eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
377 دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
15.5هزار ویدیو
207 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
⁩ درحالی تلفات ناشی از در سراسر جهان حدود ۳,۰۰۰ نفر گزارش شده که طی تقریبا ۸۵,۰۰۰ فقط براثر بحران غذایی از بین رفتن. این آمار منهای کودکانیه که طی بمباران های هوایی رژیم به حمایت و کشته شدن. ‏و ما همچنان برده های رسانه ایم. گروه جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی در ایتا https://eitaa.com/joinchat/2436431883Cedfc3889c7
نگاهی به کنسرت چند خواننده لس آنجلسی در 🔻🔻🔻 در غوغای خبری در جهان که هر سوژه ای را تحت الشعاع قرار داده است، توجه به دیگر ویروس های گریبان گیر مردم جهان ضروری می نماید. در این ایام فستیوالی با عنوان (winter at tantora) در شهر العلا ی عربستان سعودی در حال برگزاری است که با اجرای ایرانی انجام می پذیرد، که در لایه های مختلف قابل بررسی است: پرده اول: برگزاری این فستیوال در این ایام که با عنوان جشن پادشاهی در حال برگزاری است به روشنی حقیقت کشور را برای هر نا آشنایی روشن می نماید، سلطنتی که از اتحاد منحوس ابن وهاب با ابن سعود و براساس آموزه های تکفیری و حمایت های خارجی بالاخص خبیث قدرت را بدست گرفت و تا به امروز همچون ویروسی کشنده به جان منطقه و دنیا افتاده است. این فستیوال در حالی برگزار می شود که درب های از چند روز پیش به بهانه کرونا بسته شده است و در حالی امروز درب های این مسجد باز شده است که هنوز عمره مفرده به دلیل ، ممنوع است، و این مساله به خوبی روشن می سازد که حکومت عربستان علی رغم تمام ادعاها دیگر حتی در ظاهر هم بویی از اسلام نبرده است، چرا که وقتی به راحتی طواف کعبه را تعطیل می کند، از برگزاری کنسرت آواز خوانی زن بی حجاب ایرانی ابایی ندارد، این عربستان همان کشوری است که جمهوری اسلامی و شیعیان ایران را در همه جا به اتهام مجوسی مورد طعن قرار می دهد، ولی از برگزاری کنسرت چند خواننده لاابالی ایرانی که حتی در ظاهر هیچ نشانه ای از اسلام ندارند و برضد اسلام بر طبل آریایی خود می کوبند، ابایی ندارد و آنان را نمی داند. پرده دوم: اگر در این ایام ابر سوژه ای بنام کرونا ذهن مردم ایران را درگیر نکرده بود، به یقین کارنامه کاری این چند خواننده در ذهن مردم ایران، به قبل و بعد از زمستان طنطوره تقسیم میشد. چرا که این عده با خروج از کشور علی رغم تمام ادعاها دیگر نه در شادی و نه در غم مردم ایران شریک نبوده و نیستند و فقط و فقط می توانستند با علقه نژادی خود را به عنوان یک ایرانی معرفی نمایند ولی پس از این فستیوال حتی دیگر این حنایشان از رنگ می افتد، چرا که این ها امروز جیره خوار عربستانی شدند که دیگر آبرویی در سطح جهان ندارد و کارنامه ای سیاه برای خود رقم زده است، از حمایت گروه های تکفیری در سوریه و عراق تا جنگ ناجوانمردانه در یمن و هم پیمانی با رژیم آپارتاید اسرائیل و... شاید برگزاری کنسرت در هر کشور عربی برای این چند خواننده، علی رغم شعار آریایی بودن، کمی قابل توجیه بوده باشد، ولی کنسرت در عربستانی که در این سالها از دشمنی با ایران و ایرانی از هیچ کاری دریغ نکره است غیرقابل توجیه است، به عنوان مثال این کشور در راس جریانی است که حتی نام تاریخی را بر نتافته و از عنوان جعلی خلیج عربی به طور رسمی استفاده می کند. با این همه، حماقت این چند خواننده خاصیت دوری از مردمی است که از آن دم می زنند، چرا که اگر در ایران بودند، به خوبی درک می کردند که مردم ایران به فرموده امام خمینی، اگر بگذرند از نخواهند گذشت و مردم فارغ از هر نوع تفکری از خاندان منحوس سعودی و جیره خوران شان نفرت دارند و البته خواهند داشت. احمدهاشمی https://eitaa.com/shahidmostafamousavi https://eitaa.com/shahidmostafamousavi
