قبل از حرف زدن،
کلماتمان از اين سه دروازه عبور كنن:
١- آيا حرفم حقيقت داره؟
٢- آيا گفتنش لزومى داره؟
٣- آيا گفتنش مهربانانه است؟!
#تلنگرانه
@shahidmohammadmoafi
✨️
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْس گُذَشْتَنْـد
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَن🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋
#صبحتون_شهدایی
#شهید_محمد_معافی
@shahidmohammadmoafi
2_144200951263758864.mp3
زمان:
حجم:
12.06M
آرامشی که زیارت ال یاسین به آدم میده باهیچ چیز قابل مقایسه نیست:)🪴
@shahidmohammadmoafi
🍃
دورتبگردم توکجاییکهجهانبیتو،بههمریختهاست!
تورابهالعجلهایدلهایپاک میدهمتقسم،فقطبیـاآقـایمن!
اللهم عجل لولیک الفرج بحق عمه جان زینب کبری سلام الله علیها ♥️
@shahidmohammadmoafi
1.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃
خدا از همه انتقام میگیره!
حتی شما خانم عزیز!
استاد قرائتی
@shahidmohammadmoafi
🍃
غیبت❌️
#امام_صادق علیه السلام فرمودند:
"غیبت كردن بر هر مسلمانی حرام است غیبت مانند آتشی كه هیزم را با حرص و وَلع میخورد حَسنات انسان را به كلی از بین میبرد."
نه غیبت کن و نه شنونده غیبت باش!!!
@shahidmohammadmoafi
7.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃
چرا خدا اجازه میده کسی رو جادو کنن؟!
استاد شجاعی
@shahidmohammadmoafi
4.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃
خانمهای محجبه ، کم #حجاب و بی حجاب و حتی آقایون این کلیپ را اصلا از دست ندهید
@shahidmohammadmoafi
🍃
واکنش حیوانات به فریاد مردگان
رسول خدا (ص) به اصحاب خود فرمودند:
پیش از بعثت، گوسفندهای عمویم ابوطالب را می چرانیدم، ناگهان میدیدم که آنها از جای خود حرکت کرده و به هوا میپرند شروع به جستن میکردند و وقفه پیدا میکردند و به یک باره خوراکی را رها میکردند. درحالی که هیچ چیز در اطراف گوسفندان نبود که آنها را تهییج کند و یا آنها را بترساند.
با خود میگفتم این چه داستانی است و بسیار در شگفت میماندم تا آنکه جبرئیل (ع) برای من چنین گفت:
چون کافر بمیرد چنان ضربهای بر او زنند که مخلوقات خدا غیر از جن و بشر از صدای ناله میت به وحشت و هراس میافتند،
این حیوانات از صدای ناله مردگان متوحش می شوند.
خدای عالم به حکمت بالغه اش این صدای اموات را از زنده ها نهان داشت تا عیش آن ها منغّص نگردد.
پس پناه میبرم به خداوند از عذاب قبر.
فروع کافی ج 3 ص 233.
@shahidmohammadmoafi
🍃
حکمت
ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﮒ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯ زندگی ﺗﻮﺳﺖ.
ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺁﻣﺎده نیستم!
ﻣﺮﮒ ﮔﻔﺖ: ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺳﻢ ﺗﻮ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﻟﯿﺴﺖ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ.
ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺧﻮﺏ، ﭘﺲ ﺑﯿﺎ ﺑﺸﯿﻦ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻗﻬﻮﻩﺍﯼ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ.
ﻣﺮﮒ ﮔﻔﺖ: ﺣﺘﻤﺎ.
ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﺮﮒ ﻗﻬﻮﻩ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﻭ ﭼﻨﺪ ﻗﺮﺹ ﺧﻮﺍﺏ ﺭیخت. مرگ ﻗﻬﻮﻩ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺖ. ﻣﺮﺩ ﻟﯿﺴﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﺳﻢ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﻟﯿﺴﺖ ﺣﺬﻑ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻟﯿﺴﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ.
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﮒ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻮﺩﯼ، ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺗﻮ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮐﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﺧﺮ ﻟﯿﺴﺖ ﺁﻏﺎﺯ میکنم.
ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺗﻮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ، ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻼﺵ ﮐﻨﯽ، ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ.
ﭘﺸﺖ ﻫﺮ ﺣﺎﺩﺛﻪﺍﯼ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺘﻮﺟﻪ آن ﻧﺸﻮﯼ! ﭘﺲ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﯾﺖ ﻧﮕﻮ ﭼﺮﺍ؟؟!
داستان_کوتاه
@shahidmohammadmoafi