🔰بخش سوم🔰
❇️ شمس آل احمد
✍ نویسنده متعهد و مردمی، مرحوم سید شمس الدین آل احمد (برادرِ جلال) و از منصوبین امام راحل در ستاد انقلاب فرهنگی و روزنامه اطلاعات و ادیبی خوش قلم و بیان بوده است.
با هم نوشتاری از ایشان را تحت عنوان «انقلاب اسلامی، بازگشتی به شیخ شهید علامه شیخ فضل الله نوری» میخوانیم🔰
تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی و فتوای «الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان صلواه الله علیه است» و همچنین زعامت و رهبری سیاسی چند تن از مراجع تقلید صدر مشروطیت، آیات عظام (همچون شیخ فضل الله نوری) نمونه های زنده تحرک روحانیت مبارز بود. اگر سلسله قاجار، ناچار شد تن به حکومت مشروطه بدهد، به علت پایداری مراجع روحانی بود. اما در تداوم انقلاب، روحانیت نقش مؤثر خود را از دست داد و عملاً از سیاست انزوا جست. دو علت عمده این انزوای سیاسی روحانیت، یا جدایی سیاست از روحانیت را باید در عوامل زیر جست:
۱- سیاست جهانی استعمار زمان، با فتوای میرزای شیرازی و تحریم تنباکو، در ایران مواجه با شکست شد. این ضربه، استعمار جهانی را متوجه نقطه مثبت منطقه کرد. این نقطه مثبت، نفوذ کلام بی رقیب روحانیت بود در توده مردم. آن چنان که حتی زنان حرم ناصرالدین شاه هم دیگر قلیان کشیدن و چاق کردن را ترک کردند. اگر طرف مذاکره سیاست استعماری دربار بود و اگر دربار، عامل زنده سیاست آن روز، حتی کلامش در اندرون و خانه خویش نفوذی نداشت، تنها چاره آن بود که روحانیت از این نفوذ کلام خلع شود.
۲- وقتی انقلاب مشروطه، به زعامت و رهبری انحصاری روحانیون، دربار را تا صحه و امضا گذاشتن به یک قانون، عقب نشاند، آن وقت این سئوال پیش آمد که آن قانون، چه قانونی باید باشد. آنچه بی تردید و یک قول، تمام روحانیون دوران می گفتند و در آن وحدت کلام داشتند، این بود که منصفانه و خداپسندانه نیست که تمایلات فردی یک تن به نام شاه، قانونیت داشته باشد. اما در این که چگونه تمایلاتی به جاست که قانونیت پیدا کند، بین روحانیت اختلاف سلیقه وجود داشت. و این اختلاف سلیقه در طی هشت ده ماه، تبدیل شد به اختلافات اصولی و اساسی. و روحانیت یکپارچه، منشعب شد به دو گروه:
الف: گروه طالب مشروطه مشروعه؛ کسانی بر این باور بودند که هیچ تمایلی جز تمایل پروردگار نمی تواند قانونیت داشته باشد. و تمایلات پروردگار در کتاب آسمانی قرآن مدون است. قانون گذار اصلی و به حق، خداست. مجاهد شهید، حضرت شیخ فضل الله نوری، جلوه شناخته شده این نوع باورمندی بود.
ب: گروه طالب مشروطه سلطنتی؛ کسانی که بعضاً، قرآن را قدر می گذاشتند. اما اداره جامعه را تنها با تکیه بر آن عملی نمی شناختند. شاید بین افراد این گروه آرا و افکار مونتسکیو و روسوی فرانسوی شیفتگانی یافته بود، افرادی که قانون را قراردادهای اجتماعی موضوعه می شناختند. قرادادهایی که باید بین افراد یک جامعه وضع و محترم و مجری شمرده شوند. تجلی این طرز تفکر، مجاهدان دوگانه، حضرات سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی، شناخته شده اند که به زعم من زیر سلطه فرزندان از فرنگ برگشته خویش بودند.
