eitaa logo
شهید احمد مَشلَب
543 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
5 فایل
کانال کاملی از شهیدBMWسوار🚘 ‌‌‌‌‌ شھادت‌آن‌است‌که‌متفـاوت‌بھ‌آخر ‌برسے... وگرنھ‌مرگ‌ڪھ‌پایان‌همھ‌قصھ‌هاست:) ناشناس‌کانال: https://eitaa.com/joinchat/1896087742Ca3b8ef428a کپی؟!حلالت رفیق🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ حاج‌آقا‌پناهیان : 🔎 الآن بزرگترین ڪمڪے که میخواهید بہ امام زمان^ارواحنا‌لہ‌اݪفداء^ بڪنید ، 💎 هر ڪمکے از دستتون بر میاد براے وݪایت فقیہ انجام بدید..!⛓ خیلے هواے سید علے رو داشته باشیم✌️🏻
🌺 زیر پایتان را نگاه کنید روی خون چه کسانی پای می‌گذارید و راه می‌روید؟ بعد فردای قیامت چگونه میخواهید جوابگو باشید؟ خون شهدا را پایمال نڪنید... -شهیدمسلم‌اسدی‌زارۍ✨ اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل لِوَلیِّڪ الفَرج
دو نوع زن وجود دارد:👀 ⭕️ زنانی که در اوج امنیت می جنگند، برای برداشتن تکه ای پارچه از سرشان!😉 ✅ و زنانی که زیر بمباران می گردند ،به دنبال همان یک تکه پارچه برای حفاظت از شرافتشان...👌 🌷 آیت الله جوادی آملی میفرماید:🗣 🔶حرمت زن، نه اختصاص به خود زن دارد، نه مال شوهر و نه ویژه برادران و فرزندانش می باشد.🍃 💢 همه ی اینها اگر رضایت بدهند، "قرآن" راضی نخواهد بود،😥 چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان "حق الله" مطرح است.😑 حجاب زن حقی است الهی🤫 عصمت زن حق الله است.🦋🦋 ✅ زن به عنوان امین حق الله، از نظر قرآن مطرح است.💫 - زن باید این مسئله را درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست🌼 تا بگوید من از حق خودم صرف نظر کردم!🌈✨ 🔸 حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیم!⛔️🚫 🔺 حجاب زن مال خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت دهند...⚠️ ✅ حجاب زن حقی الهی است...☺️ @moshleb1394
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تولدت مبارک سردارم🖤✨ @moshleb1394
در اولین روز از قرن پانزدهم تولد دو چهره از سرداران عزیز کشور ( حاج قاسم سلیمانی، محسن فخری زاده ) هست سرداران آسمانی تولدتون مبارک @moshleb1394
«گودرز» از بر و بچه‌های شوشترِ دزفول بود، وقتی عراق شهرش را موشک باران کرد، با خانواده‌اش به قائم‌شهر کوچ کرد و در شهرک نساجی (یثرب) اسکان داده شد، بچه شوخ و قشَنگی بود، پای شوخی که به میان می‌آمد، بین بچه‌های گردان‌ حمزه‌ سید الشهدای لشکر ویژه ۲۵ کربلا، یک سر و گردن بالاتر بود،😅😂 معرکه‌گیری‌هاش تماشایی بود، گل می‌گفت🌸 و گل می‌شنید🌼، با بودن گودرز، بچه‌های گردان احساس غربت و دلتنگی نمی‌کردند، تا یکی را دمغ می‌دید، می‌رفت و سر به سرش می‌گذاشت.😄 توی هفت‌تپه بودیم، بعد از عملیات فاو و تثبیت آنجا، فرصت خوبی برای استراحت بچه‌ها مهیا شده بود، یکی از همان روز‌ها گودرز را دیدم، برق شیطنتی در جفت چشم‌هاش موج می‌زد،🥲 پیش خودم گفتم: معلوم نیست این دفعه برای کی نقشه کشیده؟🥲😂 چند دقیقه بعد گودرز خودش را به چادر ما رساند، بعد هم نقشه‌ای را که حدسش را می‌زدم با ما در میان گذاشت، گودرز آن ساعت کلی از بچه‌ها خواهش و التماس کرد که تا ته نقشه با او باشند و تنهاش نگذارند، ما هم که دنبال فرصتی می‌گشتیم تا با بچه‌ها سر به سر بگذاریم و خوش باشیم، به گودرز اطمینان دادیم که نگران نباشد و با او هستیم.