eitaa logo
🕊کانال شهیدمحمدنکاحی🕊
213 دنبال‌کننده
4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
30 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 !! 🌷در دوران دفاع مقدس وقتی که عملیاتی قرار بود انجام شود، به پشت خط می‌رفتم و در بخش تعاون و گلخانه شهدا یا همان معراج شهدا فعالیت می‌کردم؛ یک روز دو دانش‌آموز که نسبتاً قد بلند بودند به تعاون آمدند و گفتند که قرار است بعد از این ما در بخش تعاون کار کنیم. عصر روزی که آن‌ها آمدند، این دو دانش‌آموز را به گلخانه شهدا بردیم؛ وقتی در گلخانه باز شد، آن‌ها با پیکرهای شهدا مواجه شدند و انگار شوکی به آن‌ها وارد شده باشد، غش کردند!! 🌷بعد از دقایقی با تلاش دوستان این دو دانش‌آموز به هوش آمده و می‌گفتند: «پس کمپوت و خوراکی…. کو؟ مگر این‌جا تعاون نیست؟» در ابتدا متوجه حرف‌های آن‌ها نمی‌شدیم. آن زمان به بوفه یا فروشگاه‌های مدرسه، «تعاونی» می‌گفتند؛ در زمان تقسیم نیروها در دوکوهه وقتی می‌بینند که این دو دانش‌آموز کم سن و سال هستند، به آن‌ها می‌گویند: «شما را به خط مقدم نمی‌توانیم بفرستیم، حالا شما آشپزخانه می‌روید یا تعاون؟» این دو دانش‌آموز هم به خیال این‌که تعاون جبهه، همان تعاونی مدرسه است، از خدا خواسته می‌گویند: «به قسمت تعاون می‌رویم.» وقتی هم که با گلخانه آمدند، فکرش را نمی‌کردند با پیکرهای شهدا مواجه شوند. 🌷بعد هم این دو دانش‌آموز تهرانی قبول کردند که در گلخانه بمانند؛ اوایل به یاد دارم، زمانی که می‌خواستند پیکر قطعه قطعه شهدا را در کنار هم قرار دهند، چشم بسته این کار را انجام می‌دادند؛ ما هم بالای سر کار بودیم؛ می‌دیدیم به جای این‌که پای راست قطع شده یک شهید را در کنار پای چپ بگذارند، پای چپ شهید دیگری را می‌گذاشتند؛ بعد هم به عشق این شهدا در گلخانه ماندند؛ این دو دانش‌آموز بعد از ۳_۴ ماه فعالیت در گلخانه به بخش دیگری اعزام شدند. راوی: سرکار خانم «اکرم اسماعیلی» از زنان فعال دوران دفاع مقدس؛ که در زمان عملیات به مناطق جنوب می‌رفت و در معراج شهدا فعالیت می‌کرد؛ زمانی هم که در تهران حضور داشت، در دبیرستان «تهذیب» منطقه ۱۲ تهران هدایت ستاد پشتیبانی جنگ را به همراه سایر فرهنگیان و دانش‌آموزان بر عهده داشت. ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ ❤️