eitaa logo
شهید موسوی نژاد
378 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
7 فایل
🌷🌷 اینجا قراره که فقط و فقط از #شـهدا درس زندگی بگیریم 🌷🌷 مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن 🌹سرهنگ پاسدار شهیدسیدعبدالحسین موسوی نژاد ولادت: خمین ۱۳۴۸/۲/۱     شهادت: منطقه سردشت ۱۳۹۰/۴/۳۰ مزار:گلزارشهدای قم "روزانه خواندن زیارت عاشوراراامتحان کنید"
مشاهده در ایتا
دانلود
تلاوت ممنوعه (15)_6035213629735831979.mp3
4.95M
نفْسی که برای خدا محترم است را نکشید !
شهید موسوی نژاد
نفْسی که برای خدا محترم است را نکشید !
قرآن بخون تا احساس نیازت به مهربونی خدا بیدار بشه! گوش کن قرآن زمزمه ی خداست...
شهید موسوی نژاد
قرآن بخون تا احساس نیازت به مهربونی خدا بیدار بشه! گوش کن قرآن زمزمه ی خداست...
میگن آدم ها خیلی شبیه کتاب هایی که میخونن میشن! خوش به حال اون کسی که انس با قرآن رو یاد بگیره... نذار خاک بخوره روی میز و طاقچه اگه میخوای بنده واقعی برای خدا باشی قرآن بخون و عمل کن... قطعا کسی که با قرآن انس بگیره و رفیق بشه، هیچوقت احساس تنهایی نمیکنه
"اُجیبُ دَعوَةَ الداعِ اِذا دَعان" خدا خودش گفته، جواب دعاهامونو میده. پس نگران چی هستیم؟!🤔
گفتم : به نظرت کیا‌ شهید‌ میشن؟! گفت : اونایی که اسراف میکنن گفتم : اسراف! تو چی؟! گفت : تو دوست داشتن خدا 🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشک های شیربچه یمنی به دلیل جاماندن از نماز جماعت اینکه میگن در آخرالزمان چشم تون به یمن باشه ، بی خود نمیگن کدوم ماها بلدیم اینجوری بچه تربیت کنیم ؟؟ حرف آخرش به اندازه بمب اتم است
فَمَا ظَنُّكُم بِرَبِّ الْعَالَمِينَ الصافات/۸۷ پس گمانتان به پروردگار جهانیان چیست؟! مراقب باش که یه غم اونقدر بهت غلبه نکنه که ناامید بشی و طوری رفتار کنی که انگار خدا تا حالا هیچ وقت غم و اندوه تو رو برطرف نکرده... 🍃
اللهم ارزقنا بین الحرمین زیر بارون...☺️
*یک هفته قبل از وفات مرجع العارفین حضرت آیت الله بهجت رضوان الله تعالي عليه دو‌ر آقا نشسته بودند ؛* *آقای بهجت فرمودند :* *امسال برای من ، مشهد خانه اجاره نکنید من امسال حرم امام رضا نمیروم .* *علی آقا ( پسر آقای بهجت ) گفت :* *حاج آقا ما فرستادیم همان ساختمان سابق در کوچه باقری را اجاره کنند .* *آقا فرمودند :* *زنگ بزنید و بگویید برگردند ، من امسال مشهد نمی روم .* *علی آقا از جا بلند شد و موضوع را به مادرش گفت ؛ مادرش گفت :* *آشیخ محمد تقی چی گفتید ؟* *آقای بهجت فرمود :* *سر و صدا نکنید ، من این هفته یکشنبه ساعت پنج بعدازظهر می میرم ؛ عمرم دیگه تمام شده .* *یک ربع مانده به ساعت پنج بیهوش شدند ؛ علی آقا ایشان را گذاشت داخل ماشین تا به دکتر ببرند ، یک لحظه آقا چشمانشان را باز کردند و آرام گفتند :* *نبرید ! نبرید !* *سر چهار راه بعدی که رسید* *آقا بلند شدند و دستشان را روی سینه گذاشتند و گفتند :* *" السلام علیک یا صاحب الزمان "* *و دقیقاً راس ساعت پنج از دنیا رفتند.* آقا این یک هفته آخر عمرشان را شبها تا صبح بیدار بودند ، یک لحظه نخوابیدند ؛ روزها که برایشان غذا می آوردند یک لقمه می خورد و می گفت : *" بسم الله و بالله و الیک اعود " خدایا به سوی تو میام .* خانم شان میگفت : آقا یک حال دیگری داشتند ، قرآن می خواند و گریه می کرد و می گفت : خدایا خیلی قرآن را دوست دارم ، روز قیامت هم برام قرآن میاری ؟ بعد فرمود برام گریه نکنید . آقا صبح دوشنبه می آمدند حرم حضرت معصومه (س). علی آقا میگوید : صبح دوشنبه بعد از زیارت قبر آیات عظام ، آقا دست من را گرفتند و گفتند : پسرم من را اینجا دفن می کنند . من این مطلب را جایی نقل نکردم . صبح روز دفن ، هنگامی که جنازه را آوردیم برای دفن ، دیدم همان جایی است که پدرم آدرس داد ، به آقای مسعودی (تولیت حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها) گفتم: چه شد اینجا دفن کردید ؟ آقای مسعودی گفت : هر کجا داخل حرم دنبال قبر رفتیم پیدا نشد ، فقط همین جا را پیدا کردیم . هديه به روح پاك آیت الله العظمی بهجت "قدّس سرّه" اللّهــم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهــم . آیت الله بهجت میفرماید: تکان می خوری بگو یا صاحب الزمان. می نشینی بگو یا صاحب الزمان. برمی خیزی بگو یاصاحب الزمان. صبح که از خواب بیدار میشوی مؤدب بایست، صبحت را با سلام به امام زمانت شروع کن و بگو آقا جان دستم به دامنت، خودت یاریم کن، شب که می خواهی بخوابی اول دست به سینه بگذار و بگو السلام علیک یا صاحب الزمان بعد بخواب، شب و روز را به یاد محبوب سر کن. اگر اینطور شدی شیطان دیگر در زندگی تو جایگاهی نداره، دیگر نمی توانی گناه کنی، دیگر تمام وقت بیمه امام زمان هستی. وخود آقا امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده است که: در حیرت دوران غیبت فقط کسانی بر دین خود ثابت می مانند که با روح یقین مباشر و با مولا و صاحب خود مأنوس باشند. 🍁اللهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفرج 🍁
از مادر شهید حسن باقری پرسیدند: چی شد که پسری مثل آقا حسن تربیت کردی؟! جمله خیلی قشنگی گفتند: نگذاشتم عجل الله در زندگی‌مان گُم شود ... شادی روح همه ی شهدا صلوات...⁩
‏﴿إِنَّ رَبّي قَريبٌ مُجيبٌ﴾ «خدای من ، نزدیک و اجابت کننده است»
خدایا هیچوقت نذار بنده های خوبت از خوب بودنشون پشیمون بشن...
شهید موسوی نژاد
خدایا هیچوقت نذار بنده های خوبت از خوب بودنشون پشیمون بشن...
ی وقتایی هست که خسته میشی... بغض امونتو میبره... ولی نباید بشینی چون اصلا وقت نِشَستن نیست... ی‌وقتایی ادما راهتو میبندن،سخت میکنن،اما باید وایسی تا بزرگ شی... میدونین یاد کدوم جمله افتادم؟ بسیجی واقعی علی بود که تمام زندگی اش وقف اسلام بود... من میگم حتی فاطمه اش... ما علی گونه بسیجی بودنو دوست داریم
‌ دلم بی قرار سفری است ...
آن کس که پناهم بدهد باز حسین است...
فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّىٰ عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا النجم/۲۹ پس اعتنا نکن به آنهایی که از یاد من رو میگردانند و جز زندگی دنیا چیزی نمی خواهند من همونم که تو رو بهتر از خودت میشناسه... همون که قهر کردنت هم براش شیرینِ... تو با کسی قهر میکنی، از کسی دلگیر میشی که قبل از به وجود آوردنت فقط عشق خودش رو بهت هدیه داد. بنده ی من چی شد که با اومدنت روی زمین، عشق من رو فراموش کردی؟! کسی غیر از من قلب بی قرارت رو آروم میکنه؟! به اهل زمین دل نبند... دلت رو یه جای قرص و محکم گره بزن... یه جایی کنارِمن..‌. من نمیتونم دور بودنت رو تحمل کنم پس برگرد کنارم جانِ دلم... من دلتنگ توام هر لحظه هر ثانیه... 🍃
سردار شهید حسن طهرانی مقدم تعریف می‌کرد: رفته بودیم روسیه یک موشک فوق پیشرفته ای را از روس ها تحویل بگیریم. به افسر روسی گفتم فناوری ساخت این موشک را هم در اختیارمان بگذارید. خندید و گفت این تکنولوژی فقط در اختیار روسیه است شما ۵۰سال بعد هم به آن نمیرسید. وقتی برگشتیم ایران هر چه در توان داشتیم گذاشتیم اما به در بسته خوردیم. دست به دامن امام رضا شدم. سه روز در حرم برای پیدا کردن راهی متوسل حضرت شدم تا اینکه روز سوم در حرم طرحی در ذهنم جرقه زد سریع آن را در دفتر نقاشی دخترم کشیدم. وقتی برگشتم عملیاتی اش کردیم و موشکی بهتر از موشک های روسی شد.