بروز این اختلاف و شکاف، سیاست استعماری را که گوش خوابانده و مترصد بود، در کار آورد. و آنان به تشویق و تحریض روحانی زادگانی چون پسران طباطبایی و بهبهانی و روحانیون جوان و فرصت طلب آن زمان چون تقی زاده، سید ضیاء طباطبایی، شیخ علی دشتی، محمد تدین، یعقوب انوار و امثالهم پرداختند. وجه مشترک اینها، آن بود که شیفته تمدن مغرب بودند. و به نقاط ضعف روحانیت آشنا بودند، به پشتوانه پدران روحانی شان، بین مردم نفوذ کلام داشتند. با این ویژگی ها، دامن همت و خدمت به کمر زدند و آتش نفاق را بین مراجع روحانی سه گانه (که جرقه اش در اختلاف سلیقه اولی بین آنان راجع به تدوین و تنظیم قانون اساسی به وجود آمده بود) دامن زدند. و مآلا" شدند رجال زادگان به مشروطیت رسیده ای که وظیفه اساسی شان آن بود تا زهر یا تیزی قانون اساسی اولیه را بگیرند که تأکید داشت مصوبات مجلس باید مورد قبول پنج تن از نمایندگان مراجع تقلید باشد [که طرح مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، برای نظارت بر مصوبات مجلس بود]. انقلاب بهمن 1357 و حوادث پیروزمندانه سال اول انقلاب (تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی و تثبیت ولایت فقیه) نمی تواند دلیلی باشد بر حقانیت تلقی و برداشت آن گونه روحانیونی که در صدر مشروطیت قبول عام نیافتند؟ و این حوادث، ما را موظف نمی کند در قضاوت های قالبی مورخان مشروطه، که غالباً مقهور عواطف و احساسات و مجذوب ظواهر تمدن مغرب بوده اند، تجدیدنظری بکنیم؟
🔸برگرفته از: کتاب جلال، "از چشم برادر" تألیف، شمس آل احمد
🔰ادامه در بخش چهارم🔰
🔰بخش چهارم🔰
❇️ میرزا محمد علی مدرس تبریزی«خیابانی»
✍ ادیب بزرگی که در دوران خفقان مشروطه چیان غربگرا و دیکتاتوری پهلوی، مظلومیت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) را فریاد میزد.
مدرس تبریزی خیابانی(ره)، فقیه، ادیب، لغت شناس، مفسر، ریاضی دان، منجم، و تراجم نگار برجسته و سخت کوش معاصر است که قدرش چنان که باید شناخته نشده است. وی مراحل عالی تحصیلات دینی را در تبریز نزد آیات عظام آقا میرزا صادق آقا تبریزی میرزا ابوالحسن انگجی فرا گرفت و کسانی چون آیت الله صدرالدین صدر، آیت الله شیخ محمد حسین آل کاشف الغطاء و آیت الله شیخ محمد علی شاه آبادی، اجتهاد وی را کتبا" تصدیق کردند. سپس دامن همت به کمر زد و در کنار تدریس در مدرسه سپهسالار قدیم تهران به پرورش شاگردان فاضلی نظیر دکتر مهدی محقق و دکتر احمد مهدوی دامغانی، آثار ارزشمندی چون کفایه المحصلین در فقه، ریحان الادب در تراجم رجال و داشمندان، و قاموس المعارف و فرهنگ نوبهار و فرهنگ نگارستان در لغت و ادب فارسی و عربی، به جامعه علمی تقدیم کرد.
در مورد مدرس تبریزی نوشته اند:
از معدود کسانی است که در دوران خفقان مشروطه چیان غربگرا و عصر حاکمیت و دیکتاتوری پهلوی که نام آوردن از شهید مشروطه مشروعه آیت الله العظمی شیخ فضل الله نوری و دفاع از مرام وی، سخت و سنگین بود و نویسندگان غرب زده، سعی در تحریف و تخریب مرام و نام شیخ فضل الله نوری را داشتند (بابی ازلی ماسون هایی مانند، مهدی ملک زاده در تاریخ مشروطیت ایران، احمد کسروی در تاریخ مشروطیت، فریدون آدمیت در ایدئولوژی مشروطیت، یحیی دولت آبادی در حیات یحیی، ناظم الاسلام کرمانی در تاریخ بیداری ایرانیان...) به دفاع از مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) برخاست و نام و مرام او را ستود و از وی جانانه تجلیل به عمل آورد و نوشت:
حاج شیخ فضل الله نوری...از اکابر علما و مجتهدین و اجلای فقها و محدثین امامیه بود... و سالها در تهران حامل لوای ریاست مذهبی (مرجعیت تام تقلید)، و تمامی اوقات او در ترویج احکام دینیه، تدریسا" و تألیفا" مصروف و مصدر خدمات دینیه بسیاری بوده و سپس به نقل مرثیه ادیب بزرگ صدرالافاضل دانش پرداخته و دو تصویر از او - در حال مصلوبیت و عکس اواخر عمرش- را به چاپ رسانیده است(۶ /۲۵۰-۲۵۱). و این در حالی است که از مؤسسین و مبلغین مشروطه(سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی) نامی نبرده است.