🔴 اهمیت "توافق راهبردی" بین و از نگاه کارشناس شبکه فرانس 24: 🤝 این توافق نه تنها به نفوذ در منطقه می‌زند بلکه سیاست‌های علیه ایران را ناکارآمد می‌کند و باعث می‌شود. ✅ پی نوشت : حالا فهمیدم چرا ، ، ها ، من و تو ، صدای آمریکا ، ایران ، بی بی سی ، و...... عزا گرفتن!!!! ➖➖➖➖➖➖➖➖ ‌‌امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری ادمین تبادلات.ایتا @mousavi515 کانال @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس نوشته ها @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545
✍️ 💠 باور نمی‌کردم ابوالفضل مرا دوباره به این جوان سوری سپرده باشد و او نمی‌خواست رازی که برادرم به دلش سپرده، برملا کند که به زحمت زمزمه کرد :«خودشون می‌دونن...» و همین چند کلمه، زخم‌های قفسه سینه و گردنش را آتش زد که چشمانش را از درد در هم کشید، لحظه‌ای صبرکرد تا نفسش برگردد و دوباره منت حرف دلم را کشید :«شما راضی هستید؟» 💠 نمی‌دانست عطر شب‌بوهای حیاط و آن خانه رؤیای شیرین من است که به اشتیاق پاسخم نگاهش می‌تپید و من همه احساسم را با پرسشی پنهان کردم :«زحمت‌تون نمیشه؟» برای اولین بار حس کردم با چشمانش به رویم خندید و او هم می‌خواست این خنده را پنهان کند که نگاهش مقابل پایم زانو زد و لحنش غرق شد :«رحمته خواهرم!» 💠 در قلب‌مان غوغایی شده و دیگر می‌ترسیدیم حرفی بزنیم مبادا آهنگ احساس‌مان شنیده شود که تا آمدن ابوالفضل هر دو در سکوتی ساده سر به زیر انداختیم. ابوالفضل که آمد، از اتاق بیرونش کشیدم و التماسش کردم :«چرا می‌خوای من برگردم اونجا؟» دلشوره‌اش را به شیرینی لبخندی سپرد و دیگر حال شیطنت هم برایش نمانده بود که با آرامشی ساختگی پاسخ داد :«اونجا فعلاً برات امن‌تره!» 💠 و خواستم دوباره اصرار کنم که هر دو دستم را گرفت و حرف آخرش را زد :«چیزی نپرس عزیزم، به وقتش همه چی رو برات میگم.» و دیگر اجازه نداد حرفی بزنم، لباس مصطفی را تنش کرد و از بیمارستان خارج شدیم. تا رسیدن به سه بار اتومبیلش را با همکارانش عوض کرد، کل غوطه غربی را دور زد و مسیر ۲۰ دقیقه‌ای دمشق تا داریا را یک ساعت طول داد تا مطمئن شود کسی دنبال‌مان نیاید و در حیاط خانه اجازه داد از ماشین پیاده شوم. 💠 حال مادرش از دیدن وضعیت مصطفی به هم خورد و ساعتی کشید تا به کمک خوش‌زبانی‌های ابوالفضل که به لهجه خودشان صحبت می‌کرد، آرامَش کنیم. صورت مصطفی به سفیدی ماه می‌زد، از شدت ضعف و درد، پیشانی‌اش خیس عرق شده بود و نمی‌توانست سر پا بایستد که تکیه به دیوار چشمانش را بست. 💠 کنار اتاقش برایش بستری آماده کردیم، داروهایش را ابوالفضل از داروخانه بیمارستان خریده و هنوز کاری مانده بود و نمی‌خواست من دخالت کنم که رو به مادرش خبر داد :«من خودم برای تعویض پانسمانش میام مادر!» و بلافاصله آماده رفتن شد. همراهش از اتاق خارج شدم، پشت در حیاط دوباره دستم را گرفت که انگار دلش نمی‌آمد دیگر رهایم کند. با نگاه صورتم را در آغوش چشمانش کشید و با بی‌قراری تمنا کرد :«زینب جان! خیلی مواظب خودت باش، من مرتب میام بهت سر می‌زنم!» 💠 دلم می‌خواست دلیل اینهمه دلهره را برایم بگوید و او نه فقط نگران جانم که دلواپس احساسم بود و بی‌پرده حساب دلم را تسویه کرد :«خیلی اینجا نمی‌مونی، ان‌شاءالله این دوره مأموریتم که تموم شد با خودم می‌برمت !» و ظاهراً همین توصیه را با لحنی جدی‌تر به مصطفی هم کرده بود که روی پرده‌ای از سردی کشید و دیگر نگاهم نکرد. کمتر از اتاقش خارج می‌شد مبادا چشمانم را ببیند و حتی پس از بهبودی و رفتن به مغازه، دیگر برایم پارچه‌ای نیاورد تا تمام روزنه‌های را به روی دلم ببندد. 