eitaa logo
🌷شهــ🕊ـــید مهــدی بخــتیـارے🌷
207 دنبال‌کننده
7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
18 فایل
رزمنده دلاور جبهه مقاومـت ، شهـید مدافـع حـرم سرهنگ دوم پاسـدار مهـدی بختیارے شناسه سایر شبڪه های مجازی: @shahidmahdibakhtiyari https://eitaa.com/joinchat/1145634927C4744b646b8 تحت نظارت مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
آقای خوبی‌ها... ڪربلا را چگونه ساختی ڪه اینگونه آرام می‌ڪند هر دل بی دل را وقتی قدم به خاڪش می‌گذاری؟! آقای مهربانم... ڪربلا چگونه است ڪه به دست فراموشی می‌‌سپارد تمام غم و غصه‌های دنیا را و تمام غصه‌ات می‌شود دیدن حرم و ضریح و… ڪاش می‌شد بیاییم و بمانیم و…
اربعین ڪه می‏آید، باید از زینب گفت؛ از حاصل زخم‏ها و نمازهای نشسته‏ای ڪه هنوز او را به یاد دارند. اربعین می‏آید؛ اما تلاوت زیبایی را تنها در چشمان زینب علیهاالسلام باید جست. اربعین می‏شڪفد و نام زینب گل می‏ڪند. زینب از آن چه یزیدیان شرم‏زده هراس داشتند هم بالاتر بود. زینب علیهاالسلام ، با خطبه‏ای از غربت در میان هلهله زنان شام، گل گریه ڪاشت. اربعین است و ڪاروان تأثیرگذار عشق آمده است. فرزند مڪه و منا ـ زین‏العباد ـ آمده است؛ پیڪ انقلاب‏گر، برای شامیانی آمده است ڪه دل‏هاشان از بنای مسجد دمشق هم سخت‏تر بود. اربعین آمده است؛ همراه سپاه پیروز افتخار و وارثان خون و روشنی. چهل روز پیش ... چهل روز از اشڪ های ڪربلا می‏گذرد؛ قطراتی ڪه حاوی پیام فتح‏اند و دلاورمردی. امروز «جابر» و «عطیه» خود را به مدفن حنجره آزادگی رسانده‏اند. در چهلمین روز، تنها چیزی ڪه برای همه تداعی می‏شود، حدیث خون و پیروزی است.
چهل روز گذشت. نه اشکها در چشم دوام آوردند، نه حرف‏ها بر زبان! روایت درد، آسان نیست. خاکهای بیابان می‏دانند ڪه سیلی آفتاب یعنی چه؟ تشنگی را باید از ریگ‏های ساحل پرسید تا بگویند آب به چه می‏ارزد؟ هم ڪوفه از سڪوت پر بود و هم شام. تنگ راه‏های شام، انتظار ڪشیدند تا صدای قدم‏های ڪسی بگذرد و دریغ! مسلمانان شهر بیگانه‏اند، غریبه‏اند با برادران خویش! حرف‏ها فاسد شده‏اند پشت میله‏های زندان سینه‏ها. دستی بیرون نمی‏آید ڪه سلامی را پاسخ دهد. فریاد را از قاموس ڪوفه و شام ربوده‏اند. اراده‏ها را چپاول ڪرده‏اند. دست‏ها را بریده‏اند. به آدم‏ها یاد داده‏اند خم و راست شوند. ڪسی نمی‏داند شجاعت چیست و جوان‏مردی را با ڪدام قلم می‏نویسند؟ چهل روز گذشت؛ نه از آب خبری شد، نه بابا! آسایش از فراز سرمان پر ڪشیده بود. چشم‏هایمان به تاریڪی خرابه عادت ڪرده بود. اشڪ هایمان را چهل روز است ڪه نشسته‏ایم! چهل روز است ڪه از پا ننشسته‏ایم. زنجیر بر دست‏هایمان نهادند و در میدان‏های شهر گرداندند؛ غافل ڪه چلچراغ را به دیار شب می‏برند. خواب ڪودڪانمان را آشفتند تا بر مصیبت‏مان بیفزایند؛ غافل ڪه ما صبر را سال‏هاست می‏شناسیم؛ ما صبر را در خانه علی علیه‏السلام آموخته‏ایم. از دشنه و دشنام ڪم نگذاشتند. از «گرد و خاڪ ڪردن» ڪم نگذاشتند تا حقیقت پاڪی‏مان پوشیده شود؛ ولی چه باڪ! حقیقت، بی‏نیاز از این گرد و خاڪ ڪردن‏هاست. حضرت دوست اگر با ماست، چه باڪ از این همه دشمنی! زبان‏ها را دستور به سڪوت دادند؛ ولی آنچه البته نمی‏پاید، سڪوت است. قلب‏ها را نتوانستند باز دارند از اندوه. مغزها را نتوانستند باز دارند از تأمل. خطبه‏های زین العابدین علیه‏السلام قیام ڪرده بود و قد برافراشته بود در جمعیت تا پیام‏رسان خون تو باشد. طنین شهادت تو، پرده‏ها را لرزاند، ریسمان‏ها را گسیخت و قلب‏ها را گشود؛ چهل روز گذشت. اما چهل سال دیگر چهارصد سال،... هم بگذرد، صدای «هل من ناصر» تو بی‏جواب نخواهد ماند. روزگار این چنین نخواهد ماند دولتِ ظالمین نخواهد ماند قرن‏ها می‏روند و می‏آیند پرچمت بر زمین نخواهد ماند.
