💕 چند صباحی پنجره ی قلبم به سمت بست حر باز بود که شاید حر شوم آزاد باشم.. میخواستم آزاد شوم ولی نه از بندت.. میخواستم خلاص شوم نه از نگاه لطفت.. امام رضا جان.. پنجره ی حرمت را نبند بر روی زائر ما هم دل داریم💕 #حرف_دل @shahidomidakbari

💕 چشمت که به آب میخوره قدرشو بدون.. فکر کن اگه بچه ت به خاطر نبودن این یک جرعه آب دست و پا بزنه چی میشه.. چقدر مادرش بی تاب میشه.. برای سیراب کردنش به هر کی باشه رو میزنی.. ولی من میگم کاش آقام رو نمیزد.. سپاه دشمن میگه یه جا دلمون برا حسین سوخت.. اون لحظه ای که دیدیم حسین عباش رو کشیده رو سرش و بچه ش و هی میره سمت خیمه هی برمیگرده.. الهی بمیرم برات حسین😭 #حرف_دل #یا_حسین #دم_افطاری ڪانال #شهید_امید_اکبری⚘ @shahidomidakbari

💕 [ گفتی : "إنْ کُنْتَ باکیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ" آقا جان.. وسط روضه تا میگویند امام رضا فرمود.. دیگر گریه امانم را نمیدهد.. قبل از اینکه اسم حسین (علیه السلام) را بیاوری از دلتنگی و دوری ات اشک میریزم.. ] #حرف_دل #امام_رضا_جان ڪانال #شهید_امید_اکبری⚘ @shahidomidakbari

۞﴾﷽﴿۞ 💔 دیدنت انگار برای ما رویای دست نیافتنی شده.. انگار فقط باید شما را در خواب ببینیم آقای عشق! دلمان تنگتان شده.. مگر ما چقدر بدیم که نمیخواهیمان.. که مرا میخواهد گر تو برگردانی حال این نوکر را که خودت میدانی..😔 دل من تنگ شده تنگ یک ثانیه در صحن گوهرشاد و یک شب بارانی کنج مسجد باشم صورتم خیس از اشک می رسد بر گوشم بانگ روضه خوانی که مرا میخواهد جز تو ای آقایم؟! یک نظر کن بر من تا شوم قربانی..😭 #دلتنگ_حرمم #حرف_دل #یا_امام_رضا #یاربی‌دستی‌ام‌امام‌رضا ڪانال #شهید_امید_اکبری⚘ @shahidomidakbari

💔 #بابا_امید! تو رفتی اما لباس رزمت همچنان بر تنم هست.. تو رفتی اما من بجای تو ذکر ارباب میگویم.. بابا امید! تو رفتی اما من هستم.. راهت هست اربابت تا همیشه هست.. این ذکری که عمرت را پایش گذاشتی قطع نمیشود.. خیالت راحت! #حرف_دل #علی_اکبری ڪانال #شهید_امید_اکبری⚘ @shahidomidakbari

💔 حرف ها دارم از شهدای غریب.. حرف دارم از کسانی که مرد واقعی بودند.. شاید بعضی از ما بچه مذهبی ها هم حس خوبی نسبت به این مردها نداشته باشیم.. اما چه فرقی میکند برای عاشق که دیگران از او خوششان بیاید یا نه فقط معشوق مهم است.. میخوانم از شهدای غریب زینبیون و فاطمیون... چند وقت پیش کسی تعریف میکرد از وضع بد خانواده شهدای پاکستانی.. کسانی که وقتی خبر شهادت پسرشان می آید بخاطر مسائل امنیتی یک شبه از پاکستان به ایران کوچ میکنند.. خانه و زندگی و پسرشان یک شبه از دست میدهند و در ایران هم در بدترین وضع قرار دارند.. از شهدایی میگویم که شاید روی زمین زیاد آشنا نداشتند ولی در آسمان مشهور بودند.. از سید احمد حسینی میگویم که مادرش گلایه میکند که چرا نگذاشتند پسرش را ببیند..! به او گفتند مادر جان! پسرتان سر در بدن ندارد... چه میخواهی ببینی..؟! میگفت سر ندارد.. تن که دارد.. میخواهم پاها و تنش را ببینم..! بغض دارم.. گلایه دارم شکایت دارم نه از کسی و از چیزی از خودم..! از خودم که در راحتی و زیر باد کولر دعای شهادت میکنم..!😔 #شهید_سید_احمد_حسینی #فاطمیون #زینبیون #حرف_دل ✍ #گدای_قم #آھ_اے_شھادت... ڪانال #شهید_امید_اکبری⚘ @shahidomidakbari