💠 اگر گاهی با هم روبرو می‌شدیم، از حرارت دیدارم صورتش مثل گل سرخ می‌شد، به سختی سلام می‌کرد و آشکارا از معرکه می‌گریخت. ابوالفضل هرازگاهی به داریا سر می‌زد و هر بار با وعده اتمام مأموریت و برگشتم به تهران، تار و پود دلم را می‌لرزاند و چشمان مصطفی را در هم می‌شکست و هیچکدام خبر نداشتیم این قائله به این زود‌ی‌ها تمام نمی‌شود که گره سوریه هر روز کورتر می‌شد. 💠 کشتار مردم و قتل عام خانوادگی روستاهای اطراف، عادت روزانه شده بود تا ۶ ماه بعد که شبکه العربیه اعلام کرد عملیات آتشفشان دمشق با هدف فتح پایتخت توسط ارتش آزاد به‌زودی آغاز خواهد شد. در فاصله ۱۰ کیلومتری دمشق، در گرمای اواخر تیرماه تنم از ترس حمله ارتش آزاد می‌لرزید، چند روزی می‌شد از ابوالفضل بی‌خبر بودم که شب تا صبح پَرپَر زدم و همین بی‌قراری‌ام یخ رفتار مصطفی را آب کرده بود که دور اتاق می‌چرخید و با هر کسی تماس می‌گرفت بلکه خبری از بگیرد تا ساعتی بعد که خبر انفجار ساختمان امنیت ملی کار دلم را تمام کرد. 💠 وزیر دفاع و تعدادی از مقامات سوریه کشته شدند و هنوز شوک این خبر تمام نشده، رفقای مصطفی خبر دادند نیروهای ارتش آزاد به رسیده و می‌دانستم برادرم از است که دیگر پیراهن صبوری‌ام پاره شد و مقابل چشمان مصطفی و مادرش مظلومانه به گریه افتادم... ✍️نویسنده: ‌‌امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری ادمین تبادلات.ایتا @mousavi515 کانال @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس نوشته ها @sha
✍️ 💠 با خبر شهادت ، فاتحه ابوالفضل و دمشق و داریا را یکجا خواندم که مصطفی با قامت بلندش قیام کرد. نگاهش خیره به موبایلش مانده بود، انگار خبر دیگری خانه‌خرابش کرده و این دست و بالش را بسته بود که به اضطرار افتاد :«بچه‌ها خبر دادن ممکنه بیان سمت حرم سیده سکینه!» 💠 برای اولین بار طوری به صورتم خیره شد که خشکم زد و آنچه دلش می‌خواست بشنود، گفتم :«شما برید ، هیچ اتفاقی برا من نمیفته!» و دل مادرش هم برای حرم می‌لرزید که تلاش می‌کرد خیال پسرش را راحت کند و راحت نمی‌شد که آخر قلبش پیش من ماند و جسمش از خانه بیرون رفت. 💠 سه روز، تمام درها را از داخل قفل کرده بودیم و فقط خدا را صدا می‌زدیم تا به فریاد مردم مظلوم برسد. صدای تیراندازی هرازگاهی شنیده می‌شد، مصطفی چندبار در روز به خانه سر می‌زد و خبر می‌داد تاخت و تاز در داریا به چند خیابان محدود شده و هنوز خبری از و زینبیه نبود که غصه ابوالفضل قاتل جانم شده بود. 💠 تلوزیون سوریه تنها از پاکسازی حلب می‌گفت و در شبکه العربیه جشن کشته شدن بر پا بود، دمشق به دست ارتش آزاد افتاده و جانشینی هم برای تعیین شده بود. در همین وحشت بی‌خبری، روز اول رسید و ساعتی به افطار مانده بود که کسی به در خانه زد. مصطفی کلید همراهش بود و مادرش هرلحظه منتظر آمدنش که خیالبافی کرد :«شاید کلیدش رو جا گذاشته!» 💠 رمقی به زانوان بیمارش نمانده و دلش نیامد من را پشت در بفرستد که خودش تا حیاط لنگید و صدا رساند :«کیه؟» که طنین لحن گرم ابوالفضل تنم را لرزاند :«مزاحم همیشگی! در رو باز کنید مادر!» تا او برسد قفل در را باز کند، پابرهنه تا حیاط دویدم و در همان پاشنه در، برادرم را مثل جانم در آغوش کشیدم. وحشت اینهمه تنهایی را بین دستانش گریه می‌کردم و دلواپس بودم که بی‌صبرانه پرسیدم :«حرم سالمه؟» 