ای امام !
بر من ببخش
كه فقط يك بار
به فرمانت شهيد شدم
شهید سردار صادق مزدستان
سالروز شهادت
#مدیون_شهدا_هستیم
دلتنگ تر از عاشق بی صبر کجاست ؟!
بازم ماه دی آمد، وَ داغی که تو دلمون گذاشت...😭💔
#حاج_قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم در کدام جناحِ سیاسی بود؟
آبرویی که خرج انقلاب شد!
۴ روز دیگر تا سالگرد شهادت💔
#مثل_حاج_قاسم
شادی روح شهدا صلوات
˹
صبح مـــا با لبخنــــد شمـــا بخیر می شود ...
شیـــردلان عملیـــات کربلای چهار
#صبح_بخیر
#قهرمانان_وطن
#غواصان_دریا_دل
#عملیات_کربلای_چهار
#مدیون_شهدا_هستیم
🇮🇷 شهیدان زنده اند :
آقای یدالله یزدی زاده، ساکن روستای کاظم آباد کرمان، مداح اهل بیت(علیهم السلام ) است.
می گوید در شب 22 ماه مبارک رمضان 1427 (24 مهرماه 1385) در شبکه 3 تلویزیون مراسم تشییع پیکر شهید گمنام را دیدم و با خودم گفتم: این شهیدان اهل کجا هستند و چه کسانی هستند؟!
همان شب در خواب دیدم آن پنج شهید را تشیع می کردند و به من گفتند :
تو باید شهید سوم را تشییع و داخل قبر دفن کنی.
گفتم: از میان این همه مردم چرا من؟!
بالأخره جنازه را برداشتم و داخل قبر رفتم و دیدم که قبر مانند اتاقی بزرگ شد.
در کنار اتاق تختی بود. شهید را روی تخت گذاشتم با خود گفتم:
خدایا چه کنم؟
دیدم شهید از جا برخاست.
ترسیدم و از او دور شدم، اما دوباره برگشتم و نزدیک رفتم و با شهید صحبت و درد دل کردم.
روضه قتل گاه امام حسین(عليهالسلام ) را خواندم و سینه زدم و شهید هم با من سینه می زد.
شهید گفت: من یک درخواست از تو دارم، برو به روستای خانوک، مرا آنجا به اسم حسین اکبر عرب نژاد می شناسند. از قول من به پدر و مادرم بگو من دیروز در تهران در اینجا در قبر سوم دفن شده ام.
سپس گفت: هر حاجتی داری بگو من برآورده می کنم. من تو را در روز قیامت شفاعت می کنم.
آقای یدالله یزدی زاده در ادامه می گوید:
صبح برخاستم و نماز صبح را خواندم و در تعجب از خوابی که دیده بودم، آن را برای همسرم تعریف کردم. گفتم: به خانوک بروم و چه بگویم؟ بگویم شهید حسین اکبر را در خواب دیده ام؟ مگر از من قبول می کنند! ما خانواده فقیری هستیم.
ممکن است فکر کنند این خواب را ساخته ام که از آنها کمکی بگیرم. همسرم گفت: شما پیام شهید را برسان، کاری نداشته باش که آنها چه فکر می کنند، باور می کنند یا نمی کنند.
آقای یزدی زاده می گوید: موتور خود را برداشتم و به طرف روستای خانوک حرکت کردم.
روستای خانوک با کاظم آباد، سی کیلومتر فاصله دارد. همسرم را هم سوار کردم و با من آمد و به روستای خانوک رسیدیم. پس از جستجوی بسیار، دایی شهید را پیدا کردیم. در همین حال پدر شهید هم سر رسید. خود را معرفی کردم و خواب را برای آنها گفتم.
آنها با تعجب به من نگاه می کردند. می خواستم خداحافظی کنم اما آنها مرا به خانه شان دعوت کردند.
آنها مرا به خانه خود بردند و بعد از پذیرایی مختصر از من پرسیدند در خواب صورت شهید ما را دیده ای، آیا یادت هست فرزند ما در خواب چه شکلی بود؟
آن گاه عکس پنج شهید را آوردند و گفتند اینها شهیدان ما هستند، بگو کدام یک را در خواب دیده ای؟
به عکس شهیدان نگاه کردم. پدر شهید هم زیر چشم با دقت به من نگاه می کرد. چهرهٔ شهیدی را که در خواب دیده بودم، در بین عکس ها ندیدم.
