☘زندگینامه شهیده نسرین افضل (۳)🍃
به وعده هميشگي خود با او(خدای خود) عمل کرد و در همان روزهاي اول مستقر شدن در مهاباد و در اولين برخورد اين خواهر شهيد با زنان مهابادي محبت او را دردل آنان جاي داد و کلامش را پرنفوذ ساخت تا دعوت به حق و تقوي كند. چيزي نگذشت که گوهر وجود وقف الهي شده نسرين افضل بر همه نمايان شد و همه ارگانها سعي در به خدمت گرفتن او داشتند و او که هدفش به جز قرب الهي نبود تا آنجا که توان داشت ارگانهاي ضعيف و مردم محروم آنجا را توان الهي ميبخشيد حتي وقت استراحت شبانه خويش را در فرمانداري و براي تقسيم کوپنهاي مردم مهاباد صرف ميكرد. بعضي اوقات تا نيمههاي شب با وجود خطرهاي فراوان آن شهر که چون شهر به تاراج رفته در اختيار ضدانقلاب بود براي آموزگاران متعهد آن ديار جلسه ميگذاشت. در شهريورماه سال 1360 خبر پيوستن برادرش به تبار پيروان حسين(ع) را شنيد و راهي شيراز شد و مطلع شد برادرش که چون شمعي چراغ راه حزباللهيان شيراز بود نه تنها به درجه رفيع شهادت نائل آمده که وجودگهربار او به شهيدان مفقود الاثر انقلاب پيوسته و برادر جسم خاکي خود را به خاطر اثبات عشق به حسين(ع) به خانه بازنگرانيده است. نسرين افضل دل مادر را مملو ازغمي زهراگونه يافت و براي تسلي دل او چند صباحي در کنارمادر ماند اما او اکنون ديگر نسرين تنها نبود که با زينب کبري(ع) دست بيعت داده بود و پيام برادر را بردوش ميکشيد. با مسئوليت سنگينِ ابلاغ انديشه شهدا ديگر بار به مهاباد بازگشت و با شوق پيوستن به او و به اميد آنکه خداوند او را برگزيند به کار بيشتر پرداخت.🍃
@shahidnasrinafzall
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما با تو پیمان بسته ایم..
از دام شیطان رسته ایم.
جانم فدایت رهبرم ـ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت را امیدی بود روزی.... 😭😭😭
التماس دعای شهادت.... 🤲🤲🦋
🍃زندگینامه شهیده افضل (۴)🍃
از صبح تا شام از شام تا صبح از سپاه گرفته تا جهاد سازندگي، بنياد امور جنگ زدگان، فرمانداري،آموزش و پرورش و سپاه پاسدارن به مجاهدت پرداخت. وي اکنون تنها کسي است که لايق براي پست تبليغات و انتشارات سپاه در مهاباد است زيرا مقاوم و پرکار با تقواست. مدتي اين مسئوليت را ميپذيرد و در عين حال به ديگر ارگانها نيز رسيدگي ميکند و سپس به خاطر نياز شديد آموزش و پرورش با سمت معلم تربيتي شروع بکار ميکند و با اين مسئوليت معلمين را نيز آموزش ميدهد و يک دوره از معلمين نهضت سواد آموزي نيز از جمله افرادي بودند که از فضل او بهرهمند شدند. در نخستين روزهاي بهار سال 1361 که عطر گلهاي محمدي، بوي خوش شهيدان را همراه داشت با يکي از جوانان مجاهد و مؤمن که در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به خدمتي خالصانه مشغول بود، پيمان ازدواج ميبندند و زندگي شيرين و مشترک خود را آغاز ميکند. در نخستين سالهاي پيروزي انقلاب که مهاباد در آرامش مطلوبي به سر نميبرد، نسرين در نهضت سواد آموزي آن شهر ، فروغ خواندن و نوشتن را بردل و ديده سوادآموزان ميافشاند. زمان انتخابات به عنوان ناظر بر سر صندوقهاي رأي حاضر ميشد. در کميته امداد و بنياد جنگ زدگان آن زمان به فعاليت ميپرداخت. به عنوان مربي امور تربيتي در مدارس، آگاهي و توان دانشآموزان را در زمينههاي فرهنگي و مذهبي افزايش ميداد و آن گاه که به کاشانهاش بازميگشت با ذوق و ظرافتي ستودني، خانه ساده و بيپيرايه را به بهشتي روح بخش تبديل ميکرد.🍃
@shahidnasrinafzall