8.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به وقت سه شنبه ، ۲۸ آبان ۱۳۹۸...
#آخرین_دیدار
🥀
مرتضای من...
قرار بود آن روز برای دیدنت به معراج الشهداء بیاییم. حال عجیبی داشتم . قرار بود ببینمت ، آن هم بعد از چهار روز ، آن هم برای آخرین بار...!
دست پاچه بودم و عجول برای دیدنت ، همین باعث شد زودتر از همه به معراج برسم .
لحظه ی دیدار فرا رسیده بود ...
پارچه ی سفیدی را که روی صورتت بود ، کنار زدم و... خدا مرا مرگ دهد... چه بر سرت آورده اند؟؟؟ بینی شکسته ات ، صورت کبود و زخمهای روی صورتت!!! خدا مرا مرگ دهد... بشکند دستی که به صورتت سنگ زده...
من میگفتم و میگفتم و میگفتم و تو ، لبخند زنان نگاهم میکردی... :)
من فدای قد و بالایت ... چطور جرات کردند تو را بزنند؟ مگر من مرده بودم؟ مگر قلب تو صاحب نداشت که چاقو به آن ... خدا مرا مرگ دهد...!
چقدر حرف برای گفتن داشتم ، چقدر حرف...
فرصتی نمانده بود اما!
اگرچه کوتاه اما شیرین ؛ اگرچه واقعی اما باور نکردنی...دیداری که دیگر مجالی برایش نمانده بود!
🥀
#شهیدامنیت_مرتضی_ابراهیمی
#آبان_فراموش_نمیشود
#عشق_جانم #دل_نویس
🇮🇷 @shahidmedadian