سرمومیندازمپایینومنتظرمیشینم؛
شایدبهمنمگفتی:اِرفَع رَأسَک :)
@shahidmohammadmoafi
🌱 آنهایی که در مقابل حسین(ع) صف آرایی کردند، باور نمیکردند که چقدر حسین آنها را دوست دارد.
◾️علیرضا پناهیان
@shahidmohammadmoafi
بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِمَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍمِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُلاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِفَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْأَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🌹
(هدیه میکنیم هر روز ثواب قرائت آیت الکرسی رو به روح مطهر برادر شهیدمون آقا محمد معافی)🌹
@shahidmohammadmoafi
Ali Faniali-fani-8.mp3
زمان:
حجم:
21.06M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
🎧 با نوای علی فانی
هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️
@shahidmohammadmoafi
3.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
برای پدر و مادر امام زمان (عج)
حجت الاسلام #عالی
اللهم عجل لولیک الفرج
@shahidmohammadmoafi
1.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
- ایندنیابےتوبدردمننمیخوره(:💔
@shahidmohammadmoafi
.
#داستان
یک شب هزار شب...
جوان ۲۵ سالهای را همراه با مامور به دادسرا آوردند. ظاهرش به خلافکارها نمیخورد. با او صحبت کردم. میگفت دانشجو هستم گفتم اینجا چه میکنی؟ چرا با دستبند؟
میخواست حرف بزند اما گریه امانش نداد. مامور همراه او پروندهاش را به من داد. گفتم بگو چی شده؟
گفت هفته قبل مراسم عروسی دعوت بودیم. من با ماشین خودم آمدم. پدر و مادر و برادرم، جدا با ماشین خودشان.
ما جوانها آخر مراسم گوشه سالن رفتیم و چند بطری آوردند و مشغول شدیم.
مادرم که فهمیده بود خیلی اصرار داشت جلوی ما را بگیرد اما پدرم می خندید و میگفت: ولشون کن. سخت نگیر، یک شب هزار شب نمیشه. بگذار راحت باشن.
خلاصه آن شب برادر ۱۵ ساله من هم برای اولین بار به جمع ما اضافه شد.
وقتی مجلس تمام شد، من مست مست بودم. سوار ماشین شدیم برادر هم به دنبال من آمد و جلوی ماشین من نشست.
توی اتوبان به دنبال ماشین عروس کورس گذاشتیم گاهی پدرم کنار ماشین من میآمد و بوق میزد و میگفت: چیکار می کنی، یواشتر.
برادرم خیلی ترسیده بود، اما من همینطور لایی میکشیدم و گاز میدادم. باز پدرم خودش را به ما رساند و بوق می زد و داد میزد... من تو حال خودم نبودم.
فقط یادمه برادرم آخرین حرفی که زد گفت: داداش، مامان ناراحته یواش برو.
من میخواستم از لابلای ماشینها سبقت بگیرم که یکباره ماشین به سمت راست منحرف شدم و محکم به ماشین لاین کندرو برخورد کردم و چپ کردم.
اتوبان بسته شد. من تو همان حال مستی بودم اما کمربند بسته بودم. مردم کمک کردند تا بیرون آمدم. وقتی به اطراف نگاه کردم تازه فهمیدم که زدم به ماشین بابام!
درب سمت راننده کامل فرو رفته بود. همه تلاش میکردند پدرم را از ماشین بیرون بکشند و نجات دهند. مادرم همینطور خودش را میزد و گریه میکرد. وسط اتوبان اوضاعی شده بود.
برادرم را هم بیرون آوردند. چون کمربند نبسته بود به شدت آسیب دیده بود.
خلاصه، پدرم اون شب از دنیا رفت و برادرم به خاطر شدت آسیب دیدگی در بیمارستان بستری است.
پرونده را باز کردم. گزارش بیمارستان را خواندم. پدرش که در دم فوت کرده بود و برادرش به خاطر آسیب به کمر، قطع نخاع شده و حتی در گزارش نوشته بود: کنترل ادرار را از دست داده و تا پایان عمر باید روی صندلی چرخدار باشد!
حالا فهمیدم یک شب هزار شب نمیشه، بلکه یک شب میتونه یک زندگی و خانواده رو نابود کنه.
اللهم عجل لولیک الفرج
@shahidmohammadmoafi
7.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
یکی از زنانی که در زمان ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف رجعت می کند به این دنیا ...
تماشای این فیلم رو از دست ندید.
@shahidmohammadmoafi