#کلام #استاد
✍ عضو پیکر اسلامی روابط اش با اعضای پیکر غیر اسلامی باید به نحوی باشد که لااقل با عضویتش در پیکر اسلامی ناسازگار نباشد؛ یعنی به وحدت و استقلال این پیکر آسیبی نرسد.
✍ پس خواه ناخواه نمیتواند روابط مسلمان با غیر مسلمان با روابط مسلمان و مسلمان یکسان و احیاناً از آن نزدیک تر باشد.
📚 استاد مطهری، شش مقاله، ص۱۴۶
╭───────────
🆔@shahidmotaharihowzeh
╰───────────
#کلام_استاد
✅علی مردی بود انعطاف ناپذیر
✍️ بعد از پیغمبر سالها بود که جامعه اسلامی عادت کرده بود به امتیاز دادن به افراد متنفّذ، و علی علیه السلام در این زمینه یک صلابت عجیبی نشان میداد.
✍️ میگفت: من کسی نیستم که از عدالت یک سر مو منحرف شوم.
✍️ حتی اصحابش میآمدند میگفتند: آقا! یک مقدار انعطاف داشته باشید. میگفت: «اتَأْمُرونّی انْ اطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ... وَ اللهِ ما أطورُ بِهِ ما سَمَرَ سَمیرٌ»، از من تقاضا میکنید که پیروزی و موفقیت در سیاست را به قیمت ستمگری و پایمال کردن حق مردم ضعیف به دست آورم؟!... به خدا قسم تا شبی و روزی در دنیا هست، تا ستارهای در آسمان در حرکت است، چنین چیزی عملی نیست.
📚 استاد مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار، ص26
╭───────────
🆔@shahidmotaharihowzeh
╰───────────
#کلام_استاد
✍ به نظر میرسد که اساساً نه حیات حق طبیعی بشر است و نه آزادی، و این فکر از اساس دروغ است.... پس آیا اصولا حق طبیعی وجود ندارد؟....
✍ چرا، حق طبیعی وجود دارد ولی مربوط به حیات و آزادی نیست، روی اساس دیگری است که آزادی و حیات از آن منشعب میشود. ما میگوییم حق طبیعی حقی است که در طبیعت داده شده و باید از طبیعت استنباط کرد. ببینیم طبیعت چه داده است و طبیعت و خلقت چه مسیری را طی میکنند و اگر ما مسیر طبیعت را حق دانستیم، این حرف [یعنی حق طبیعی[ درست است و اگر گفتیم اصلا مسیر طبیعت نادرست است و اصولا در طبیعت حق وجود ندارد، همه این حرفها دنبال کارش میرود. اگر در دنیا حق طبیعی باشد، باید از خود خلقت گرفته شود.
استاد مطهری، بردگی در اسلام، ص15
╭───────────
🆔@shahidmotaharihowzeh
╰───────────
✍️ در آخرین روزهایی که امام زندانی بود و تقریباً یک هفته بیشتر به شهادت امام باقی نمانده بود، هارون همین یحیی برمکی را نزد امام فرستاد و با یک زبان بسیار نرم و ملایمی به او گفت از طرف من به پسر عمویم سلام برسانید و به او بگویید بر ما ثابت شده که شما گناهی و تقصیری نداشتهاید ولی متأسفانه من قسم خوردهام و قسم را نمیتوانم بشکنم. من قسم خوردهام که تا تو اعتراف به گناه نکنی و از من تقاضای عفو ننمایی، تو را آزاد نکنم. هیچ کس هم لازم نیست بفهمد. همین قدر در حضور همین یحیی اعتراف کن، حضور خودم هم لازم نیست، حضور اشخاص دیگر هم لازم نیست، من همین قدر میخواهم قسمم را نشکسته باشم؛ در حضور یحیی همین قدر تو اعتراف کن و بگو معذرت میخواهم، من تقصیر کردهام، خلیفه مرا ببخشد، من تو را آزاد میکنم، و بعد بیا پیش خودم چنین و چنان.
✍️ جوابی که به یحیی داد این بود که فرمود:
«به هارون بگو از عمر من دیگر چیزی باقی نمانده است، همین» که بعد از یک هفته آقا را مسموم کردند.
📚 استاد مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار، ص155
╭───────────
🆔@shahidmotaharihowzeh
╰───────────
#کلام_استاد
✅ اهتمام اسلام به آزادی برده
آنچه اسلام راجع به آن عمل کرده و برنامه دارد آزادی است و این نکته جالبی است. فقها هم بابی که در این مورد قرار داده اند کتاب العتق است و نه کتاب الرق. رق یعنی بردگی و عتق یعنی آزادی.
آن که در اسلام برنامه و مقررات دارد آزادی است؛ یعنی موجبات فراهم آوردن برای آزادی برده.
📚 کتاب بردگی در اسلام- صفحه ۲۰
╭───────────
🆔@shahidmotaharihowzeh
╰───────────
#کلام_استاد
✅چهارشنبه سوری
1️⃣واقعاً عجيب است: چهارشنبه آخر سال شمسى كه می شود حتى در محيط هاى عالى فرهنگی ما آتش روشن می كنند، از روى آتش می پرند، می گويند: «سرخى تو از من، زردى من از تو». من نمی دانم ما چقدر می خواهيم اصرار روى حماقتهاى خودمان داشته باشيم؟!
