🔰تا تو را به دست نیارم ولت نمی کنم
چهره و قامت ابراهیم خیلی جذاب تر شده بود و هرروز درحالی که کت وشلوار زیبائی میپوشید به محل کارش در شمال تهران می آمد. یه روز متوجه شدم خیلی گرفته وناراحته، بهش گفتم داش ابرام چیزی شده؟! گفت: نه، چیزمهمی نیست ولی با کلی اصرار به من گفت: چندروزه که دختری بی حجاب، توی این محله به من گیرداده!که تا تو را به دست نیارم ولت نمیکنم!! رفتم تو فکرو بعد خندیدم! ابراهیم با تعجب سرش رو بلندکرد و پرسید: خنده داره؟! گفتم: داش ابرام ترسیدم گفتم چی شده!؟ بهش گفتم با این تیپ و قیافهکه توداری، عجیب نیست! گفت یعنی بخاطر تیپماینوگفته؟! گفتم شک نکن. روز بعد تا ابراهیم رو دیدم خندمگرفت. با موهای تراشیده، بدونکت وشلوار! وپیراهنی بلند، چهره ای ژولیده! حتی با شلوارکردی ودمپائی به سرکار آمده بود. ابراهیم این کار را مدتی ادامه داد. تا بلاخره از آن وسوسه شیطانی رها شد
منبع؛ کتاب سلام بر ابراهیم
تامین محتوا؛ سرکارخانم مرادی
#شهیدمدیا #شهید
#ابراهیم_هادی #کانال_کمیل
http://eitaa.com/joinchat/2591686680C28724846ef
7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #روایتگری | معبری به آسمان
🔸اینجا خیلی شبیه کربلاست...
اگر مثل شهدا نبودی الان اینجا نبودی
🔹قصه #کانال_کمیل قصه امروز ماست....
⬇️دریافت نسخه با کیفیت
🎥کاری از قرارگاه دانشجویی شهید علم الهدی
🌷نگاهت را به شهید بسپار👇
https://eitaa.com/joinchat/2591686680C08175bc1fc