بسم الله الرحمن الرحیم
«وما قدروا الله حق قدره اذ قالوا ما انزل الله علی بشر من شیء»
ترجمه
آنها خدا را درست نشناختند که گفتند: «خدا، هیچ چیز بر هیچ انسانی، نفرستاده است!»
سوره مبارکه انعام قسمتی از آیه 91
🔰نکته:
در آیه میفرمايد که منکران چون خداوند سبحان را به درستی نشناختند نبوت را انکار کردند یعنی اگر به خدا معرفت پیدا می کردند به دنبال آن نبوت و پیامبر را هم می پذیرفتند چون خداوندی که علیم و حکیم و عزیز و... هست کار باطل و عبث انجام نمیدهد چنانکه در سوره مبارکه ص آیه 27 میفرمايد: «وما خلقنا السماء والارض و ما بینهما باطلا» "ما آسمان و زمین و آنچه را میان آنهاست بیهوده نیافریدیم. " همچنین در آیه 115سوره مبارکه مومنون میفرمايد: «افحسبتم انما خلقناکم عبثا وانکم الینا لا ترجعون» "آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریدهایم، و بسوی ما باز نمیگردید؟"
بنابراین خداوند سبحان انسان را رها و بیهدف خلق نکرد بلکه انسان دارای هدف است که همان بازگشت به سوی خداوند سبحان و معاد است؛ «انا لله و انا الیه راجعون» (سوره مبارکه بقره آیه 156) «یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه» "ای انسان! تو با تلاش و رنج به سوی پروردگارت میروی و او را ملاقات خواهی کرد!" (سوره مبارکه انشقاق آیه 6)
✳️پس شناخت صحیح خداوند به شناخت معاد منجر میشود کما اینکه قرآن کریم در آیه 67 سوره مبارکه زمر علت انکار معاد را عدم شناخت خداوند سبحان بیان میکند: «و ما قدروا الله حق قدره والارض جمیعا قبضته یوم القیامة والسماوات مطویات بیمینه سبحانه و تعالی عما یشرکون» "آنها خدا را آن گونه که شایسته است نشناختند، در حالی که تمام زمین در روز قیامت در قبضه اوست و آسمانها پیچیده در دست او؛ خداوند منزّه و بلندمقام است از شریک هایی که برای او میپندارند."
✳️حال که روشن شد معادی هست که مقصد است نیاز به راه و راهنما هم روشن میشود چون باید از مسیری به مقصد طی طریق کرد و چون انسان از معاد و مسیر رسیدن به آن آگاهی ندارد احتیاج به راهنمایانی دارد که مقصد و راه رسیدن به آن را میشناسند و مردم را در رسیدن به آن تعلیم و راهنمایی میکنند که اینان همان انبیای الهی هستند؛ «ویعلمکم ما لم تکونوا تعلمون» "[رسولی برای شما فرستادیم که] آنچه را نمیدانستید، به شما یاد بدهد." (سوره مبارکه بقره؛آیه 151 )
✅نتیجه:
با این بیان روشن میشود که اصلیترین مطلب اعتقادی توحید و خداشناسی است و اگر مشکل توحید و خداشناسی حل شود مشکل معاد، نبوت و امامت حل میشود از این رو است که حضرت امام صادق علیه السلام در دعای زمان غیبت عرضه میدارد : «اَللَّـهُمَّ عَرِّفْني نَفْسَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني نَفْسَكَ، لَمْ اَعْرِفْ نبیّک، اَللَّـهُمَّ عَرِّفْني رَسُولَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ،اَللَّـهُمَّ عَرِّفْني حُجَّتَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني حُجَّتَكَ، ضَلَلْتُ عَنْ ديني» "خدايا خود را به من بشناسان، اگر خود را به من نشناساني، پيامبرت را نشناسم خدايا پيامبرت را به من بشناسان، اگر پيامبرت را به من نشناساني، حجّتت را نشناسم، خدايا حجّتت را به من بشناسان، اگر حجّتت را به من نشناساني، از دينم گمراه شوم." یعنی باید از شناخت خدا شروع کنیم و از طریق آن به شناخت پیامبر و امام برسیم.