اربعین؛ مقصدی برای مبدأ؛ پس از چهل روز دلدادگی، چهل روز آوارگی، چهل روز جدایی؛ فرصتی برای کمال. اربعین؛ رجوعی دوباره، بازگشتی به عاشورا، تداوم عاشقانه‏هایی آسمانی، سلام‏هایی مکرر؛ سلامی بر بازوان بریده، سلامی بر جانبازی عباس علیه‏السلام ، سلامی بر پیکر پاره پاره علی اکبر علیه‏السلام ، سلامی بر قاسم، سلامی بر غزل‏واره‏های حسین علیه‏السلام ، سلامی بر گلوی پاره شش ماهه، سلامی بر لب‏های تشنه. اربعین؛ فرصتی برای دیدارها، مجالی برای زیارت آسمانی‏ها، طواف حاجیان داغ‏دیده بر مزار حسین، فرصتی برای یکدله شدن، پیوستن به صاحبان فضیلت و کرامت، آشنایی با عاشقانه‏های هفتاد و دو پروانه. اربعین؛ تمرین سوختن، تمرین شعله‏ور شدن، مشق ققنوسی بودن، مشق سوختن در آتش عشق، مشق فداکاری و ایثار، تمرین پرواز با بال‏های شکسته، تمرین ایثار با اسب‏های تشنه، تمرین جانبازی با دستان بریده، مشق عاشقی با سری بریده. اربعین؛ روز بازگشت پرستوهای داغ‏دار به کاشانه؛ روز رهایی از اسارت‏ها، روز گسستن غل و زنجیرها، هجرت از غربت و آوارگی، ساکن شدن در حریم امن دوست. اربعین؛ روز پاداش صابران، روز تحقق وعده خدا، روز «جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ»، روز افتادن نقاب از چهره کریه «منکر»ها، روز سربلندی «معروف»ها. اربعین؛ روز زیبایی حقیقت، روز زیارت چشم‏ها از زیبایی‏های کربلا، روز تماشای واقعه عاشورا، روز به گل نشستن خون ذبح عظیم کربلا. اربعین؛ پایان شمرها و حرمله‏ها، پایان قهقهه‏ ها و هوسرانی‏ها، پایان تشنگی‏ها، پایان هراس دخترکان. اربعین؛ روز «نَصْرٌ مِنَ اللّهِ وَ فَتْحٌ قَریبٌ»، روز پیروزی خون بر شمشیر، روز جاودانگی حسین علیه‏السلام . ... و اربعین، تداوم امامت در بازگشت سید ساجدین، پس از چهل روز غربت است؛ روز پیوند فاصله ‏ها، روز وصل هجران‏ ها، روز زینب و روز حسین.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤چهل روز است دل دلــــــــبر نـــدارد 💚حسین انگشت و انگـــــــشتر ندارد 🖤چهل روز است زهرا گــشـته گریان 💚حسین بر خون خود گردیده غلـطان 🖤چهل روز است زیــنب می کِشد آه 💚کنار علـــقمه شرمنده شد مــــــاه 🖤چهل روز است مــــــولا ســـر ندارد 💚رباب باوفــــــــــــا اصغر نـــــــــــدارد 🖤چهل روز است عالم غرق نور اسـت 💚زن خولی تماشــای تنـــــــــور است 🖤چهل روز است آل الله غریــب است 💚نــوای کاروان اَم یجــــــــــــیب است 🖤چهل روز است دل منـــــــــزل ندارد 💚بگــــــــــــــو دریای غم ساحل ندارد 🖤 اربعین سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به مولا صاحب الزمان و همه شما شیعیان تسلیت عرض میکنیم🖤
1_4969263557.mp3
5.9M
اربعین شما به زیبایی نام حسین عاقبت شما ختم به خیر و نیڪی         ‌‎‎‌‎‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6014795338030779986.mp3
4.71M
💠 زیبایی از عنایات امام حسین علیه‌السلام به یک بانوی کربلا نرفته 📚مفاتیح الجنان،ذیل زیارت عاشورا
کربلا رفتن قشنگه خیلی قشنگه ولی کربلایی زندگی کردن و ادامه دادن، قشنگتره! طوری نباشیم وقتی برگشتیم باز همون آدم قبلی باشیم میدونی رفیق! بزار امام حسین گوشه دلش بگه چه مهمونی داشتم :) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••