#زنان_سکاندارن_حماسه
چشم بر جاده ها دوخته اند مادرانی
که پیراهن دامادی پسرانشان را می دوزند.
از آن زمان که گشوده اند پر کبوترها
همیشه چشم به راهی ست کار مادرها
نشسته اند که آن پیک خوش خبر برسد
دوباره باز شود پلک بسته ی درها
دیرکردی جان مادر!!
مادرم! به احترام چشمان منتظرت می آییم👌
#من_رای_می_دهم
#حضور_زنان_انتخابات
#به_احترام_مادر_شهید
#رزمایش_سایبری_انتخابات_1400
@shahidmohammadrezaalvani
#سبک_زندگی_شهدا
#چگونه_مثل_شهداباشیم👇
عشق به شهدا و دفاع مقدس در زندگیاش جاری بود، هر کجای زندگیاش سرک میکشیدی، میدیدیشان.
خودش دیدترین و خوش قواره ترین جای خانه را که رو به قبله هم نباشد، انتخاب میکرد برای عکس شهدا.
در همان زیرزمین کوچه طه، خیلی خوشگل به ترتیب از امام و آقا شروع کرده بود تا همت و متوسلیان و بروجردی و کاوه و عکسها را چسبانده بود.
مقید بود در حضور شهدا گناه نشود، همیشه میگفت: شهدا اینجا هستند و خجالت بکشید، به عکس ها بیاعتنا نبود، سعی میکرد پایش را رو به عکسشان دراز نکند، حتی شبها که میخوابید.
📚 کتاب عمارحلب، صفحه ۲۰۱
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی
#مدافعان_حرم #قصه_دلبری
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
@shahidmohammadrezaalvani
10.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سه دلیل مهم برای رأی دادن به آقای #رئیسی
🔻نگاهی متفاوت! از #استاد_پناهیان
👈🏼 لطفا در همه گروه ها منتشر شود
🇮🇷
@shahidmohammadrezaalvani
کانال رسمی شهید محمد رضا الوانی
لطفا مطالب رو فروارد وکانال شهید رو به دوستانخود معرفی کنید🙏💙 درضمن دوستانی که تمایل دارند کانالش
میتونید
عکس نوشته ها و کلیپ های خودتونو درباره شهید
یا مطالب انتخاباتی خودتون رو ب این آیدی بفرسین...
31.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در تجمع جلو قوه قضائیه چه گذشت؟
واکسن کرونا قسمت اول
لطفا تا انتها ببینید
نشر حداکثری
#ننگبروزارتبهداشتاسرائیلی
@shahidmohammadrezaalvani
24.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در تجمع جلو قوه قضائیه چه گذشت؟
واکسن کرونا قسمت دوم
لطفا تا انتها ببینید
نشر حداکثری
#ننگبروزارتکشتاردستهجمعی🤛
@shahidmohammadrezaalvani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پیشنهادمطالعه👇
#به_روایت_ازمادرشهید
🔸خدا نکند که خاطره شهادت تازه شود آن وقت است قلب مادر از جا کنده میشود
#مادری که در #سردشت سرگردان بود تا محل شهادت فرزندش را ببیند.من که جان از بدنم رفت،سردشت تو با دل مادر چه کردی.!😭
روزی که به محل شهادت رفتم حس کردم در دنیای دیگری هستم حال خوبی نداشتم اما خدا ی مهربان کسانی را سرمسیرمن قرار داده بود که هوای من را داشته باشند
کم کم به محل #شهادت نزدیک شدم مدام به خودم دلداری میدادم امامگر میشد!! داشتم از درون میسوختم کم کم که نزدیک ترشدم تپش قلبم بالا تررفت کوله پشتی محمدم روی دوشم بوداما آنقدردرخودم غرق بودم که ناگهان دیدم نه کوله دستم هست نه کیفم.
با توکل برخدا هرچه بالاترمیرفتیم #بوی_شهدا راحس میکردم دائم ذکر#صلوات را میگفتم تاازته قلبم دادنزنم...
به #قله_جاسوسان که رسیدم
دل تودل نداشتم از خداخواستم که بردلم رحم کندکه باآرامش به محل شهادت محمدم بروم..
قلبم ازخودم بیشتر عجله داشت،تپش قلب امانم رابریده بود #چادرم رابستم به #کمرشکسته_ام داشتم بالامیرفتم دیدم #بوی_محمدم راحس میکنم با صدای بلند گفتم #یا_زهرا
محمدم کجا افتاده بودی مادر؟ دیدم یکی از برادرها گریه کنان گفت مادرجان من شرمندتم دقیقا زیرپای شما محمد شهید شده بودگفتم یا زهرا یا زهرا سجده زدم بر جایی که محمدم #سر به سنگ های سردشت گذاشته بود ،پسرم چه ناجوانمردانه پر پر شد..
اما یک لحضه به یادحضرت زینب افتادم از خودش صبرخواستم تا آرام شوم یک #شاخه_گل_لاله را به نشانه گذاشتم تا وقتی که توان داشته باشم سری بزنم...
«محمدم فدای حضرت علی اکبر»
#شهیدمحمدغفاری
#لاله_صابرینی