💠 مدرس تبریزی(خیابانی):
حاج شیخ فضل الله ابن ملاعباس مازندرانی، نوری الاصل، تهرانی المسکن و المقتل، قمی المدفن، از اکابر علما و مجتهدین و اجلای فقها و محدثین امامیه اوایل قرن حاضر چهاردهم هجرت است که خواهرزاده و داماد حاج میرزا حسین نوری صاحب مستدرک الوسایل و از تلامیذ میرزای مجدد و سالها حاضر درس او بود و تقریرات درسی او را به قید تحریر آورده است. بعد از تکمیل تحصیلات علمیه به ایران مراجعت کرد، سالها در تهران حامل لوای ریاست مذهبی[مرجعیت تام تقلید] بود، تمامی اوقاتش در ترویج احکام دینیه تدریسا و تألیفا مصروف و مصدر خدمات دینیه بسیاری بود تا در اوایل مشروطیت در سیزدهم رجب 1327 هجری در تهران مصلوب، جنازه اش به بلده طیبه قم منتقل و در صحن بزرگ حضرت معصومه(س) دفن شد. مقبره اش در آنجا معروف است ...
✍ در ادامه، مدرس تبریزی به نظر یکی دیگر از ادیبان آن روزگار درباره شیخ اشاره میکند و مینویسد:👇
❇️ [ادیب بزرگ] آقای میرزا لطفعلی صدرالافاضل در تاریخ وفات(شهادت شیخ) موافق مذاق خود گفته است:
«کفر دیدی چه کرد با اسلام ای عجب لا اله الا الله اعلم عصر را به دار زدند در کجا پایتخت شاهنشاه کفر شد آشکار و دین پنهان گشت اسلام خوار و علم تباه رفت منصوروار بر سر دار آن که حق گفت و شد ز حق آگاه داد از خواب غفلت امروز آه از انتقام فردا آه پی تاریخ این بلیه ز غیب گفته شد: الشهید فضل الله»
واضح است عدد ابجدی این جمله 1326 و یک واحد کمتر است، مگر این که عدد لفظ جلاله را 67 فرض کنیم و حرف الفش را دو تا بگیریم و الف ملفوظی غیرمکتوبی را نیز برخلاف قاعده معمول در شمار آوریم. صاحب ترجمه، شعر خوب نیز می گفت و به نوری تخلص می کرد... مرام خود را مبین داشته است و از بعضی از حوادث که بعد از او وقوع یافته اند خبر داده است...
❇️ میرزا محمد علی اُردوبادی
✍ از جمله عالمان و ادیبان بزرگی که به خاطر تجلیل و دفاع از علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، عامدانه به فراموشی سپرده شده است!
وی مشاور علامه امینی(ره) بوده و بخش ادبی الغدیر، مرهون قلم ادبی آن ادیب فرزانه و آزاد اندیش است. او برای خدمت به دین، عرصه مطبوعات را بر گزید...