😎😌 گودرز چند دقیقه بعد با شکل و شمایل زن باردار به چادر برگشت، از دیدن قیافه گودرز همه‌مان زدیم زیر خنده😂🤦🏻‍♂️، بعد، یادمان آمد که اگر همین‌طوری بازار خنده را گرم نگه داشته باشیم، نقشه لو می‌رود، به هر زحمتی که بود، جلوی خنده‌مان را گرفتیم.😐 گودرز از درد زایمان خودش را محکم به زمین می‌کوبید و هوار می‌کشید، داد و فریادش که با لطافت زنانه همراه بود، تا چند چادر آن طرف‌تر هم رسیده بود، بچه‌ها از چادر‌های کناری آمده بودند بیرون تا ببینند صاحب صدا کیه و ماجرا از چه قرار است؟😳 بایکی دو تااز بچه‌ها، دوان دوان🏃🏻‍♂️ رفتیم به طرف چادر فرماند هی ، آقای یدالله کلانتری از بچه‌های بهنمیر و صادق رضایی از ساری آنجا بودند، ماجرا را که برای‌شان تعریف کردیم، بدون فوت وقت با تویوتا آمدند بالای سر گودرز که او را با خودشان به درمانگاه ببرند، وقتی رسیدند آنجا و صحنه را دیدند، خیال کردند، او از زن‌های عرب روستا‌های اطراف هفت‌تپه است که خودش را با سختی رسانده آنجا و حالا کمک می‌خواهد که بچه‌اش را به دنیا بیاورد.😁😆 بچه‌های گردان، دور تا دور زن عرب را گرفته بودند تا ببینند آخر قصه چه می‌شود؟ صادق رضایی از زن خواست، هر طور شده بلند شود و خودش را به تویوتا برساند و با آن‌ها به درمانگاه بیاید🚑، اما زن زائو، گوشش بدهکار التماس‌های صادق نبود که نبود، او فقط داد می‌کشید و به خاک چنگ می‌زد، زن با زبان عربی‌ چیز‌ هایی می‌گفت که نه من، نه بچه‌ها متوجه منظورش نمی‌شدیم.💁🏻‍♂️ صادق رضایی وقتی دید اصرارهاش فایده‌ای ندارد و هر لحظه ممکن است زن از درد شدید پس بیفتد، از او خواست که آستین دستش را بگیرد و بلند شود😢، زن از این کار امتناع می‌کرد، صادق که دید دارد دیر می‌شود، با احتیاط، گوشه لباس بلند زن را گرفت و محکم او را از جایش بلند کرد، زن از زور زیاد صادق، توی هوا معلق شده بود، وقتی دید دارد بین زمین و آسمان تلو تلو می‌خورد، محکم خودش را ولو کرد توی آغوش صادق😂🤦🏻‍♂️، افتادن زن زائو تو آغوش صادق همانا و غش کردن صادق از سر حیا و نجابت همان.🤦🏻‍♂️😐😂 ما هم که دیدیم گودرز افتاده توی بغل صادق کلی خندیدیم😂، اما خنده‌مان زیاد طول نکشید، بنده خدا صادق رضایی که اصلاً انتظار نداشت، زن عرب که تا چند دقیقه پیش از درد مثل مار به خودش می‌پیچید و حاضر نبود حتی برای بلند شدن به آستینش دست بزند، حالا خودش را محکم به او چسبانده است، گودرز که دید اوضاع بدجوری به هم خورده و شوخی‌اش، کار دست رضایی داده، هی می‌زد به صورت صادق و می‌گفت: بابا! منم گودرز، خواستم باهات شوخی کنم، پاشو! بیدار شو!😦✋🏻 صادق رضایی راستی راستی غش کرده بود، با کمک گودرز و بچه‌ها، زیر بغلش را گرفتیم و با همان تویوتایی که قرار بود گودرز را با آن ببریم، او را بردیم به طرف درمانگاه🤦🏻‍♂️، پرستار‌ها سریع بالای سرش حاضر شدند و به او سرم وصل کردند، خدا رو شکر صادق بعد از سرم و کمی استراحت، حالش جا آمد، تا چشمش به گودرز افتاد، گفت: گودرز! یک صفر به نفع تو!😂😂😂😂😂 راوی: سردار شهید مدافع حرم حاج رحیم کابلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میدونید قبل از ظهور ....! 📹 ✨💚 ________ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🦋🌱 🌱🦋🌱___________ @khodaaa112 ____🌱🦋🌱_______________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انتظار فرج یعنے: ڪمر بستن؛آماده بودن؛ خود را از همـه جهٺ برای آن هدفے ڪه امام زمان برای آن هدف قیام خواهد ڪرد ؛ آماده ڪردن آن انقلاب بزرگ تاریخے✌️🏻 @moshleb1394