شهید موسوی نژاد
#برشی_از_زندگینامه_شهید #تماس_آخر...0⃣2⃣ 🌷هرروزی که ازمأموریت می گذردمشغله#سید بیشترمی شود واوکه د
#برشی_از_زندگینامه_شهید🌷
#لبخند_خسته_سید...1⃣2⃣
🌷تابستان ۱۳۹۰ که ازراه رسید گویادفاع #مقدس ازنوشروع شده باشد
✍ماجراازجایی آغازشدکه به گفته غلامرضااسدی همرزم شهیدیک روزشهیدعاصمی زنگ می زندو خبرمی دهدکه قراراست لشکربه سردشت برودوخط تحویل بگیردقرارومدارهاگذاشته می شود وسیدهم به عنوان#مدیرمعاونت اطلاعات لشکرعملیاتی اباعبدالله الحسین سپاه امام علی ابیطالب راهی می شودهرروزی که ازماموریت می گذردمشغله#سید بیشترمی شودیکی ازهمرزمان شهیداز خاص آن ایام می گویدرفت وآمددر شرایط کوهستانی شماالغرب باعث خستگی بسیاری ازرزمندگان می شوداما#سید که گویی خستگی نمی شناسدگوی سبقت راازجوان ترهامی ربایدوبی وقفه درانجام وظایفش تلاش می کندصبح #نیمه_شعبان یعنی چهارروزبه شهادت سیدتصویری ازاودرذهن یکی ازهمرزمانش نقش می بنددکه آن رااین گونه روایت می کندبچه هامی گفتندشب گذشته عملیاتی رخ داده وسید وتعداددیگری ازنیروهاجلوبوده اندنیم ساعتی که گذشت یک مرتبه دیدم#سید داردازپله های مقربالامی آیددرحالی که لباس کردی به تن کرده وسرورویش سیاه شده بودحتی#سفیدی چشمش ازفرط خستگی#سرخ شده وپیدانبودسریع اورادرآغوش گرفتم وپیشانی اش رابوسیدم دراوج خستگی وگردوخاک لبخند برلب داشت وچقدردوست داشتنی شده بود
#شهید_موسوی_نژاد🌷
@shahidmosavinejad