🔰ادامه در بخش پنجم/پایانی🔰
🔰بخش پنجم/پایانی🔰
📸 تصاویر صفحات ۸۴۹-۸۵۰ کتاب تنهای شکیبا، اثر استاد فقید علی ابوالحسنی(منذر) با موضوع، علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، از نگاه آقا شیخ محمد علی اردوبادی(ره)
🔸منابع: مقاله استاد ابوالحسنی در مورد علامه قزوینی و ادیب پیشاوری/ ک، خانه بر دامنه آتشفشان/ ک، آخرین آواز قو/ک، تنهای شکیبا/ ک، غرب زدگی/مجله یادگار، سال ۵، ش ۸ و ۹، ص ۶/تاریخ مفصل ایران از صدر اسلام تا انقراض قاجاریه/نامه های دکتر قاسم غنی/زندگینامه و خدمات علمی سعید نفیسی، انجمن مفاخر ایران/خبرگزاری قرآنی ایکنا/زندگی نامه و خدمات ...مدرس تبریزی خیابانی، همان، ص ۱۵۷- ۱۵۸، راحیه ریحانه الادب، ناصرالدین انصاری قمی./ریحانه الادب، میرزا محمدعلی مدرس تبریزی، ج 6، صص 262-264(نوید شاهد)...
✳️ @ShahidRabe
نورالاَشعارِعلامه نوری.pdf
5.56M
📘 نسخه #PDF
✅ مجموعه #اشعار و #قصیده های بجا مانده از #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع، اعلی الله مقامه الشریف با عنوان «نورالأشعار علامه نوری»
✍ مرجع شهید علامه نوری(ره)، دارای ذوق و طبع لطیف و شاعرانه بوده است و #شعر را نغز (نیکو) می سروده.
مرحوم علامه عبدالحسین امینی صاحب الغدیر و از پیروان مکتب مرجع شهید نوری، در این رابطه می گوید:
شعری صاف و روان داشت و «نوری» و «ممتاز» تخلص می کرد./ شهداء الفضیله ص ۳۵۸-۳۵۷
📚 منابع: تنهای شکیبا، خانه بر دامنه آتشفشان، تألیف مورخ و پژوهشگر فقید، استاد علی ابوالحسنی(منذر)...
✳️ @ShahidRabe
✍ تقوا، بصیرت و ترک معصیت، راه مقابله با #فتنه ها
🔥 فتنه ها در فضای بیتقوایی، بیبصیرتی و گناه آلود، متولد میشوند و رشد میکنند...رمز #بصیرت یافتن و ترک معصیت، تدَبُّر در #قرآن و تعَمُّق در #نماز است.
✍ از فرمایشات #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع، اعلی الله مقامه الشریف، زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه(مشروعه)/ نورالکلام، ش۱۴
✳️ @ShahidRabe
✍ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) از منظر #صاحب_نظران
✅ حجتالاسلام سید حسین حسینی کارنامی مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی مازندران
🔰👇👇
✍ به گزارش مرکز ارتباطات و اطلاع رسانی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، سید حسین حسینی در نگاهی به زندگی نگاهی به حیات علمی و سیاسی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) گفت:
شیخ فضل اللّه بن ملا عباس نورى کجورى مازندرانى طبرسی، علامه باهر، فقیه محقق، جامع منقول و معقول، سیاستمدار دیندار و جامع بین دین و دنیا، از علمای نامدار، از مراجع بزرگ، از روحانیون برجسته در مبارزه علیه استعمار و مشروطه مشروعه خواه، از فقها و اساتید به نام و مدافعان راه فضیلت بود.
شیخ فضل اللّه نورى در خاندان آل کیا کجوری رستمداری به دنیا آمد. خاندان نوری یکی از قدیمی ترین دودمان ها اسپهبدان اباختر است. شیخ فضل الله با دختر دائی خود، صبیه محدث بزرگ میرزا حسین نوری(صاحب مستدرک الوسائل) ازدواج کرد.
شیخ در تهران در مدرسه مروی نزد میرزا ابوالقاسم کلانتر دروس مقدمات را فراگرفت و سپس به همراه علامه میرزا حسین نوری رهسپار نجف اشرف شد و از محضر بزرگان نجف همانند شیخ راضى نجفى، میرزا حبیب اللّه رشتى و میرزا محمّد حسن شیرازی صاحب فتوای تنباکو بهره برد.
وی درس میرزای شیرازی را به رشته تحریر درآورد. شیخ فضل الله نورى پس از تحصیل علوم دینی، در حدود سال ۱۳۰۰ قمری به تهران بازگشت و مقیم آن شهر گشت.