💠 تروریست‌های را به چشم خودش در زینبیه دیده و هول جسارت به حرم به دلش مانده بود که قد علم کرد :«مگه ما مرده بودیم که دستشون به حرم برسه؟» لباسش هنوز خاکی و از چشمان زیبایش خستگی می‌بارید و با همین نگاه خسته دنبال مصطفی می‌گشت که فرق سرم را بوسید و زیر گوشم شیطنت کرد :«مگه من تو رو دست این پسره نسپرده بودم؟ کجا گذاشته رفته؟» 💠 مادر مصطفی همچنان قربان قد و بالای ابوالفضل می‌رفت که سالم برگشته و ابوالفضل پشت این شوخی، حقیقتاً نگران مصطفی شده بود و می‌دانست ردّش را کجا بزند که زیر لب پرسید :«رفته ؟» پرده اشک شوقی که چشمم را پوشانده بود با سرانگشتم کنار کشیدم و شیدایی این جوان را به چشم دیده بودم که شهادت دادم :«می‌خواست بره، ولی وقتی دید درگیری شده، همینجا موند تا مراقب من باشه!» 💠 بی‌صدا خندید و انگار نه انگار از یک هفته شهری برگشته که دوباره سر به سرم گذاشت :«خوبه بهش سفارش کرده بودم، وگرنه الان تا حلب رفته بود!» مادر مصطفی مدام تعارف می‌کرد ابوالفضل داخل شود و عذر غیبت پسرش را با مهربانی خواست :«رفته حرم سیده سکینه!» و دیگر در برابر او نمی‌توانست شیطنت کند که با لهجه شیرین پاسخ داد :«خدا حفظش کنه، شما که تو داریا هستید، ما خیالمون از حرم (علیهاالسلام) راحته!» 💠 با متانت داخل خانه شد و نمی‌فهمیدم با وجود شهادت و آشوبی که به جان دمشق افتاده، چطور می‌تواند اینهمه آرام باشد و جرأت نمی‌کردم حرفی بزنم مبادا حالش را به هم بریزم. مادر مصطفی تماس گرفت تا پسرش برگردد و به چند دقیقه نرسید که مصطفی برگشت. از دیدن ابوالفضل چشمان روشنش مثل ستاره می‌درخشید و او هم نگران حرم بود که سراغ زینبیه را گرفت و ابوالفضل از تمام تلخی این چند روز، تنها چند جمله گفت :«درگیری‌ها خونه به خونه بود، سختی کارم همین بود که هنوز مردم تو خونه‌ها بودن، ولی الان پاکسازی شده. دمشق هم ارتش تقریباً کنترل کرده، فقط رو بعضی ساختمون‌ها هنوز تک تیراندازشون هستن.» 💠 و سوالی که من روی پرسیدنش را نداشتم مصطفی بی‌مقدمه پرسید :«راسته تو انفجار دمشق شهید شده؟» که گلوی ابوالفضل از گرفت و خنده‌ای عصبی لب‌هایش را گشود :«غلط زیادی کردن!» و در همین مدت را دیده بود که به سربازی‌اش سینه سپر کرد :«نفس این تکفیری‌ها رو گرفته، تو جلسه با ژنرال‌های سوری یجوری صحبت کرد که روحیه ارتش زیر و رو شد و بازی باخته رو بُرد! الان آموزش کل نیروهای امنیتی سوریه با ایران و و به خواست خدا ریشه‌شون رو خشک می‌کنیم!»... ✍️نویسنده: ‌‌امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری ادمین تبادلات.ایتا @mousavi515 کانال
✍️ 💠 ابوالفضل از خستگی نفس کم آورده و دلش از غصه غربت می‌سوخت که همچنان می‌گفت :«از هر چهار تا مرز اردن و لبنان و عراق و ترکیه، وارد سوریه میشن و ارتش درگیره! همین مدت خیلی‌ها رو که دستگیر کردن اصلاً سوری نبودن!» سپس مستقیم به چشمان مصطفی نگاه کرد و با خنده تلخی خبر داد :«تو درگیری‌های حلب وقتی جنازه تروریست‌ها رو شناسایی می‌کردن، چندتا افسر و هم قاطی‌شون بودن. حتی یکی‌شون پیش‌نماز مسجد ریاض بود، اومده بوده سوریه بجنگه!» 💠 از نگاه نگران مصطفی پیدا بود از این لشگرکشی جهانی ضد کشورش ترسیده که نگاهش به زمین فرو رفت و آهسته گفت :«پادشاه داره پول جمع می‌کنه که این حرومزاده‌ها رو بیشتر تجهیز کنه!» و دیگر کاسه صبر مادرش هم سر رفته بود که مظلومانه از ابوالفضل پرسید :«میگن آمریکا و می‌خوان به سوریه حمله کنن، راسته؟» و احتمال همین حمله دل ابوالفضل را لرزانده بود که لحظه‌ای ماتش برد و به تنهایی مرد هر دردی بود که دلبرانه خندید و خاطرش را تخت کرد :«نه مادر! اینا از این حرفا زیاد می‌زنن!» 