بنابراین محور در اعتقادات «الله» است فلذا در پایان آیه محل بحث (آیه 91 سوره مبارکه انعام) فرمود: «قل الله ثم ذرهم فی خوضهم یلعبون» "بگو: «خدا!» سپس آنها را در گفتگوهای لجاجتآمیزشان رها کن، تا سرگرم شوند!"
#خداشناسی
#نبوت
#معاد
#سوره_انعام
http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
⭕️⭕️⭕️🌱ـ﷽ـ🌱⭕️⭕️⭕️
🕊 #با_بابا ۱۸
🕊 #تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ
برای خدا
✨ قبل از این ماجرا، بنده در دانشگاه هیئت هم قاری قرآن بودم و هم مداحي میکردم. پدرم نیز قاری قرآن و مداح بود.
در یکی از سؤالات نوار، آقاي پيروي از من پرسید: مداحی یا قرائت قرآن، کدام یک بیشتر ارزش دارد؟
من در جواب گفتم: کدام یک براي رضاي خداست؟ کدام یک ما را بالا برده؟ کدام یک در وجود ما غرور ایجاد نکرده؟ کدام یک باعث ریا نشده؟ هرچه براي خدا باشد ارزش دارد. کار مخفیانه که براي خدا باشد، خیلی با ارزش است و آنجا خيلي خريدار دارد. کسي که اعمالش در دنیا به جاي کمیت، کیفیت بیشتری داشته باشد، آنجا بهتر استفاده میکند. بهترین درجات بهشت براي کساني است که خالصانه براي خدا زحمت کشیدند. من افراد مخلصي را در درجات بالاي بهشت دیدم که لذات بیشتری درک می کردند. حسرت میخوردم کاش مقام من هم مثل آنها بود.
در اینجا آقاي پيروي پرسيد: غیر از شهدا چه افرادی را در بهشت دیدی؟ گفتم کسانی را دیدم که در دنیا انسانهایی مهربان، ساده، بدون کینه، راستگو و خیر بودند، افرادي که مردم به آنها اعتماد داشتند.
اما بگذارید به گونه ديگري آنجا را توصیف کنم. برخی پزشکان میگویند: اوج لذت در دنياي مادي در لذات جنسی است. اما آنجا لذاتي به انسان نشان داده میشد که با هیچ چیز اینجا، حتي لذت جنسی قابل مقایسه نبود!
لذتي که اهل بهشت میبرند با هیچ کدام از لذت هاي دنيا قابل قیاس نیست. آنجا بهترین شرایط لذت بردن براي انسان مهیا بود.
آنجا همه چیز در اوج بود. دیگر بهتر از این نميشد. آنجا همه با سلامتي و خوشي مشغول لذت بردن بودند و چيزي مانع لذت آنها نمیشد. بیخود نبود که بزرگان ما میگفتند: اي انسان، قیمت تو بهشت است، خود را به کمتر از آن نفروش.۱پینوشت
من غرق در این لذتها بودم. در این شرایط و مشغول نعمت ها بودم که احساس کردم جواني زيبارو به من نزدیک میشود! تا او را دیدم شناختم! پدرم حاج محمد طاهري بود. چهره اش مانند آخرین تصاویر قبل از شهادت بود! گويي سالها همدیگر را دیده ایم و می شناسیم!
به کنارم آمد و مرا در آغوش گرفت. از حضور او و گرماي محبت پدرانه اش که سالها از آن محروم بودم لذت بردم. کمی با هم قدم زدیم و درد دل کردیم.
احساس کردم مقام او از بقیه بهشتياني که دیدم بسیار بالاتر است. درجاتي داشت که بقیه اینگونه نبودند.
این را از احترام ملائک میشد فهمید. پدر پیراهني به رنگ روشن بر تنش بود. ایشان بعد از کمی صحبت گفت: من باید بروم.
سؤالي در ذهنم ایجاد شد: کجا باید برود؟ کجا بهتر از اینجا؟!
پدر جواب داد: خداوند مأموريتهايي به ما در دنیا داده تا از بندگان خدا گره گشایی کنیم. من و جمعي از شهدا باید برویم اما به زودی برمی گردم.