وی از جمله معاریف علما و مجتهدان و فقها و محدثان و مدرسان این شهر، به شمار مىآمد. علامه امینى، درباره ایشان مىنویسد: «او، امام و رهبر روحانى و پیشواى دینى بود که شعائر الهى را پاس مىداشت و به نشر اندیشه و آثار دینى مىپرداخت و در اعتلاى حق مىکوشید.
وى، از رجال بزرگ اسلام و مسلمانان و پرچمدار علم و دین به شمار مىآمد و از بزرگترین رهبران روحانى زمان خویش بود».
شیخ فضل الله، به نشر مسائل اسلامى اهتمام مىورزید و تألیفات زیادی از خود به یادگار گذاشت که برخی عبارتند از:
۱- منظومه عربى «الدرر التنظیم فی القواعد الفقهیة» در قواعد کلى فقه.
۲- رسالهاى در قاعده ضمان ید.
۳- رسالهاى در مشتق، این رساله قسمتى از تقریرات درس میرزاى شیرازى است که در سال ۱۳۰۵ قمری در تهران چاپ شده و در سال ۱۴۰۴ قمری ضمن مجموعه رسائل، تجدید چاپ گردید.
۴- رساله تحریم استطراق حاجیان از راه جبل به مکه معظمه، چاپ تهران ۱۳۲۰ ق.
۵- چند رساله عملیه.
۶- بیاض، مشتمل بر دعا و ذکر.
۷- صحیفه القائمیة (المهدویه)، مشتمل بر دعاهایى که از ناحیه مقدسه امام زمان (عج) نقل شده است.
۸- تقریرات فی الاصول.
۹- شصت مقاله. *مبارزات سیاسی شیخ فضل اللّه نوری در نهضت های تنباکو و مشروطیت* شیخ فضلالله در نهضت تنباکو که نخستین قیام فراگیر به رهبری روحانیت بود، نقش فعّالی داشت. او نخستین عالمی بود که به حمایت از میرزاشیرازی برخاست.
وی به عنوان نماینده میرزای شیرازی در تهران مورد توجه مردم و روحانیان بود. بهطوریکه پس از لغو قرارداد تا وقتی که میرزای شیرازی به وسیله شیخ فضلالله از لغو قرارداد اطمینان حاصل نکرد، حکم حرمت استعمال توتون و تنباکو را لغو نکرد.
شیخ فضل اللّه و مشروطیت
شیخ فضل اللّه نورى، با آغاز نهضت مشروطه، با علماى مشروطه خواه همانند سید عبد اللّه بهبهانى و سید محمّد طباطبائى سنگلجى، همراه بود و در هجرت اعتراض آمیز آنان به قم، حضور داشت. وى در روز ۲۶ جمادى الاولى سال ۱۳۲۴ قمری به سوى قم کوچ نمود و در حسن آباد، به طباطبائى، بهبهانى و سید جمال افجه اى ملحق شد.
همراهى وى با روحانیان و آزادى خواهان، موجب تضعیف دولت گردید، و بر قدرت عدالتخواهان افزود. دستاورد این هجرت عظیم و تاریخى، صدور فرمان مشروطه و رسمیت یافتن آن از طرف شاه بود. بنا به اعتقاد بیشتر مورخان، شیخ فضل اللّه در آغاز مشروطه با آن مخالف نبوده، بلکه جزء موافقان و مؤثران در آن بوده است. از اینروى، مخالفت بعدى وى با مشروطه و طرح مشروطه مشروعه، برخاسته از انحراف در نهضت مشروطیت و شرایط پیش آمده بود که نیاز به تأمل و تعمق دارد.
شیخ به تبیین و روشنگری در باب خواست استعمارگران برای جدایی دین از سیاست پرداخت و مدت سه سال با مشروطه مخالفت کرد. وی در یکی از سخرانی خود گفته بود: «مجلسی را که من می خواهم، همان مجلسی است که عموم مسلمین آن را می خواهند، مسلمین خواهان مجلسی هستند که اساس آن اسلام است، مجلسی را می خواهند که مخالف قرآن و شرعیت محمدیه نباشد ...». این مشروطه، مشروعه و شرعی نیست! از جمله نظریات شیخ فضلالله نوری «تطبیق قانون اساسی مشروطه با شرع» بود.