💠 سپس چشمانش درخشید و از لب‌هایش عصاره چکید :«اگه همه دنیا بخوان سوریه رو از پا دربیارن، و ما سربازای مثل کوه پشت‌تون وایسادیم! اینجا فرماندهی با (علیهاالسلام)! آمریکا و اسرائیل و عربستان کی هستن که بخوان غلط زیادی کنن!» و با همین چند کلمه کاری کرد که سر مصطفی بالا آمد و دل خودش دریای درد بود که لحنش گرفت :«ظاهراً ارتش تو داریا هم چندتاشون رو گرفته.» و دیگر هم امن نبود که رو به مصطفی بی‌ملاحظه حکم کرد :«باید از اینجا برید!» 💠 نگاه ما به دهانش مانده و او می‌دانست چه آتشی زیر خاکستر داریا مخفی شده که محکم ادامه داد :«ان‌شاءالله تا چند روز دیگه وضعیت تثبیت میشه، براتون یه جایی می‌گیرم که بیاید اونجا.» به‌قدری صریح صحبت کرد که مصطفی زبانش بند آمد و ابوالفضل آخرِ این قصه را دیده بود که با لحنی نرم‌تر توضیح داد :«می‌دونم کار و زندگی‌تون اینجاس، ولی دیگه صلاح نیس تو داریا بمونید!» 💠 بوی افطاری در خانه پیچیده و ابوالفضل عجله داشت به برگردد که بلافاصله از جا بلند شد. شاید هم حس می‌کرد حال همه را بهم ریخته که دیگر منتظر پاسخ کسی نشد، با خداحافظی ساده‌ای از اتاق بیرون رفت و من هنوز تشنه چشمانش بودم که دنبالش دویدم. روی ایوان تا کفشش را می‌پوشید، با بی‌قراری پرسیدم :«چرا باید بریم؟» قامتش راست شد، با نگاهش روی صورتم گشت و اینبار شیطنتی در کار نبود که رک و راست پاسخ داد :«زینب جان! شرایط اونجوری که من فکر می‌کردم نشد. مجبور شدم تو این خونه تنهات بذارم، ولی حالا...» که صدای مصطفی خلوت‌مان را به هم زد :«شما اگه می‌خواید خواهرتون رو ببرید، ما مزاحمتون نمیشیم.» 💠 به سمت مصطفی چرخیدم، چشمانش سرد و ساکت به چهره ابوالفضل مانده و از سرخی صورتش حرارت پیدا بود. ابوالفضل قدمی را که به سمت پله‌های ایوان رفته بود به طرف او برگشت و با دلخوری پرسید :«یعنی دیگه نمی‌خوای کمکم کنی؟» مصطفی لحظه‌ای نگاهش به سمت چشمان منتظرم کشیده شد و در همان یک لحظه دیدم ترس رفتنم دلش را زیر و رو کرده که صدایش پیش برادرم شکست :«وقتی خواهرتون رو ببرید پیش خودتون، دیگه به من نیازی ندارید!» 💠 انگار دست ابوالفضل را رد می‌کرد تا پای دل مرا پیش بکشد بلکه حرفی از آمدنش بزنم و ابوالفضل دستش را خوانده بود که رو به من دستور داد :«زینب جان یه لحظه برو تو اتاق!» لحنش به حدی محکم بود که خماری خیالم از چشمان مصطفی پرید و من ساکت به اتاق برگشتم. مادر مصطفی هنوز در حیرت حرف ابوالفضل مانده و هیچ حسی حریف مهربانی‌اش نمی‌شد که رو به من خواهش کرد :«دخترم به برادرت بگو بمونه!» و من مات رفتار ابوالفضل دور خودم می‌چرخیدم که مصطفی وارد شد. 💠 انگار در تمام این اتاق فقط چشمان مرا می‌دید که تنها نگاهم می‌کرد و با همین نگاه، چشمانم از نفس افتاد و او یک جمله از دهان دلش پرید :«من پا پس نکشیدم، تا هر جا لازم باشه باهاتون میام!» کلماتش مبهم بود و خودش می‌دانست آتش چطور به دامن دلش افتاده که شبنم روی پیشانی‌اش نم زد و پاسخ تعجب مادرش را با همان صدای گرفته داد :«ان‌شاءالله هر وقت برادرشون گفتن میریم زینبیه.» 💠 و پیش از آنکه زینبیه به آرامش برسد، سوریه طوری به هم پیچید که انبار باروت داریا یک شبه منفجر شد. هنوز وارد شهر نشده و که از قبل در لانه کرده بودند، با اسلحه به جان مردم افتادند... ✍️نویسنده: ‌‌امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری ادمین تبادلات.ایتا @mousavi515 کانال @shahidmostafamousavi کانال
