. 📚#معرفی_کتاب 📕عنوان: سید عماد ✍نویسنده: گروه نویسندگان 📌ناشر: شهید ابراهیم هادی #توضیح_کتاب ❇️کتاب سید عماد زندگینامه و خاطرات سردار مدافع حرم شهید محمدحسین بشیری اثر انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی ✳️#خاطرات و #زندگینامه شهید #مدافع_حرم محمدحسین بشیری با نام جهادی #سید_عماد آخرین کتابی است که گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی منتشر کرده است. ✅سید عماد یک فرمانده #تخریب همه‌چیز تمام از #همدان بود؛ یادآور علی چیت‌سازیان. اساس تخریب، تخریب نفس است. ❎گاهی فکر می‌پنداریم این دست آدم‌ها در دهه 60 تمام شده‌اند اما جریان دفاع از حرم نشان داد فرهنگ ایثار و شهادت قدرتمند از آن سال‌ها حیات دارد. 🌷نگاهت را به شهید بسپار👇 ✅ @shahidmedia

دعای هفتم صحیفه سجادیه ┄┅─✵🍃✨﷽✨🍃✵─┅┄ ⚜وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً... 🍃 و به خاطر آنچه در زندگیم رخ داده پر از اندوه گشته ام 🔹متن کامل دعا در تصویر👆 #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه 🌷نگاهت را به شهید بسپار👇 ✅ @shahidmedia

روزی یک صفحه از #قرآن_کریم #ترتیل صفحه ی " 533 " سوره ی الرحمن جزء بیست و هفتم #تقدیم به شهید محمود مدیدیان🌹 🌷نگاهت را به شهید بسپار👇 ✅ @shahidmedia

روزی یک صفحه از #قرآن_کریم صفحه ی " 533 " سوره ی الرحمن جزء بیست و هفتم 🌷نگاهت را به شهید بسپار👇 ✅ @shahidmedia

🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ✨روزانه نگاهی کوتاه به آیه‌ای از قرآن‌کریم✨ يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ ﴿۴۱﴾ تبهکاران از سيمايشان شناخته مى ‏شوند؛ و آنگاه آنها را از موهای پیش سر، و پاهایشان می‌گیرند (و به دوزخ می‌افکنند)! (۴۱) ☘سوره الرحمن/آیه ۴۱☘ 💠نکته‌ها: 💕[در روز قیامت] گروهی دارای چهره‌های بشاش، نورانی و درخشانند که بیانگر ایمان و عمل صالح آنهاست؛ و گروهی دیگر صورتهائی سیاه، تاریک، زشت و عبوس دارند که نشانه کفر و گناه آنهاست 💕«نَوٰاصی» در اصل به معنی موهای پیش سر و «أَخَذَ بِهِ نٰاصِيَهُ» به معنی گرفتن موی پیش سر است، و گاه کنایه از غلبه کامل بر چیزی می‌آید. 💕«أَقْدٰام» جمع قدم به معنی پاها است. 💕«سِیما» در اصل به معنی علامت و نشانه است و هر نشانه‌ای در صورت و پا و سایر نقاط بدن باشد شامل می‌شود؛ ولی از آنجا که خوشحالی و بدحالی بیشتر در صورت نمایان می‌شود، با ذکر این لفظ غالبا صورت تداعی می‌شود. 💕گرفتن مجرم با موی سر و پا، ممکن است به معنی حقیقی آن باشد؛ و یا کنایه از نهایت ضعف و ناتوانی آنها در چنگال مأموران عذاب است که این گروه را با خواری تمام به دوزخ می‌برند. ✍🏻 استاد آیت الله مکارم شیرازی 📚 #تفسیر_نمونه ، ج ۲۳، ص ۱۶۴ و ۱۶۸. 🌷نگاهت را به شهید بسپار👇 ✅ @shahidmedia

♦️نام شهید بزرگوار : محمود مديديان ♦️تاریخ تولد :۱٣٤٧/٠١/٠١ ♦️محل تولد : استان اصفهان ♦️دین و مذهب : اسلام شیعه ♦️ ملّیت : ایرانی ♦️محل شهادت : عمليات كربلاى٥ ، منطقه عملياتى شلمچه ♦️تاریخ شهادت :١٣٦٥/١١/٠٢ ♦️نحوه شهادت : بر اثر اصابت تركش به پا از ناحيه ران ♦️محل مزار : گلستان شهداى اصفهان #معرفی_شهید 🌷نگاهت را به شهید بسپار👇 ✅ @shahidmedia

🌹شهید مدیدیان در اولین روز سال ۱۳۴۸ دیده به جهان گشود. 🍃 🌺دوران دبستان و راهنمایی را که سپری کرد به درخواست زیاد، وارد حوزه علمیه حقانی قم شد. دوران تحصیل در حوزه علمیه دوران خاصی برای این شهید و آشنایی با معارف حق برای او شراب نابی بود که روز به روز بیشتر مست وصل می شد. 🍃 🌸پدر شهید مدیدیان از بنیانگذاران سپاه در اصفهان و هنوز هم جزو فعال ترین خانواده های شهداست. او همچنان روحیه انقلابی اش مثل همان روزهای نخستین است. 🍃 🌼محمود در شروع جنگ ۱۲ سالش بود و نذر کرده بود که به جبهه رود اما با توجه به سن کم خود هر چه تلاش می کرد، موفق به اعزام جبهه نمی شد. در دست نوشته هایش این چنین آمده است: بینى و بین الله متعهّد می‌شوم در صورتى که موفق به اعزام به جبهه بشوم، نذورات زیر را انجام دهم: ۱) پنج ختم قرآن ۲) پنج ختم انعام ۳) پنج سوره یاسین ۴) حضور حداقل پنج ماه در جبهه ۵) دادن حقوق یک ماه براى جبهه. «اللهم وفقّنا لما تحبّ و ترضى ...» 🍃 🌷بالاخره نذرش جواب داد و دوران عشقبازی در مکتب روح الله برایش روح تازه‌ای گرفته بود. از دوازده سالگی وارد جبهه شد و تا پایان سال ۱۳۶۵ در جبهه بود. دوران شروع جبهه تقریبا سال ۱۳۶۰ بود که وارد جبهه شد. در جبهه بسیار فعال بود. 🍃 🌺 محمود آموزش سکان دارى را فرا گرفت و شد سکان دار بچه هاى رزمنده... در محور شط على در حالى که سى نفر زخمى روى دست مانده بود، با تمام شجاعت طى سه رفت و برگشت، زخمى ها را به عقب انتقال داد.🍃 🌸 آنچه از دوستان و نزدیکانش هم شنیده می شود همین توسل و توکل شهید برای بیشتر شدن توفیقش در زمینه های حوزه و میدان جنگ بود. 🍃 🥀عملیات کربلای پنج دو روز بود نخوابیده بود، سخت مشغول مبارزه و کار بود، تلاشش در شلمچه وصف نشدنی بود، روزهای وصال بود و سر از پا نمی شناخت. گرم جهاد و مبارزه بود که ترکشی به پایش اصابت می کند، پایش قطع می شود و او را به بیمارستان شیراز می رسانند اما قسمت برای محمود شهادت بود و آرزویش بعد از پنج سال نبرد، محقق شد.🍃 #زندگینامه 🌷نگاهت را به شهید بسپار👇 ✅ @shahidmedia