شهید موسوی نژاد
چه زیباست .. خاطرات مردانی که پروای نام ندارند و در کهف گمنامی خویش مأوا گرفته اند به یاد شهدای گمنام … آنان که در زمین گمنامن و در آسمانها مشهورند.. نائب الزیاره ودعا گوی دوستان هستم.. 🍃 شهیدگمنام مجتمع فرهنگی نور..
حدود ساعت سه‌ونیم صدای گاز گاز ماشین شنیدیم. یکی از دراویش داد زد: صبر کن برقو قطع کنم. به سیم بکسل‌های دو طرف کوچه برق وصل کرده بودن. دوباره گاز گاز کرد. به نظرم علامتی بود که صف دراویش کنار بره که راه بیفته. سمند سفیدی بود. از جلوی خونه نورعلی تابنده پر گاز اومد تو دل جمعیت. زیگزاگ. اولین نفر زد به محمدحسین. بلافاصله یکی از دل جمعیت دراویش بهش شلیک کرد؛ با دو لول ساچمه‌ای. راننده سمند همینطور زیگزاگ اومد جلو و ده پونزده نفر دیگه هم شل و پل کرد. دیدم که دراویش پشت سر سمند هجوم آوردن سمت محمدحسین. تا اومدیم بریم سمتش ماشین سروته کرد. پشت سرش که دویدم یک دفعه زیر گلوم به جایی گیر کرد. راننده سمند خیلی حساب شده عمل کرد. سیم بکسل بسته بود عقب ماشینش. از قبل یک سرش را آورده بودند جلو پیچیده بودند دور تیر برق، ادامه‌ش رو از عرض کوچه برده بودن بسته بودن به تنه درخت آن سمت کوچه. ما از همه چیز بی‌خبر بودیم. سمند دور زد و برگشت سمت خودشون، سیم بکسل کشیده شد اومد بالا. جلوی حرکت بچه‌ها رو سد کرد. برای همین دراویش راحت محمدحسین رو کشیدن داخل خودشون. - خب؟! اشکش چکید. فرهاد اشاره کرد که بگو. - عقده‌شونو سر محمدحسین خالی کردن؛ با قمه، لوله، چاقو، تیغ، موکت‌بری.. 🕊🌹
فاصله بگیر از تمام احوالاتی که از خودت و خدات دورت میکنه... هیچ جریانی نمی تونه تو رو بگیره! مگر زمانی که خودت خسته بشی... کم نیار!
🌷 سلام علیکم در گلزارشهدای علی ابن جعفر (علیه‌السلام) دعاگوی اعضای کانال بودم🌱 🍃
امیرالمومنین علی علیه السلام مولا جانمون فرمودن: أنَا بِطُرُق الَّسَماءِ أعلَمُ منی بِطُرِق الأرض... شما که به راه هایِ آسمان آشناتری تا راه هایِ زمین دستمون رو بگیر و به آسمان ببر..!
سه سخن تاریخی شهید حسن طهرانی مقدم: فقط انسان های ضعیف به اندازه امکاناتشان کار می کنند. من دنبال این هستم که روشِ کار کردن از ما برجای بماند، نه موشکی که فرستاده ایم به هوا. روی سنگ قبرم بنویسید اینجا مدفن کسی است که می‌خواست اسرائیل را نابود کند. به امید خدا روزی خواهیم نوشت: این‌جا مدفن کسی است که اسرائیل را نابود کرد... شادی روح شهیدحسن طهرانی مقدم صلوات
از توی كوچه رد می شد. بچه ها داشتند فوتبال بازی می كردند. يكدفعه توپ را شوت كردند و محكم به صورت ابراهيم خورد. آنچنان ضربه شديد بود كه صورتش سرخ شد. كمی نشست. بچه ها از ترس فرار كردند. ابراهيم دست كرد داخل ساك دستی و مقداری خوراکی بيرون آورد و گفت: كجا رفتيد؟ بياييد! براتون خوراکی آوردم! خوراكی را كنار دروازه گذاشت و رفت. او مصداق كلام نورانی خداست كه می فرمايد: ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ ۚ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ بدى را به بهترین راه و روش دفع کن (و پاسخ بدى را به نیکى بده). ما به آنچه توصیف مى کنند داناتریم. المومنون/۹۶ 📗 خدای خوب ابراهیم
دلم میخواهد آرام صدایت کنم «اللهم یا شاهد کل نجوی» و بگویم : تو خودِ آرامشی ومن ، خودِ خودِ بیقرار💔 مرا هر گونه که میخواهی بساز🌱 الهی و ربی من لی غیرک🍃