تحلیل منطقه با بررسی اخبار این چند روزه متوجه می شویم که اتفاق مهمی در منطقه در حال وقوع است. ۱.بیرون بردن عجولانه نظامیان آمریکایی از عراق و افغانستان. ۲.ورود چند فروند بمب افکن ب ۵۲ آمریکایی به همراه چندین جنگده و هواپیماهای جاسوسی و جنگ الکترونیک به منطقه.. ۳.دیدار مارک پمپئو با وزرای خارجه منطقه در چند روز اخیر. ۴.دیدار چندشب گذشته پمپئو با نتانیاهو و بن سلمان در عربستان برای اولین بار. ۵.نشست وزرای خارجه فرانسه انگلیس و آلمان در روز سه شنبه در خصوص ایران. ۶.هشدار وزرات خارجه آلمان به ایرانی‌های مقیم آلمان برای نرفتن به ایران در روزهای آینده.... ٧.نشریه ایندیپندنت می‌گوید انگلیس به شکل محرمانه نیروهایی را برای حفاظت از چاه‌های نفتی در عربستان مستقر کرده است. استقرار نیروهای بریتانیایی در عربستان بدون اطلاع پارلمان این کشور صورت گرفته است. وزارت دفاع بریتانیا می‌گوید نیروهایی که در عربستان مستقر شده‌اند شامل یگانی برای رصد پیشرفته پهپادها هستند. بیگ دیتاها هشدار میدادند خبری در راه است اما... https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa ادمین تبادلات.ایتا @mousavi515 کانال @shahidmostafamousavi کانال استیگرشهدا.عکس نوشته ها @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری
7.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍ یکسال بعد از زن زندگی آزادی 🔹 مسائل با حل شده 🔹 از کمپ آلبانی آواره شدن 🔹 فروپاشی تیم مذاکره کننده 🔹 درگیر مشکلات انرژی و گرانی 🔹 درگیر بحران خودساخته اکراین 🔹 اپوزیسیون بی‌آبروتر از همیشه خود 🔹تجزیه‌طلبان ضدوطن و ضدکُرد ساکن در اقلیم کردستان عراق، در حال انتقال خفت‌بار از مرز ایران به بیابانهای الانبار عراق ✍ قالَ لا تَخافا إِنَّني مَعَكُما أَسمَعُ وَ أَرىٰ ﴿۴۶﴾ فرمود: نترسید، من با شما هستم؛ (همه چیز را) می‌شنوم و می‌بینم. (آیه ۴۶ سوره مبارکه طه) السلام علیک یا اباصالح المهدی کانال استیکر شهدا و مناسبت‌های مذهبی @shahidaghseyedmostafamousavi
🔥 اردن و تحرکات مشکوک آنها در منطقه 🔺بخشی از تحرکات مشکوک اردن در سالهای اخیر: 👇👇 1⃣ تشکیل اردن در حدود ۸۰ سال قبل توسط پادشاهی صغیر همزمان با تشکیل دولت جعلی و غاصب 2⃣ اهدای قیمومیت شریف به اردنی‌ها توسط ملکه بریتانیا 3⃣ نسب انگلیسی و احتمالا یهودی مادر پادشاه اردن و آموزش و تحصیل او در دانشگاه‌های نظامی و امنیتی انگلیس 4⃣ توافقنامه‌های امنیتی فراوان با 5⃣ عدم دخالت جدی در تحولات مربوط به و دفاع از آنها 6⃣ ناکامی و شکست در جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷ اعراب برابر اسرائیل و تقدیم و قدس به رژیم کودک‌کش 7⃣ پدر عبدالله دوم یعنی ملک حسین، در کنار و رژیم بعث، در حمله به ایران مشارکت جدی داشت؛ سران رژیم عراق و خانواده صدام، سالها در اردن اقامت داشته و دارند؛ 8⃣ اقدامات امنیتی فراوان خصوصا در قرن جدید در برابر نیروهای 9⃣ مشارکت در ترور شهید حاج فرمانده رشید و ارشد حزب‌الله و شهید 0⃣1⃣ وجود پایگاه‌های سری نیروی هوایی و زمینی ارتش تروریست در خاک اردن 1⃣1⃣حمایت نظامی، امنیتی، اطلاعاتی و لجستیکی از تروریست‌های سوری در دوازده سال آشوب و از همان روزهای نخست بحران سوریه در ابتدای سال ۲۰۱۲ 2⃣1⃣حمایت از ؛ عدم ورود داعش و ایجاد ناامنی در داخل مرزهای اردن با وجود مرز طولانی و عمدتا خالی از سکنه اردن با 3⃣1⃣ تمرینات نظامی فراوان و مانورهای مشترک پرتعداد با اسرائیل و آمریکا در دو دهه اخیر 4⃣1⃣ تبدیل شدن خاک این کشور به یک بسیار بزرگ تسلیحاتی غرب 5⃣1⃣ کمک مالی عجیب و بلاعوض دولت‌های ، و در بحران مالی و اقتصادی 6⃣1⃣ صاحب نظریه بوده و از بزرگترین حامیان ایجاد عملیات روانی علیه در منطقه می‌باشد 7⃣1⃣ اردن مثل بحرین به کمک غرب از گریخت و پادشاه اردن علی‌رغم سقوط حاکمان یمن و مصر و تونس و لیبی و بحران‌های تکفیری‌ها در عراق و سوریه، از سقوط نجات یافت 8⃣1⃣ پایگاه آمریکا در خاک سوریه و در مثلث مرزی با عراق و اردن، تحت حمایت اردن، و محل آموزش گروه‌های نظامی مخالف و تروریست سوریه است که از ابتدای بحران سوریه، به طرز مشکوکی در حال تمرینات نظامی هستند. 