❇️#سیره_شهدا
🟠شهید مدافعحرم #اسماعیل_حیدری
♻️من متعلق به خودم نيستم
💥برادر شهید نقل میکند: اسماعیل مربی آموزش اسلحه برای سربازان و بسيجيان بود. همواره هم به معلومات و دانستههای خودش میافزود. بهترين مربی سلاح بود. همواره بعد از پايان دورههای آموزشی، بالاترين رأی را در نظرسنجی بچههای آموزشديده از لحاظ برگزاری كلاسهای آموزشی، اخلاقيات و... میآورد.
💥روی تربيت معنوی نيروها هم توجه میكرد. بودن با نيروها هميشه خوشحالش میكرد. آخر هر دوره، آنها را يك نماز جماعت محضر آيتالله حسنزاده آملی میبرد. در مدت آموزش سلاح، يکبار از ناحيه سينه به شدت مجروح شد؛ به طوری كه نفسكشيدن برايش سخت شده بود اما با توجه به اين وضعيتش هم، دست از تلاش برنداشت.
💥هميشه به او میگفتيم كمی استراحت كن و به زن و بچهات برس! اما میگفت: «من تكليفی برعهده دارم كه نمیگذارد آسوده باشم و من متعلق به خودم نيستم». او با تمام وجودش خدمت میكرد.
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
#غفلت_از_زندگی
دختر بزرگ فرخنده چهارده ساله بود و چهار تا بچه ی دیگه هم داشت،به لطف کوچه نشینیها و مهمونی رفتنای فرخنده بچه هاش صبح تا شب توی کوچه با هر ادمی دمخور بودند و هسچ نظارتی روی تربیتشون نبود،
شنیده بودم که بعضی همسایه ها از سر خیرخواهی به فرخنده گفته بودند حواسش به تربیت بچه هاشم باشه اما اون طبق معمول دلخور شده و گفته بود من مثل شما ها بچه هام رو ترسو بار نمیارم اونا رو جوری بار اوردم که مستقل و خود ساخته باشن.
خیلی پیش اومده بود که بابت خبرچینی ها و حرف و حدیثهایی که برای این و اون میساخت چندین مرتبه بین همسایه ها دعوا و جدل پیش میومد اما هربار فرخنده اصلا زیر بار نمیرفت که مقصر اصلی خود اون بوده،
یبار به یکی از همسایه ها گفته بوده پسر هفده سالشون رو با پسرهای معتاد محله دیده و تا چند شب اون پسر طفل معصوم از پدرش کتک میخورد و بعدا معلوم شد اون پسر بیگناه با دایی و پسر دایی هاش از استخر برمیگشتند و فرخنده با افراد معتاد محله اشتباه گرفته بوده.
✍ادامه دارد...
#کپی_فوروارد_برای_دوستتون_و_گروها_کانالها_و_همه_پیام_رسانها_از #داستان_حرام⛔️
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
ایستادن پای امام زمان خویش امروز ۳ فروردین ماه سالروز شهادت شهیدان
شهادت
🕊شهید مدافع حرم #هادی_جعفری
🕊شهید مدافع حرم #علی_یزدانی
🕊شهید امربه معروف #علی_خلیلی
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
دست من گير كه اين دست همانست كه من
بارها در شب هجران تو بر سر زده ام........
#یاایهاالعزیز
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
#غفلت_از_زندگی
ازین کارها زیاد میکرد تا اینکه دوروز از فرخنده خبری نبود و همه ی همسایه ها سراغش رو میگرفتند وقتی جویای احوالش شدیم فهمیدیم دختر ۱۴ ساله ش یه نامه توی خونه گذاشته و نیمه شب از خونه فرار کرده و تمامعکسها و حتی شناسنامه شم با خودش برده ،توی نامه نوشته بود این همه سال پدرو مادر داشتم ولی پدرم صبح تا شب سرکار بود مادرمم دنبال در و همسایه به بهونه ی اینکه من دخترم و باید توی خونه بمونم همه کارهای خونه رو مثل کلفت انجام میدادم،خسته شدم از بس کلفتی کردم و تنهایی کشیدم با پسری دوست شده بودم و بعضی روزها یواشکی خونمون میومد و باهم تنها بودیم بهم گفته بود باهام ازدواج میکنه و برای همین همیشه من رو خانومم صدا میکرد اتفاقی که نباید بینمون افتاده بود اون پسر افغانه وقتی شنیدم قراره برگردن کشورشون منم باهاش فرار کردم،چون میدونم شماها،،،
✍ادامه دارد...
#کپی_فوروارد_برای_دوستتون_و_گروها_کانالها_و_همه_پیام_رسانها_از #داستان_حرام⛔️
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
#غفلت_از_زندگی
شماها اجازه ی ازدواج من رو با اون نمیدید چون هم افغانه و هم سنی،.من کنار اون احساس ارامش و خوشبختی دارم پس باهاش میرم دنبالمم نگردید.