بالاخره گفتم چهرهٔ شهیدی که من در خواب دیدم در میان این عکس ها نیست.
گویا می خواستند صداقت مرا بسنجند که چنین روشی را به کار بستند. در مرحله دوم رفتند و یک عکس دیگر را آوردند، تا عکس را دیدم گفتم: بله، همین است...
اعضای خانواده با چشمان اشک بار برای شهیدشان #صلوات فرستادند و اظهار خوشنودی و شادی می کردند.
و به این ترتیب صداقت مرا تأیید کردند. من هم خدا را شکر کردم که پیام شهید را رساندم. بعد از ساعتی به روستای خود بازگشتم.
آقاي حاج حسين اسدي، همرزم شهيد و از خويشاوندان اوست که هم اکنون با درجه سرهنگي در سپاه کرمان خدمت ميکند و مسئول شهيدان خانوک است. او ميگويد: از آن روزي که خواب را شنيدم، براي اطمينان بيشتر به تحقيق پرداختم. همه نشانيها با شهيد ما، حسيناکبر، تطبيق ميکرد محل شهادت و سن شهيد همه مطابقت داشت و شهيد در منطقهاي پيدا شده بود که لشکر کرمان در آن منطقه عمليات داشته و من نيز در آن عمليات بودم.
آقاي يزديزاده در حضور نمازگزاران مسجد فائق گفت: خدا را شکر ميکنم که به برکت اين شهيد، بيماري من و همسرم شفا گرفت. روستاي خانوک در فاصله 56 کيلومتري کرمان، نرسيده به شهر زرند قرار دارد و پدر و مادر شهيد و اقوام او، مکرراً به زيارت اين شهيد در تهران آمدهاند.
🌹 شادی ارواح طیبه شهدا صلواتی هدیه بفرمائید
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
#مدیون_شهدا_هستیم
#نماز_شب
♨️ قضای نماز شب
🔸یکی از کلیدهای دیگر که خیلی از بزرگان سفارش کردهاند و در شرح حال بعضی از اولیاء و علمای از قدما میدیدم، این است که به جدّ بر قضای نماز شب اصرار داشتهاند.
🔸ما گاهی شب که از دستمان رفت، اهمال میکنیم و روز هم از دستمان میرود؛ ولی قضای نماز شب از اسرار شیعیان و اهلبیت علیهمالسلام شمرده شده است.( من لا يحضره الفقيه،ج1 ؛ ص497)
🔸 قضای نماز شب التزام میخواهد و خیلی پربرکت است. یعنی در قضای نماز شب، بینی شیطان به خاک مالیده و منکوب میشود؛ چون وقتی میبیند سعی کرده و مومن را به دام انداخته است تا او را از سحر محروم کند و محروم هم کرد؛ ولی انسان قضای نماز شبش را که بر او واجب هم نبوده است را در روز انجام داد، هم شیطان خیلی منکوب میشود و هم بالاخره برکات این قضیه برای انسان محسوس خواهد بود.
🔸 قضای نماز شب در بین روز مخصوصاً ساعات قبل از ظهر موثر است. پس اگر نماز شب ترک شد، قضای آن ترک نشود؛ چرا که بسیار پربرکت است؛ یعنی آثار تسهیل در امور زندگی ظاهراً و باطناً محسوس خواهد بود.
🔸فقط انسان چند هفته ادامه بدهد، خودش به نتیجه میرسد. این از برکاتی است که گاهی از اسرار حضرات محمد و آل محمد است. آنوقت برکات بعدی هم پشت سرش خواهد آمد.
🖋آیتالله شیخ جعفر ناصری
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
حی علی الصلاة
همین برخاک افتادن است که تا عرش می رود.
اذان صبح به افق تهران
التماس دعای فرج و شهادت
#کانال_کمیل
🍃🌸شهادت یعنی پای هرچه که اعتقاد داری بایستی
و آن میشود دوای دردت ...
#مدیون_شهدا_هستیم