9⃣1⃣ بزرگترین پایگاه نیروی هوایی ارتش آمریکا در منطقه، در خاک اردن است. 0⃣2⃣ پایگاه آمریکایی‌ها در غرب در مجاورت مرزهای اردن قرار دارد. و... ✍ ، پادشاه یا پسر پادشاه این کشور، (عبدالله دوم)، یکی از گزاره‌های محتمل بودن است. اما هرگز، به طور قطعی نمیتوان در این باره سخن گفت. 🔥 باید منتظر ادامه و خصوصا وقایع ، ، ، ، سوریه و تحرکات اردن باشیم. 📤بانشرمطالب در فراگیری معارف مهدوی سهیم باشیم اگر یک نفر را به او وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🦋ڪانال زلال سخن🦋 ╔═🚥═════╗ @zolalesokhan ╚═════🚥═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 💥 محمد بن سلمان ولیعهد سعودی در خیابان‌های ریاض پایتخت 🔺 خودرویی که جزء کاروان پادشاهی بود، در منفجر شد. 🚨 گزارش شبکه‌های سعودی: ولعهد سعودی از یک سوء قصد نجات یافت... ✍ خاندان روایات آخرالزمانی (یا آل فلان، بنی عباس یا صاحبان حکومت شاخ شیطان)، که با احتمال قریب به یقین، بر سران حاکم بر حجاز یعنی خاندان منطبق است؛ طبق روایات، پس از (ملک عبدالله بن عبدالعزیز) در ژانویه ۲۰۱۵ (بهمن ۹۳) که آخرین پادشاه قدرتمند حجاز بود، و پس از به قدرت رسیدن برادر کوچکتر عبدالله، اختلافات در خاندان پادشاهی شروع شد. درگیری‌های بین شاهزاده‌ها (پسر عموها) شدت گرفته و با ولیعهدی پسر شاه کنونی، این اختلافات به اوج خود رسیده و قطعا در ادامه، شدت درگیری‌ها و زد و خوردهای بین شاهزادگان بیشتر خواهد شد و باید منتظر حکومت‌های موقت و کوتاه‌مدت (چندماهه و چندروزه) باشیم. حکومت‌هایی که البته با زوال عقل، آلزایمر و کهولت سن ملک سلمان و تقریبا همه‌کاره بودن ولیعهد (بن سلمان) در حکومت از حداقل سه چهار سال گذشته، عملا آغاز شده و تسریع خواهد شد. 📤 اگر ۱ نفر را به او وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ╚═════🚥═╝
🚨 🚨 🔴آرایش کنونی منطقه، آرایش حوادث قبل از لعین است که در روایات متعددی ذکر گردیده ❌ برای شورش سفیانی از منطقه شامات و مرز و ، نمیتوان سال دقیق و مشخصی را تعیین نمود؛ زیرا این حادثه، با عليه‌‌السلام، به شکل مستقیم ارتباط دارد. 📌تعیین زمان برای شورش سفیانی از ، به تعیین وقت برای ظهور منتج میشود که خب واضح است که نباید برای آن، زمانی تعیین کنیم. اما در روایات تصریح شده که سفیانی در ماهِ رجب سالِ ظهور امام زمان، از منطقه شورش خواهد کرد. 🌕امام باقر علیه‌السلام: سفیانی و قائم هر دو در یک سال نمایان می‌شوند. [الغیبۀ نعمانی صفحه ۲۶۷] 🌕امام صادق عليه‌‌السلام: إخروج سفیانی از علائم حتمی و قطعی‌ست و در رخ می‌دهد. [کمال ‌الدین شیخ صدوق جلد ۲ صفحه ۶۵۰] 🌕امام جعفر صادق علیه‌السلام: به یقین خروج خواهد کرد و قیامش جز در ماه رجب نخواهد بود. [الغیبۀ نعمانی صفحه ۲۶۷] ♨️ درنتیجه، خروج سفیانی از مرز بین سوریه و اردن (وادی یابس)، و در ماه رجب سالی رخ می‌دهد که بعد از آن، ظهور امام در اتفاق می‌افتاد. 🌀 سفیانی منافقانه وارد میشود و را تصرف میکند. حلب (قنسرین) و حمص و دمشق در سوریه، و اردن، این پنج منطقه هستند! ♨️سفیانی و تحت حمایت رومیان است (یعنی غاصب و )، اما نفاق او چگونه خواهد بود؟! و فلسطین را چگونه آزاد میکند؟! ✍ پازل زیبای خداوند برای 🔥 نابودی توسط 🔥 فروپاشی توسط 🔥 نابودی در سلسله فرآیند (جنگ داخلی و جنگ جهانی) 🔥 شکست توسط 🗡 قتل توسط حضرت ✅ حکومت و رهبری (عج) ☀️ ... 