پدر این را گفت و من تنها در باغ زيباي بهشتي مشغول گشت و گذار شدم.
در بهشت هوا مطبوع بود. باد و سرما و گرماي آزار دهنده وجود نداشت. هیچ محدودیت زماني و مکاني نبود. خستگي نبود. هر چه اراده ميکردي، مشاهده مي کرديم.
هیچ چیز مانع خواسته هاي ما نبود. اما دفعه بعد که پدرم را دیدم به من گفت: آماده هستی به دیدار پیامبر (صلیﷲعلیهوآله) برویم؟
در ذهنم این بود که مگر پیامبر (صلیﷲعلیهوآله) اینجا هستند؟ آیا اهل بیت (علیهم السلام) در همین بهشت برزخي هستند!؟ پدر گفت: بله، اجازه دادند شما هم با ما بيايي.
♨️ ادامه دارد ...
__________________
۱_جانهاي شما را بهایی نیست جز بهشت جاویدان پس مفروشیدش جز بدان.(نهج البلاغه حکمت ۴۵۶)
#برزخ #معاد #تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
اولی:چرا انقدر دست وپا میزنی ومیچرخی راحت باش فقط بخور و بخواب ولذت ببر.
دومی:آخه دست و پای ما باید کار کنه ساخته بشه و کامل بشه تواون دنیا قراره باپاهامون راه بریم؛ فوتبال بازی کنیم با دستامون غذا بخوریم!
اولی:واقعا تو به زندگی بعد زایمان اعتقاد داری!عاقل باش اینا خرافات قدیمیاس؟
دومی: آره حتما بعد زایمان زندگی هست.
اولی: امکان نداره. ما با جفت تعذیه می شیم و نفس میکشیم. طنابشم انقدر کوتاهه که به بیرون نمی رسه اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی تاحالا از اونجا نیومده بهمون نشون بده.
دومی: بعد زایمان یکی هست مارو بغل و نوازش میکنه بهمون غذا میده؛ کمکمون میکنه بهش میگن مامان.
اولی: مگه تو به مامان اعتقاد داری؟
اگه هست پس چرا نمی بینیمش؟!!!
دومی: به نظرم مامان همه جا هست.
دور تا دورمونه.
اولی: من مامانو نمی بینم پس وجود نداره.
دومی: اگه ساکت ساکت باشی صداشو می شنوی و اگه خوب دقت کنی حضورشو حس می کنی….
🚫این مکالمه چقدر آشناس😭
تا حالا بودن خدا و ایمان به دین و آخرت رو اینطوری به همین سادگی حس نكرده بودم...
#معاد
#اخرت
#تمثیل
برای مشارکت در جهاد تبیین کانال مارو به دیگران معرفی کنید 👇👇
💡https://eitaa.com/FANUSESHAB
️🌱ـ﷽ـ🌱
درک حقایق ۱
مدتها بعد از بهبودي، برخي دوستان به من گفتند: تو هجده روز در یک سفر معنوي الهي (تجربهٔ نزدیک به مرگ) بودي و مطالب بسياري را متوجه شدي، آنچه را در این سفر برداشت کردي براي همه بنویس. من هم مطالبی که در خاطرم داشتم را اینگونه نوشتم:
خدا را شکر که دعاي مرا براي ديدار از بهشت شهدا اجابت فرمود، هرچند این انتقال از خاک به افلاک، بسیار سخت گذشت ولي دريچه اي از عالم معنا را براي این بنده کمترین گشود. معارفی را فهمیدم که در مسير زندگي بسيار به من کمک نمود و قصد نداشتم به دیگران بگویم. اعتقاد داشتم " آن را که خبر شد خبري باز نیامد"
ولی بعد از سالها احساس کردم شهدا مرا لایق دانسته اند که آن معارف ناب(که همگي در قرآن و روایات به آنها اشاره شده) را به کساني که طالب آنند بیان کنم. باشد که قبول درگاه الهي قرار گيرد.
