جوان باعفت
#حجاب یعنی:
👑تاج بندگی
#حجاب یعنی:
🌹روییدن گل عفاف در بوستان حجاب
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#زندگی_به_سبک_شهدا❣
🍃آقاافشین، کارکردن در منزل را عار نمیدانست و حتی اگر خسته بود و یا تازه از محلّ کار برمیگشت، در کارهای خانه کمکم میکرد. همیشه طوری برنامهریزی داشتم که با آمدنش، کاری در منزل نباشد؛ اینجور مواقع وقتی میدید کاری نیست، جاروبرقی را میآورد و منزل را جارو میکرد.
🍃برای مثال اگر از مأموریتِ یکماهه برمیگشت، اولین استکان چای یا لیوان آب را خودش میشست؛ وقتی میگفتم شما خسته هستی، میگفت من فقط به مأموریت رفتم درحالیکه شما در این مدت کارهای زیادی انجام دادهای؛ از طرفی برای بچهها هم پدر بودی و هم مادر!
✍راوی:همسر شهید
#شهید_افشین_ذورقی_بحری
#سالروز_ولادت....🌸🌸🎉🎉🌸🌸
🦋🦋🦋
#تحقیر 4
باورم نمیشد که داره این حرفا رو میزنه! اشک تو چشام جمع شده بود .
صدای رضوان تو گوشم پیچید_ داداش داریم شوخی میکنیم دیگه چرا عصبی میشی؟
احسان با عصبانیت گفت_ من که به شما کاری ندارم! طرف حسابم این زنه که جز بدبختی هیچی ازش نصیبم نشده.
این حرفارو که شنیدم با بغضی که تو گلوم بود ایستادم و به آشپزخانه رفتم .
یه مدت بعد خواهر شوهرم رضوان اومد خداحافظی گرفت و رفتن .
هنوز ذهنم درگیر بود دلیل این رفتارهای احسان را نمیفهمیدم
احسان با هیچکی بدرفتاری نمیکرد جز من! حتی دخترمون رو هم خیلی دوست داشت اما رفتاراش با من کاملا فرق داشت.
احسان عصبی به داخل آشپزخونه اومد سریع از جام پاشدم.
ادامه دارد.
کپی حرام.
عکسی رو که مشاهده میکنید مربوط به چند روز قبل از #شهادت علیرضا محمودی پارسا هست که در کنار تانک خوابیده است عکسی که از#شهید برای همنسل ها و نوجوانان میهن عزیزمان به یادگار مانده است.
و توبهنامهای دارد که آن را با صدای خودش در نوار کاستی ضبط کرد.
🍃⚘🍃
مزار#شهید گلزار #شهدای شهر کرج
🍃⚘🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠شهید علیرضا محمودی پارسا💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
با حضور در #جبهه نامهای خطاب👆
به همکلاسیهایش نوشت و سپس از معلمش خواست تا آن را برای همکلاسیهایش بخوانند. متن و تصویر این نامه با دست خط خود #شهید به این شرح است:
🍃⚘🍃
وصیت#شهید به خانواده اش :
پدر و مادر عزیزم می دانم که برای من سختی های زیادی دیده اید و بی خوابی ها کشیده اید. من شما را خیلی دوست داشته و دارم ولی بدانید که من #خدا و #اسلامم را از شما بیشتر دوست دارم.
خواهش میکنم که در مصیبت من گریه نکنید و اجر خودتان را ضایع نکنید و فقط طول عمر امام عزیز را از خدا بخواهید و در عزای من جشن وصال خدا را برپا کنید. و جشن شادی برپا کنید.
🍃⚘🍃
به روایت ازمادر#شهید:
« زمانی که به بیمارستان رسیدیم. دیدیم یکی صدا میزند مامان، مامان. برگشتم به طرف صدا . از شدت جراحت ابتدا صورتش را نشناختم ولی از صدایش فهمیدم #فرزندم است. با اینکه اوضاع و احوالش مناسب نبود و پزشک هم وسیلهای شبیه سوتک به گلویش وصل کرده بود تا بتواند راحت نفس بکشد، گفت: تو را به خدا بگذارید من برگردم به #جبهه. من باید برگردم. بابا را راضی کنید اجازه بدهد من به #جبهه برگردم.»
🍃⚘🍃
درروز ۲۶ دی ماه سال. ۱۳۶۱ عازم جبهه اندیمشک شد وازآنجا به منطقه عملیاتی فکه رفت،حضورش درجبهه فقط #۳۳ روزدوام داشت چراکه درروز ۲۷ بهمن ماه همون سال براثر اصابت ترکش گلوله خمپاره ازناحیه شکم وسینه به شدت مجروح شد.
