eitaa logo
شهید مدیا 🎬
293 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
500 ویدیو
9 فایل
ایده راه اندازی مجموعه ی #شهیدمدیا در یک شب خاص و به دست #شهدا بوده🌺 📌درگاه ارتباطی @khanalizadeh_ir 😎همانا خداوند لفت دهندگان را دوست ندارد😎 🔰نگاهت را به شهید بسپار 🌺 رسانه ی شهید🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
14000214eheyat-narimani-monajat2.mp3
17.74M
عالمی خوب‌تر از عالم حیرانی نیست 🔰مناجات 🎤سید رضا نریمانی 🌷نگاهت را به شهید بسپار👇 ✅ @shahidmedia
🌙دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان بسم الله الرحمن الرحیم اَللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الی الیُسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وَحُطّ عَنّی الذَّنبَ وَالوِزْرَ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین. خدایا، در این روز، فضیلت شب قدر را روزی ام ساز و کارهایم را از سختی به آسانی برگردان و پوزش هایم را بپذیر و گناه و بار گران را از گُرده ام بریز، ای مهربان به بندگان شایسته. 🌷نگاهت را به شهید بسپار👇 ✅ @shahidmedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🛑 ختم قرآن کریم 🌸هر روز یک صفحه از 🌸 📖تلاوت صفحه ۴۱ 🌷نگاهت را به شهید بسپار👇 ✅ @shahidmedia
Page041.mp3
675.1K
🛑 ختم قرآن کریم 🌸هر روز یک صفحه از 🌸 📖تلاوت صفحه ۴۱ 🌷نگاهت را به شهید بسپار👇 ✅ @shahidmedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید کوچک زاده به روایت همسر 🌹همسر شهید یک بار به سفر قم که رفته بودیم، یکی از بزرگان نظامی آمده بودند که شهید حامد خیلی تلاش کرد او را ببیند تا برگه اعزام به سوریه اش را امضا کند گاهی برای رفتن صحبت می‌کرد که من در اوایل با این موضوع مخالفت می‌کردم چون این موضوع برایم ملموس نبود. حامد و دامادم هر دو برای اعزام به سوریه اسم نوشته بودند که چون حامد به دلیل مخالفت های من مدارکش کامل نبود، از تهران به او زنگ زدند که دامادم به سوریه اعزام شده و او نمی تواند به سوریه اعزام شود. زمانی که دامادم برای خداحافظی آمده بود، حامد به قدری ناراحت و غصه دار بود که من دلم خیلی سوخت و به من گفت که من مدارکم را بخاطر شما نبردم وگرنه من هم اعزام می‌شدم، اظهار کرد: وقتی این صحبت را کرد خیلی از دست خودم ناراحت شدم که چرا مخالفت کردم. بعد از این ماجرا لشکر و گردان قرار شد خودش نیرو به سوریه اعزام کند، افزود: حامد کم کم من را آماده کرد تا به سوریه اعزام شود و با رضایت کامل این کار را کردم. زمان رفتن حامد به سوریه با اشکهایم او را بدرقه کردم در زمان رفتن حامد با اشکهایم او را بدرقه کردم، گفت: من می‌دانستم اگر حامد بماند و به سوریه نرود بیشتر اذیت می شود و دلیل رضایتمم هم همین بود. حامد یکبار به سوریه رفت و شهید شد،حامد به این دلیل به سوریه رفت چون اعتقاد داشت کاری از دستش بر نمی آید و باید تفنگ به دست بگیرد. همیشه تفنگ به دست گرفتن را جزء کارهای آسان زندگی می دانست و شهید معتقد بود اینکه اینجا بمانی و کار فرهنگی انجام دهی خیلی اهمیتش بیشتر است 🍃 🌹📕 # 🌷نگاهت را به شهید بسپار👇 ✅ @shahidmedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا