eitaa logo
کانال شهید بابک نوری هِࢪیس🌿♥️
229 دنبال‌کننده
378 عکس
121 ویدیو
0 فایل
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ بیست و دومین شهیدمدافع حرم بابک نوری هریس شهید رضوی دانشجوی ارشد حقوق دانشگاه تهران ولادت:1371.7.21 شهادت:1396.8.27 تدفین:1396.9.1 محل شهادت:سوریه_عملیات آزادسازی البوکمال مزار:گلزار شهدای رشت کپی؟.... با ذکر صلوات حلالت رفیق!
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید‌بابک‌نوری‌در۱۳۷۱/۷/۲۱ دررشت‌به‌دنیا‌آمد‌و‌چهارمین‌فرزند‌خانواده‌است. او‌دو‌برادر‌ودوخواهردارد. رشته‌بابک‌حقوق‌بود‌و‌در‌دانشگاه‌تهران‌در‌مقطع‌ کار‌شناسی‌ارشد‌مشغول‌به‌تحصیل‌بود. او‌یک‌پسر‌درس‌خوان‌و‌خوش‌تیپ‌بود‌که دوست‌داشت‌همیشه‌لباس‌هایش‌ست‌باشد. او‌از‌هر‌قشری‌رفیق‌داشت. ادامه‌دارد..! •پارت1 🌱
کانال شهید بابک نوری هِࢪیس🌿♥️
شهید‌بابک‌نوری‌در۱۳۷۱/۷/۲۱ دررشت‌به‌دنیا‌آمد‌و‌چهارمین‌فرزند‌خانواده‌است. او‌دو‌برادر‌ودوخواهردارد.
دوستان‌شهید‌نوری‌می‌گویند: بابک‌از‌وقتی‌رفت‌سربازی‌ووارد‌سپاه‌شد‌ کلی‌تغیر‌کرد‌و‌اعتقاداتش‌کلا‌عوض‌شد‌و‌ بسیاری‌از‌کار‌هایی‌که‌در‌گذشته‌انجام‌می‌داد راتر‌ک‌کرد. دوستانش‌می‌گویند:‌ این‌تغیرات‌در‌او‌به‌صورت‌تدریجی‌شکل‌گرفت. و‌وقتی‌از‌او‌دلیل‌این‌تغیرات‌رو‌پرسیدیم بابک‌گفت‌:راهموپیدا‌کردم. ادامہ‌دارد..! •پارت2 🌱
کانال شهید بابک نوری هِࢪیس🌿♥️
دوستان‌شهید‌نوری‌می‌گویند: بابک‌از‌وقتی‌رفت‌سربازی‌ووارد‌سپاه‌شد‌ کلی‌تغیر‌کرد‌و‌اعتقاداتش‌کلا‌عوض‌ش
بابک‌بامدافعان‌حرم‌در‌سپاه‌آشناشد. در‌نمایشی‌به‌او‌نقش‌شهید‌را‌می‌دهند‌و‌نقطه‌ی‌ تحول‌بابک‌از‌آنجا‌شروع‌میشود‌! و‌به‌دوستانش‌میگوید‌که‌من‌هم‌دوست‌دارم‌ به‌سوریه‌بروم‌و‌شهید‌شوم... اما‌وقتی‌با‌خانواده‌اش‌مطرح‌می‌کند‌آنها‌قبول‌ نمی‌کنند. پدر‌و‌برادرش‌اصرار‌می‌کنند‌که‌برای‌ادامه‌تحصیل‌ به‌آلمان‌برود.به‌او‌گفتن‌ما‌تمام‌شرایط‌رابرای رفتنت‌حاضر‌می‌کنیم‌امابابک هیچ‌جور‌ه زیر‌بار نمیرود. ادامہ‌دارد..! •پارت3 🌱
کانال شهید بابک نوری هِࢪیس🌿♥️
بابک‌بامدافعان‌حرم‌در‌سپاه‌آشناشد. در‌نمایشی‌به‌او‌نقش‌شهید‌را‌می‌دهند‌و‌نقطه‌ی‌ تحول‌بابک‌از‌آنجا‌ش
خانواده‌برای‌بابک‌دختری‌را‌ازفامیل‌مد‌نظر‌ داشتند‌و‌از‌او‌خواستند‌تاازدواج‌کند.‌ اما‌بابک‌باز‌هم‌نپذیرفت‌وگفت‌: اجازه‌بدهید‌طبق‌برنامه‌ی‌پنج‌ساله‌ی‌خودم‌ پیش‌برم. بابک‌به‌مادر‌وخواهرش‌که‌با‌رفتن‌او‌به‌سوریه‌ مخالفت‌می‌کردند،گفت:‌مادر‌اصلی‌مااونجا توی‌سوریه‌است. خلاصه‌بابڪ‌هرجورکه‌شد‌خانواده‌را‌برای رفتن‌به‌سوریه‌راضی‌کرد. اماچندماهی‌طول‌کشید‌که‌سپاه‌بارفتن‌بابک به‌سوریه‌موافقت‌کردوبابک‌میره‌سوریه... ادامہ‌دارد..! •پارت4 🌱
کانال شهید بابک نوری هِࢪیس🌿♥️
خانواده‌برای‌بابک‌دختری‌را‌ازفامیل‌مد‌نظر‌ داشتند‌و‌از‌او‌خواستند‌تاازدواج‌کند.‌ اما‌بابک‌باز‌هم‌نپذ
پدرش‌می‌گوید:‌وقتی‌بابک‌می‌خواست‌بره‌سوریه من‌گفتم‌که‌بابک‌دیگه‌بر‌نمی‌گرده بابک‌شهید‌میشه... او‌می‌گوید:‌موقع‌خداحافظی‌نای‌بلندشدن‌نداشتم من‌و‌بابک‌با‌چشم‌هایمان‌ازهمدیگر‌خداحافظی‌کردیم‌ ومن‌ازپشت‌سر‌پسرم‌را‌یک‌دل‌سیر‌نگاه‌کردم... خواهرش‌می‌گوید:‌ وقتی‌بابک‌سوار‌ماشین‌شد‌و‌رفت‌من‌ومادرم‌خیلی‌ گریه‌می‌کردیم‌که‌دیدیم‌بابک‌برگشت‌و‌گفت:‌ خواهش‌می‌کنم‌گریه‌نکنید‌این‌جوری‌اشک‌ها‌تون همیشه‌جلوی‌چشمامه! بابک‌سه‌بار‌و‌رفت‌و‌برگشت‌ودفعه‌چهارم‌ما‌رو‌خنداند ورفت... ادامہ‌دارد... •پارت5 🌱
کانال شهید بابک نوری هِࢪیس🌿♥️
پدرش‌می‌گوید:‌وقتی‌بابک‌می‌خواست‌بره‌سوریه من‌گفتم‌که‌بابک‌دیگه‌بر‌نمی‌گرده بابک‌شهید‌میشه... او‌می
همرزم‌شهید‌نوری‌می‌گوید: توی‌بوکمال‌چادر‌زدیم،مقر‌لشکرحضرت‌زهرا! شش‌نفر‌ازبچه‌های‌موشکی‌توی‌یک‌چادر‌مستقر‌ شدیم،بابک‌هم‌با‌ما‌بود. بابک‌دم‌در‌چادر‌برای‌خودش‌جا‌درست‌کرد، هرچی‌گفتیم‌:بیا‌بالاتر‌اونجا‌سردمیشه! گفت:نه‌همین‌جا‌خوبه:) نزدیک‌صبح‌بیدار‌شدم‌دیدم‌بابک‌پتو‌رو‌کشیده‌ روی‌سرش‌وآروم‌همونجا‌جلوی‌در‌داره‌با‌خدا مناجات‌می‌کنه! زیر‌پتو‌چراغ‌قوه‌روشن‌کرده‌بود‌و‌خیلی‌آروم‌ دعامی‌خوند:) ادامہ‌دارد... •پارت6 🌱
کانال شهید بابک نوری هِࢪیس🌿♥️
همرزم‌شهید‌نوری‌می‌گوید: توی‌بوکمال‌چادر‌زدیم،مقر‌لشکرحضرت‌زهرا! شش‌نفر‌ازبچه‌های‌موشکی‌توی‌یک‌چادر‌
همرزم‌شهیدنوری‌می‌گوید: مدتی‌که‌درسوریه‌بودم‌بابک‌خیلی‌ساکت‌و‌آروم‌بود، گاهی‌می‌رفت‌توتنهایی‌وخلوت‌دعای‌شهادت‌می‌کرد‌ واشک‌می‌ریخت... بعضی‌موقع‌ها‌می‌دیدیم‌بابک‌نیست! دنبالش‌می‌گشتیم... می‌دیدیم‌رفته‌کناروگوشه‌هاجاهای‌خلوت‌تنهایی‌ دعا‌می‌کنه‌! همرزم‌شهید‌نوری‌می‌گوید: بابک‌همیشه‌در‌حال‌درس‌خوندن‌و‌عاشق‌مطالعه‌ و‌یادگیری‌مطالب‌تازه‌بود. بابک‌زیر‌آتش‌ضد‌هوایی‌دشمن‌درس‌می‌خوند! ادامہ‌دارد... •پارت7 🌱
کانال شهید بابک نوری هِࢪیس🌿♥️
همرزم‌شهیدنوری‌می‌گوید: مدتی‌که‌درسوریه‌بودم‌بابک‌خیلی‌ساکت‌و‌آروم‌بود، گاهی‌می‌رفت‌توتنهایی‌وخلوت‌د
همرزم‌شهید‌نوری‌به‌نقل‌از‌فرمانده‌گردان‌می‌گوید: نصف‌شب‌بابک‌فرمانده‌رو‌بیدارمی‌کنه‌ومیگه: من‌فردا‌شهید‌میشم،به‌خانواده‌ام‌بگو‌حلالم‌کنن. فرمانده‌میگہ:‌حرف‌الکی‌نزن‌برو‌بزاربخوابیم. می‌خوابه‌وخواب‌می‌بینه‌که‌بابک‌شهید‌شده‌و‌از‌ خواب‌می‌پره.‌ پیش‌خودش‌میگه‌نکنه‌فردا‌بابک‌شهید‌بشه! نقشه‌میکشه‌که‌صبح‌به‌راننده‌پشتیبانی‌بگه‌به‌یه‌ بهانه‌ای‌بابک‌رو‌با‌خودش‌ببره‌عقب‌و‌یه‌جایی‌جاش‌ بزاره.دوباره‌می‌خوابه! صبح‌از‌خواب‌بیدارش‌می‌کنن‌و‌میگن باید‌آتش‌بریزیم‌رو‌سر‌دشمن...تو‌این‌شلوغی‌ها نقشه‌اش‌یادش‌میره،چند‌ساعت‌بعد... ادامہ‌دارد... •پارت8 🌱
کانال شهید بابک نوری هِࢪیس🌿♥️
همرزم‌شهید‌نوری‌به‌نقل‌از‌فرمانده‌گردان‌می‌گوید: نصف‌شب‌بابک‌فرمانده‌رو‌بیدارمی‌کنه‌ومیگه: من‌فردا‌ش
چند‌ساعت‌بعد... خمپاره‌می‌خوره‌بہ‌ماشینی‌که‌بابک‌کنارش‌بوده. بابک‌به‌شدت‌از‌ناحیه‌پا‌مجروح‌می‌شه قصد‌داشتند‌بابک‌را‌با‌آمبولانس‌به‌عقب‌برگردانند‌که آمبولانس‌راه‌رو‌گم‌می‌کنه وچند‌ساعت‌بعدبابک‌شهید‌میشه! انگار‌همہ‌چیز‌دست‌به‌دست‌هم‌دادندکه‌بابک۱۳۹٦/۸/۲۷ درست‌ظهر‌شهادت‌امام‌رضاعلیه‌السلام‌بااینکه‌ حتی‌از‌اولین‌اعزامش‌به‌سوریه‌یک‌ماه‌هم‌ نگذشته‌بود‌شهید‌بشه‌! آری‌‌! یار‌را‌عاشق‌شوی‌آخرشهیدت‌می‌کند. شهید‌بابک‌نوری‌به‌غزال‌امام‌رضامعروف‌است! چون‌از‌دوستداران‌امام‌رضا‌بود‌ودرست‌ظهر‌شهادت امام‌رضاعلیه‌السلام‌شهید‌شد. •پارت آخر 🌱