همـه میرفتند، خودشان را با خانوادهشان معرفی میکردند. با نسبشان.
ولی او نمیدانست چـه بگوید. او که کسی نبود. نسبی نداشت. یک سیاهپوست غلامزاده!
مصمم پا به میدان نهاد و فریاد زد:
"امیریحسین و نعمالامیر"
بهتریــن نسبت را یافته بود و بالاتریــن شرافت را.
.
.
هرکـس کـه سـر بـه زیـر تـو شـد سربلنـــد شـد
بیآبـرو کنـار تـو باآبـــرو شـد...
#شب_جمعه
#زیارت_ارباب
#السلام_علیک_یااباعبدالله
@shahidmoshtaghi