#تلنگــࢪانـھ
😒من خوب میدانم که یک #پسر که خودش رو #مرد میدونه نگــ👁ــاهش #خط_قرمز دارد....⇝
حــ🗣ــرف زدنــش با #دختران #حــ✘ــریم دارد....⇝
💪🏼#رنگ و #مدل و #مارک لباسش باید بوی #مــــردانگی بدهد....
♨️⇜ بر من باورانده شد که #دانشــــگاه و #خیــــابان و #پــــارک جای #سلب_آرامش #دختران سرزمینم و نگاه های #هرزه #پســــران نیست...
✘و به #یقــــین رسیدم که #دختر_خاله و #همکلاسی دانشگاه هم حکــــم شرعی شان یکســــان است...
⛔️ #نامحــــرم همـــان #نامـــحرم است...
👈🏼آری مجوز #نگاه_حلال صادر نکردم آن هنگام که میان #احساس و #عقلم #معــــرکه به پا شد...
😔فقط دلم میخواهد پشت این صفحات #مجازی چند کلمه ای با #دختران سرزمینم #درد_و_دل کنم...
😔 #دختـــران #سرزمـــینم #ســـلام...
✋🏼 #بی_مقدمه بگویم که...
😔 #پســــر بودن در این دنیای #رنگارنگ بسی #ســــخت است...
🤕پسر بودن و به قــــول شماها داشتن #آزادی پسرانه و #پــــاک ماندن در این روزگــــار سخت است...
😣 #کنترل_نگاه برای شماها را نمیدانم
اما برای پســــران سرزمینتان بسیار #دشــــوار است...
🌟از پاداش #تحریم چشــ👀ــــم همین را بگویم که #یوسف را به #علم تعبیر خواب رساند...
⚡️چرا که #جــــرقه اول همیشه با #نگــــاه است...
😔نگــویید اراده پسران #ضعیف است...
😔نگــویید #جنبه ی پایین دارند...
😔نگــویید به ما #ربطی ندارد آنها #نگاه نکنند...
😞من نمیدانم حال و روز یک عده از #جانباختـــگان سرزمینم را چگونه بگویم...
😭 #پسرانی که یک نگاه نابــ🔥ــودشان کرد...
⇜فقط یک #جمــــله به تمامی دختران سرزمــــینم ⇝.....👇🏼
‼️با #خواســته های #دلــتان دل های ما را به #نابــــودی نکشــانید...
😔گاهی میگویم کــــاش همان #پسر_بچه کودک میماندم...
😞راستش #مردانه #زندگی کردن بسی دشوار است... #یوسف_وار زیستن کار #ساده ای نیست...
😔گاهی از تمــــام رنگهای مداد رنگی #بیــــزار میشم وقتی میبینم پاکتــــرین #پسران با این رنــــگ و لعــــابها بنده #شیطان میشوند...
◥ #التــــماس_کمــی_تفکــر ◣
#انتشارپستثوابجاریہ
نامش #عبدالمطلباَکبری
بود.😊🌖
زمان جنگ توی محل ما #مکانیکی🚘 میکرد و چون #کر و #لال بود، خیلیا مسخرهش میکردن.😞
یه روز رفتیم سر قبر #پسرعموی شهیدش ” شهیدغلامرضا اکبری“🌹
🧡عبدالمطلب کنار قبر پسر عموش با #انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش #نوشت ”شهید عبدالمطلب اکبری“!🤗🌹
ما هم خندیدیم ومسخرهش کردیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ #قبر کرد و با دست، نوشتهش رو #پاک کرد😶 و سرش رو انداخت پایین و آروم از کنارمون رفت…😞👤
🖇فردای اون روز عازم #جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد #شهید شد🥀 و پیکرش رو آوردن.
جالب اینجا بود که دقیقا جایی #دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و #مسخرهش کردیم!😔
← #وصیتنامهش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود:👇🏼
..
” بسم الله الرحمن الرحیم “
یک عمر هر چی گفتم به من #میخندیدن!🙂
یک عمر هر چی میخواستم به مردم #محبت کنم، فکر کردن من آدم نیستم و مسخرهم کردن!😞
یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی #تنها بودم.💔
اما مردم! ما رفتیم. بدونید هر روز با آقام #امامزمان (عج) حرف میزدم.😊🌸
آقا خودش گفت: تو #شهید میشی...😍❤️
#شهید_عبدالمطلب_اکبری🌙
.
.
[حالا که با این شهید بزرگوار
آشنا شدین لطف کنید ده تا صلوات نثاره روح باشکوهِ شهید کنید و به نیابت از ایشون دعای فرج بخوآنید و هدیه به امامزمان(عج) کنید🌻
@moshleb1394