🍃⚘🍃
با اصابت تركش و تیر به دست و پا بخصوص بر روده و شكم به شدت زخمی شده و در اصفهان بستری شد و طی 2 روز جراحت درد سختی را بر جان پذیرفت....
🍃⚘🍃
و در ساعت 2:30 نیمهشب جمعه 29 بهمن ماه با جمله #السلام علیك یا اباعبدالله⚘به سوی لقاء یار شتافت و خود را به هدفش که همان #شهادت بود رسان و دیداری تازه را با دوستانش بخصوص دوست عزیزش #رضا جهازی انجام داد.
🍃⚘🍃
پس از پیروزی انقلاب، واردبسیج شد،درهمان موقع با#شهیدرضاجهازی آشناشد،دوست و همسایه بودند،وبا هم، هم پیمان شدند که تاآخرباهم باشند،شروع #جنگ تحمیلی شوروهیجانی عجیب دردل هر دوی آنها به وجودآورد.
🍃⚘🍃
اماچون سن شان #کم بود اجازه نمی دادند به #جبهه بروند درنوروزسال ۱۳۶۱ بود که برای بازدید به همراه دوستان ومسجدیها به #جبهه مهابادرفتند،بعدازبازگشت دیگه طاقت ماندن نداشت.
🍃⚘🍃
در فروردین همون سال همراه دوستش #رضاجهازی به #جبهه کامیاران رفت،بعدازسه ماه برگشت و مشغول امتحانات شد،وباموفقیت امتحاناتش را به پایان رساند وبه کلاس سوم راهنمایی رفت.
🍃⚘🍃
در اول تیرماه بار دیگه عازم جبهه سومارشد،ودرحمله مسلم بن عقیل بارمز#یاابوالفضل⚘از ناحیه سروگردن و صورت مجروح شد، خبر #شهادت دوست عزیزش،#رضاجهازی، همسنگروهم پیمانش ایشان را به شدت متاثر کرد دیگر روحش تو این دنیا نبود
🍃⚘🍃
یک بار هم در# عملیات «مسلمابن عقیل» مجروح شد و در بیمارستان به علت جراحت شدید از ناحیه صورت و گلو بستری بود و به محض بهبودی مجددا به #جبهه رفت.
🍃⚘🍃
#شهید #۱۳ساله ، علیرضا محمودی پارسا ،
#شهید دفاع مقدس🍃⚘🍃
در کودکی نماز خواندن را یادگرفت،ودر ۶ سالگی وارد مدرسه شد،کلاس اول ابتدایی بود که به رجایی شهر کرج عزیمت کردند،کلاس چهارمش هم زمان بودباشروع انقلاب اسلامی وبا توجه به سنش درصحنه حضور داشت.
🍃⚘🍃
نور#شهادت درچهره اش ازهمان اول زندگی نمایان بود.درکودکی با #ذکاوت ،#هوش و#علاقه اش به مسائل دین ومکتب ،همه رومتوجه خودش می کرد.
🍃⚘🍃
درروز ۲۳ تیرماه سال ۱۳۴۸ درشهرکرج متولدشد،بااین که فقط #۱۳سال بیشترنداشت باآغازحمله نظامی عراق به کشورش #داوطلبانه #پنج باردر#جبهه کردستان حضورپیداکرد.
🍃⚘🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#زندگی_به_سبک_شهدا❣
🍃آقاافشین، کارکردن در منزل را عار نمیدانست و حتی اگر خسته بود و یا تازه از محلّ کار برمیگشت، در کارهای خانه کمکم میکرد. همیشه طوری برنامهریزی داشتم که با آمدنش، کاری در منزل نباشد؛ اینجور مواقع وقتی میدید کاری نیست، جاروبرقی را میآورد و منزل را جارو میکرد.
🍃برای مثال اگر از مأموریتِ یکماهه برمیگشت، اولین استکان چای یا لیوان آب را خودش میشست؛ وقتی میگفتم شما خسته هستی، میگفت من فقط به مأموریت رفتم درحالیکه شما در این مدت کارهای زیادی انجام دادهای؛ از طرفی برای بچهها هم پدر بودی و هم مادر!
✍راوی:همسر شهید
#شهید_افشین_ذورقی_بحری
#سالروز_ولادت....🌸🌸🎉🎉🌸🌸
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#حجاب
دلتنگ که میشوم
چادرم میشود برایم مصداق حرم !
آخر بوی کربلا میدهد !
عطر مادرم زهرا (س) را میدهد ..
گاهی که از درد روزگار، نفس کشیدن برایم سخت میشود ؛ میروم در هوای چادرم نفس تازه میکنم ..
حجاب و چادر وحی است..
از جانب خدا
به دخترانی که لایق این رسالت اند !
🦋🦋🦋