2️⃣آتش روشن كردن شعار آتش پرستان است. از روى آتش پريدن در چهارشنبه آخر سال در اسلام بوى كفر می دهد. «سرخى تو از من زردى من از تو» در اسلام شرك و كفر است. اينها شعار گبرها و آتش پرستهاست. اسلام براى مبارزه كردن با اينها آمده. اسلام دين اذان و دين «لا اله الّا اللَّه» است.
1️⃣📚 کتاب پانزده گفتار- صفحه 151(پاورقی)
2️⃣📚کتاب پانزده گفتار- صفحه 192
╭───────────
🆔@shahidmotaharihowzeh
╰───────────
#کلام_استاد
✅کلید شخصیت امام حسین (علیه السلام)
ادعای اینکه کسی بگوید من کلید شخصیت کسی مانند علی(ع) یا حسین بن علی(ع) را به دست آوردهام، انصافاً ادعای گزافی است و من جرأت نمیکنم چنین سخنی بگویم، اما این قدر میتوانم ادعا کنم که در حدودی که من حسین(ع) را شناخته و تاریخچه زندگی او را خواندهام و سخنان او را به دست آوردهام، و در حدودی که تاریخ عاشورا را مطالعه کرده و خطابهها و نصایح و شعارهای حسین(ع) را به دست آوردهام، میتوانم این طور بگویم که از نظر من کلید شخصیت حسین(ع) حماسه است، شور است، عظمت است، صلابت است، شدت است، ایستادگی است، حقپرستی است.
📚 کتاب حماسه حسینی، جلد ۱،صفحه ۳۴
╭───────────
🆔@shahidmotaharihowzeh
╰───────────
#کلام_استاد
✅ مقام حضرت ابوالفضل العبّاس(علیه السلام)
🔹مقام جناب ابوالفضل(ع) بسیار بالاست. ائمّه ما فرمودهاند: «انَّ لِلْعَبّاسِ مَنْزِلَةً عِنْدَاللهِ یغْبَطُهُ بِها جَمیعُ الشُّهَداءِ یوم القیامة»، عباس(ع) مقامی نزد خدا دارد که همه شهداء غبطه مقام او را میبرند.
🔹متأسفانه تاریخ از زندگی آن بزرگوار اطلاعات زیادی نشان نداده؛ یعنی اگر کسی بخواهد کتابی در مورد زندگی ایشان بنویسد مطلب زیادی پیدا نمیکند.
🔹 ولی مطلب زیاد به چه درد میخورد؟ گاهی یک زندگی یک روزه یا دو روزه یا پنج روزه یک نفر که ممکن است شرح آن بیش از پنج صفحه نباشد، آنچنان درخشان است که امکان دارد به اندازه دهها کتاب ارزش آن شخص را ثابت کند، و جناب ابوالفضل العبّاس(ع) چنین شخصی بود.
📚 کتاب حماسه حسینی، جلد 1، صفحه 339
╭───────────
🆔@shahidmotaharihowzeh
╰───────────
#کلام_استاد
✅ سخنی پیرامون امام زین العابدین(علیه السلام)
🔹عبادت امام
وجود مقدس زین العابدین(ع) قهرمان معنویت است (معنویت به معنی صحیح آن)؛ یعنی یکی از فلسفههای وجودی فردی مثل علی بن الحسین(ع) این است که وقتی انسان خاندان پیغمبر(ص) را می نگرد، میبیند معنویت اسلام یعنی حقیقت اسلام، آن ایمان به اسلام تا چه حد در خاندان پیغمبر نفوذ داشته است؛ و این خودش یک مسئلهای است.
اهل بیت پیغمبر(ص) همهشان این چنیناند. واقعاً عجیب است. انسان وقتی علی بن الحسین(ع) را میبیند، آن خوفی که از خدا دارد، آن نمازهایی که واقعاً نیایش بود و واقعاً پرواز روح به سوی خدا بود؛ آری، انسان وقتی علی بن الحسین را میبیند با خود میگوید این اسلام چیست؟! این چه روحی است؟!
🔹پیک محبت
زین العابدین(ع) پیک محبت بود. این هم عجیب است: راه میرفت، هرجا بیکسی را میدید، هر جا غریبی را میدید، فقیر و مستمندی را میدید، کسی را میدید که دیگران به او توجه ندارند، به او محبت میکرد، او را نوازش میکرد و به خانه خودش میآورد.
🔹دعا و گریه امام
برای علی بن الحسین(ع) فرصتی نظیر فرصت امام اباعبد الله(ع) پدر بزرگوارش پیدا نشد، اما برای کسی که میخواهد خدمتگزار اسلام باشد همه مواقع فرصت است ولی شکل فرصتها فرق میکند. ببینید امام زین العابدین به صورت دعا چه افتخاری برای دنیای شیعه درست کرده؟! و در عین حال در همان لباس دعا امام کار خودش را میکرد. از هر بهانهای استفاده میکرد که اثر قیام پدر بزرگوارش را زنده نگه دارد. آن گریهها که گریه میکرد و یادآوری مینمود برای چه بود؟ آیا تنها یک حالتی بود مثل حالت آدمی که فقط دلش میسوزد و بیهدف گریه میکند؟! یا میخواست این حادثه را زنده نگه دارد و مردم یادشان نرود که چرا امام حسین قیام کرد و چه کسانی او را کشتند؟ این بود که گاهی امام گریه میکرد، گریههای زیادی.
(این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.)
📚 کتاب سیری در سیره ائمه اطهار، صفحه ۹۹
╭───────────
🆔@shahidmotaharihowzeh
╰───────────