۱_ در آنجا فهمیدم که خوشبخت ترین افراد و کاملترین انسانها و با ایمان ترین مردم، کسانی هستند که به خودشان سختي ميدهند تا روحشان پرورش یابد. آنان با اینکه به جسم خود ظلمي نمي کنند ولي دغدغه تن پروري نداشته و اشتهاي طعام و غریزه جنسی، آنها را از فضائل انسانی دور نساخته است. آنان در عمل به واجبات ديني و خوبيها و ترک گناهان از همه جلوترند. خيرخواهي، خدمت به خلق، محبت، نوع دوستي، آنها را برجسته و محبوب نمود. آنها نه حسرت گذشته را ميخوردند و نه نگراني و ترس از آینده دارند.
آنها ظرفیت روحشان بالا رفته و دیدار و گفتارشان خدايي شده و قلبشان به آرامش رسیده. آنها دوست نداشتند تنهایی به بهشت بروند و خوبیها را براي همه میخواستند. آنقدر خوب بودند که محبوب قلبها و امام متقین شدند. آنجا فهمیدم که "والعاقبة للمتقين" يعني چه؟!
در عالم ملکوت درک میکردم که شهدا و مجاهدان، پیشواي متقین هستند و خدا آنها را پذیرفت و "عند ربهم یرزقون" گشتند و به خلوت پروردگار دعوت شدند. خوش به سعادت آنها
۲_ در آنجا ميفهمیم که چقدر در دنیا بيخود و بيدليل غصه مسائل پیش پا افتاده را خوردیم! در آنجا میفهمیم که به گفته بزرگان دین: "ما مامور به انجام وظیفه انسانی و اسلامي خود هستیم، نه نتيجهٔ مطلوبي که تصور مي كرديم" کارها به دست خداست و ما باید سرباز الهي و مؤمن واقعي باشيم، فقط به او توکل کنیم و از او کمک بخواهیم. هرگاه از فشار کار روزمره خسته شدیم، با یاد او خستگي را به در کنیم و نظارت و یاری او را جدي بدانیم. اگر اینطور شد مشتاق وقت اذان میشویم. چرا که زمان تکلم با حضرت یار است. این صدا ما را به خلوتی آرامش بخش دعوت میکند. آنجاست که تمام کارها را رها میکنیم و به سوي ملاقات او ميشتابیم تا دوباره نیرو بگیریم.
در ملکوت درک میکردم که اگر مشتاق وقت نماز نباشیم و به این فرصتِ دیدار، که هر روز پنج بار ایجاد میشود اهمیت ندهیم، چقدر خود را از مقصد دور ساخته ایم و اگر عاقل باشیم چاره ای میاندیشیم، اما افسوس که شیطان با وسوسه اش ما را مغرور میکند تا نفهمیم چقدر محتاج نماز و تشکر از خدا هستیم...
۳_ آنجا ميفهمیم خداوند متعال چقدر در دنیا به ما خوبی کرده و دست ما را گرفته، اما شیطان با وسوسه هایش کاري کرده تا الطاف خدای مهربان را نبینیم یا فراموش کنیم و خداي نخواسته از خدا طلبکار شویم. آنجا این حدیث را درک میکنیم که خداوند نسبت به بندگانش هزاران برابر، از مادر مهربانتر است و اینکه خداوند مشتاق بندگانش است و اگر بندگان از شدت علاقه خداوند به خودشان اطلاع داشتند از شوق، جان می دادند...
در آنجا می فهمیم؛ تمام مشکلات زندگی به نفع ما بوده. در ملکوت میفهمیم که الطاف خفيه الهي از الطاف آشکار او بیشتر است. ائمه (علیهم السلام) و اولیاء خدا بارها به این موضوع تاکید کرده اند ولی ما باور نکردیم.
حتي معصومين (علیهم السلام) ما را را مي بینند و بر مشکلات ما آگاهند. باور کنید در ملکوت این جمله از زیارتنامه را لمس خواهیم کرد: "أشهَدُ انَّکَ تَسمَعُ كلامي و تَرُدُّ سلامي" آنها به امر خدا صداي ما را ميشنوند و جواب سلام ما را در حد شايستگي و لياقت ما ميدهند...
چشم دل بازکن که جان بيني
آنچه ناديدي است آن بيني
♨️ ادامه دارد ...
#برزخ #معاد #تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ
🌏 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59