هدایت شده از Khosravi
1_13704327.mp3
9.03M
6⃣ قسمت ششم
🕊خداحافظ سالار
💟خاطرات پروانه چراغ نوروزی، همسر سردار شهید مدافع حرم #حسین_همدانی
گروه جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی.
https://sapp.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
*ازدواج به سبک شهدا* :
*هر کس می خواهد باشد:*
اضطراب و دلهره، هوشنگ را رها نمی کرد! می گفت:(( می دانم نمی شود. می دانم قبولم نمی کند؛ با این شغلی که من دارم کسی به من دختر نمیدهد)). گفتیم:(( توکل کن به خدا. آقا محمد هرکسی نیست! مثل بقیه فکر نمی کند)).
شب که رفتیم خانه شان، رو به محمد کردم( برادر عروس) گفتم: (( کسی که قبلا درباره اش صحبت کرده بودم همین آقا هوشنگ خودمان است. همان کسی که توی کارگاه پادویی می کند)).
محمد گفت:(( هر که می خواهد باشد؛ فقط ایمان داشته باشد، خاطرخواه زن و بچه اش هم باشد برایمان کافیست)).
🌷 *شهید محمد بروجردی*
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
شهید🕊 ناصر سلیمانے
🍃خاطرات ناب شهـــــدا🍃
🌼🌺🌼🌺🌼🌺
🔻شهـــــدا زنده اند🔻
پیکرش را با دو شهید دیگر، تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه.
نگهبان سردخانه می گفت:
یکی شان آمد به خوابم و گفت:
"جنازه ی من رو فعلاً تحویل خانواده ام ندید !"
از خواب بیدار شدم.
هر چه فکر می کردم کدام یک از این دو نفر بوده ، نفهمیدم ؛ گفتم ولش کن ، خواب بوده دیگه و فردا قرار بود جنازه ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم.
دوباره همون جمله رو بهم گفت.
این بار فوراً اسمش رو پرسیدم.
گفت: امیر ناصر سلیمانی.
از خواب پریدم ، رفتم سراغ جنازه ها.
روی سینه ی یکی شان نوشته بود
"شهید🕊 امیر ناصر سلیمانی❤️"
بعد ها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانواده اش در تدارک مراسم ازدوج پسرشان بوده اند ؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخورد.
خاطره ای از شهید🕊 ناصر سلیمانی❤️