💯قطعا هرگاه فراگیر بین شیعیِ زمینه‌ساز ظهور (یعنی ایران، حزب الله لبنان، انصارالله یمن و حشدالشعبی عراق و سایر اضلاع مقاومت) با اسرائیل شروع شود، مرحله‌ی بعدی، ورود به حوادث پایانی منتج به امام زمان علیه‌السلام خواهد بود... ✅ طبق روایات، جنگی قطعی‌ست که بعد از و شدت‌گیری و قبل از خروج و ظهور رخ خواهد داد و نتیجه‌ی آن، و ساختار آن است. سپس دشمن از به عنوان رونمایی میکند. ‼️ توجه: آرایش کنونی منطقه، آرایش حوادث قبل از لعین است. ⁉️چقدر مانده؟! الله اعلم ⁉️چه زمانی خروج میکند؟! الله اعلم 📤 اگر ۱ نفر را به او وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری ایتا 🌎 @shahidmostafamousavi سروش https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk splus.ir/900404shahidmostafamousavi روبیکا https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
🚨 آخرین وضعیت (۲ از ۲) 🗣 صدای ظهور ۳۱۳ 🔃 ادامه مطلب از بخش اول... ✍ هر از گاهی هوس بمباران را کرده و مناطق مختلف را به بهانه‌ی مبارزه با قاچاقچیان میزند! ✍ بخشهای زیادی از شمال و شمال را اشغال کرده و مدام تهدید میکند که به زودی به سمت و دیرالزور در حرکت خواهد کرد! ✍ بیش از پانزده پایگاه نظامی در شرق سوریه، شمالشرق، جنوبشرق و جنوب سوریه احداث کرده و نفت و گاز در خاک سوریه را به راحتی می‌دزد و به ریش سوری‌ها می‌خندد! ✍ و هم در مناطقی از شرق سوریه، در کنار آمریکایی‌ها به اشغالگری خود ادامه می‌دهند و به نحوی از این سفره، بهره‌مند شده‌اند! ⛔️ و اردن و و ، از ترس گرایش عقیدتی تحریرالشام به ، به شدت در حال تقویت گروه‌های تروریستی مستقر در جنوب سوریه و رقیب‌تراشی برای جولانی‌اند. ⛔️ ترکیه و نیز در حال تقویت تحریرالشام هستند. ✍ به دنبال حفظ منافع خود، با احتیاط به محور تروریست‌های تحت امر امارات و سعودی و مصر کمک میکند. ⛔️ در حال چپاول منابع و معادن و ذخایر و سوریه است. ✍ در حال کشورگشایی و افزایش وسعت خود از طریق الحاق مناطق جدید در سوریه بوده! ✍ نیز، هیئت سیاسی و تجاری و اقتصادی به سوریه اعزام میکند، اما به صراحت می‌گوید که با وجود سقوط بشار اسد و حکومت قبلی نزدیک به‌محور مقاومت، فی‌الحال سوریه برداشته نخواهد شد! ⛔️ ترکیه، تعرفه‌های گمرگ را سیصد درصد افزایش داده و اردن دویست درصد؛ در نتیجه، راکد شده و تاجرین و بازاریان در اعتصاب هستند! زندگی نیز کاملا مختل شده است! ✍ نیز گرسنه‌تر از یکماه قبل، بر سر یک وعده‌ی غذایی، یک بسته بیسکویت یا حسرت یک شکم سیر، همدیگر را سلاخی میکنند! طبق اخبار برخی منابع، ده هزار نفر در یکماه اخیر، به علل مختلف و مورد اشاره در بالا، کشته شده‌اند! ‼️ این خلاصه و گوشه‌ای از یک ماه اخیر سوریه است. وضعیت به شدت نابسامان است و قطعا ۹۹ درصد نیز از این اخبار مطلع نیستند، چه رسد به اینکه بخواهند برای آن انجام دهند! 🚨 برای عزیزان‌تان ارسال کنید تا شاید اندکی، به صورت میدانی، چنبره‌ی حیوانات خون‌آشام بر مال و جان و نوامیس تمام مردم سوریه، با هر قومیتی و با هر آیین و مذهبی را درک کنند! ‼️ اوضاع در سوریه و برای مردم این کشور، به شدت و سخت پیش میرود! این یک مدل ارمغان مدنظر برای ملت‌های دیگر است! ✍ و فتنه شام، ادامه دارد و هرگز آرام نخواهد شد، تا اینکه منادی ندا دهد فلانی (حضرت صاحب الامر علبه‌السلام) امیر شماست. 🔥 در سوریه، سفره‌ای پهن است که تمام دشمنان شیعه بر سر آن با یکدیگر نبرد خواهند کرد! سوریه، اینگونه شکل گرفته و بزودی تمامی این طرف‌ها، برای آن بزرگی که نمایان خواهند کرد، همدیگر را تکه‌پاره خواهند کرد. ❤️ السلام علیک یا صاحب الزمان 🇮🇷🇵🇸 @jahadetabeen8