بیچاره فرخنده این اتفاق مال بیست سال پیشه هرچی دنبال دخترش گشتن پیداش نکردن. از اون موقع دیگه کرک و پرش ریخت و خونه نشین شد.
اونقدر حواسش پی زندگی و خونه ی مردم بود که حتی نمیفهمیده یه پسر جوون هرروز به خونه ش میومد و صاحب ناموسشون شده بود.چندمرتبه خبر رسید که اون کشته شده و جنازه ش توی یه باغ دفن شده،ولی وقتی با پلیس رفتند سراغ اون باغها چیزی دستگیرشون نشد،
هنوز که هنوزه چشمش به دره که دخترش به خونه برگرده،فرخنده دیگه نتونست تو درو همسایه سرش رو بلند کنه،اون اوایل روزی چند بار از شوهرش و برادرشوهراش بابت بیتوجهی به دخترش و اون اتفاق و بی ابرویی کتک میخورد اما چه فایده هنوز خبری از دخترش نداره و نمیدونه زنده ست یا مرده.
پایان.
#کپی_فوروارد_برای_دوستتون_و_گروها_کانالها_و_همه_پیام_رسانها_از #داستان_حرام⛔️
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺قال رسول الله(ص):
درشب وروزجمعه برمن صلوات بفرستیدوهرکس برمن صلوات بفرستدخداوند10برابرآن رابه اومیدهد🌺
#قرائت من سوره:الاحزاب
#آیه:65
#آیه:صلوات
#القاری:الاستاد:عبدالباسط محمدعبدالصمد
سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید.
شهید سید مجتبی علمدار
شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
🕊دل که هوایی شود...
پرواز است که آسمانیت می کند.
و اگر بال خونیـن داشته باشی دیگر آسمــان، طعم کربلا می گیرد...
📎بیایید دلها را راهی کربلای جبهه ها کنیم...
🏳 زیارتنامه "شهــــــداء"
🌿بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌿
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ الله وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ الله و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ الله
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیکم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِی النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنی گُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَ مَعَکُم...🌿⚘
✋🏻 #سلام_بر_شهـــــداء
هدیه به ارواح طیبه شهــدا، سلامتی وتعجیل در ظهـور مولا صاحب الزمان #صلـــوات🍃♥️
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
6.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 #مصاحبه_ای_شنیدنی؛
ما اهل کوفه نیستیم ...
برادر جزینی از بچه های قدیمی و غواص عملیات کربلای ۴بود.
در جزیره ام الرصاص با توجه به مجروحیت از ناحیه سر تا جایی جلو آمد که از شدت خون ریزی روی زمین افتاد و او را به عقب انتقال دادن..
شهدا شرمنده ایم
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
6.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر من، طلایه دار لاله هایی
امید قلب عاشقایی
خمینی زمان مایی
آرزومه، همیشه یاور تو باشم
میون لشکر تو باشم
علی اکبر تو باشم
#ایستاده_ایم_تا_آخرین_نفس
التماس دعای فرج و شهادت یا علی مدد
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃
#خطای_عماد
مدتی بود زندگی خواهرمو پسرش، زندگی همه مون رو تحت الشعاع قرار داده بود و همیشه دچار استرس و نگرانی بودیم،
یه روز سراسیمه اومد خونمون و گریون گفت دیشب پسرش عماد دوباره دیر به خونه اومده و اینبار باباش باهاش بدجوری بحثش شده و دوسه تا کشیده هم بهش زده و همون لحظه عماد هم از خونه زده بیرون و حالا که شش غروب بوداز دیشب دیگه ازش بیخبر مونده،نگران بود که نکنه بلایی سر خودش اورده باشه،این چندمین باز بود که عماد و پدرش به جون هم افتاده بودند،
وهربار باباش از خونه بیرونش میکرد،چند بار پدرم با داماد محترم صحبت کرد تا بهش بفهمونه این روشها برای تادیب یه پسر هفده هجده ساله درست نیست و هربار قول میداد دفعه بعدی خوددارتر عمل کنه اما هربار گند میزد.و این بار هم از همون دفعات بود،خواهرم گریون و شوهرش هراسون،میگفتند اولین باره مدت زمان طولانی بیرون مونده،پدرم خیلی جدی با شوهر خواهرم دعوا کرد و گفت به محض برگشتن عماد اون رو به خونه ی خودمون میبره و اجازه نمیده برگرده به خونه ی خودشون.
✍ادامه دارد...
#کپی_فوروارد_برای_دوستتون_و_گروها_کانالها_و_همه_پیام_رسانها_از #داستان_حرام⛔️
🍃┅🦋🍃┅─╮
@shahidma
╰─┅🍃🦋🍃