🔰ادامه در بخش دوم/پایانی🔰
🔰بخش دوم/پایانی🔰
وی پیشنهاد کرد که هیئتی از مجتهدین واجد شرایط، مستقل از مجلس و موازی نهاد مجلس، بر قوانین مجلس شورا مراقبت و نظارت داشته باشند. حضرت امام خمینی (ره) با تایید نظر شیخ شهید در مورد مشروطه مشروعه و تجلیل از تلاش او در راه تصویب قانون اساسی موافق با قوانین اسلامی، انحراف نهضت مشروطیت از مسیر صحیح و اعدام شیخ شهید را کار بیگانگان و عمّال داخلی آنها می دانست که به موجب ترس از قدرت اسلام و روحانیان به این کار دست زدند و در این مورد فرمود: «لکن راجع به همین مشروطه و این که مرحوم شیخ فضل الله - رحمه الله - ایستاد که مشروطه باید مشروعه باشد، باید قوانین موافق اسلام باشد، در همان وقت که ایشان این امر را فرمود و متمم قانون اساسی هم از کوشش ایشان بود، مخالفین، خارجی ها که یک همچو قدرتی را در روحانیت می دیدند، کاری کردند در ایران که شیخ فضل الله مجاهد مجتهد دارای مقامات عالیه را، یک دادگاه درست کردند و یک نفر منحرف روحانی نما او را محاکمه کرد و در میدان توپخانه شیخ فضل الله را در حضور جمعیت به دار کشیدند...جرم شیخ فضلالله چه بود؟ جرم شیخ فضلالله این بود که قانون باید اسلامی باشد. جرم شیخ فضلالله این بود که احکام قصاص غیر انسانی نیست. انسانی است او را دار زدند و از بین بردند و شما حالا به او بدگویی میکنید». ولی مخالفان اجرای احکام اسلام و غربزدگان او را متهم به استبداد کردند!
جلال آلاحمد مینویسد: «از آن روز بود که نقش غرب زدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از ۲۰۰ سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد».
شیخ فضلالله نوری پس از تحمل مشقتها، شکنجهها و ترور نافرجام از سوی نیرو های محافل ماسونیِ وابسته به انگلیس، سرانجام در روز شنبه ۱۳رجب سال ۱۳۲۷هجری قمری برابر با ۱۱مرداد ۱۲۸۸هجری شمسی سالروز تولد امام عدالت علی بن ابی طالب (ع)، پس از محاکمه در یک دادگاه فرمایشی محکوم به اعدام و در تهران به دار آویخته و به شهادت رسید.
(ر.ک: اعیان الشیعه، ج ۸، ص ۴۰۷؛ موسوعةطبقات الفقهاء، ج۱۴قسم۱، ص: ۴۹۱؛ مکارم الآثار در احوال رجال دوره قاجار، ج ۵، ص ۱۶۰۸؛ فهرس التراث، ج ۲، ص ۲۵۴؛ الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص ۴۲ ؛ (ر.ک: رجال إیران ۳/ ۹۶؛ شهداء الفضیلة/ ۳۵۴؛ ۵؛ مع علماء النجف الأشرف ؛ ج۲ ؛ ص۳۲۷ ؛ جلال آل احمد، در خدمت و خیانت روشنفکران. تهران، انتشارات خوارزمی، جلد دوم، صفحه ۴۰۲؛ ملکزاده م، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران. تهران، انتشارات علمی، چاپ سوم، ۱۳۷۱ جلد ششم و هفتم، ص ۱۱۴۶)
✳️ @ShahidRabe
✅ قابل توجه یاران همیشه همراه
✋سلام علیکم
کانال، پذیرای مطالب ارسالی شما عزیزان به ویژه تولیدات فرهنگی و محتوایی اعم از
◽️مقاله
◽️سخنرانی
◽️عکس نوشته
◽️کلیپ
◽️استیکر
◽️پوستر
◽️ و ...
درباره مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه، میباشد.
لازم به توضیح است کانال برای نشر این آثار، به کیفیت توجه خاص داشته و حق اصلاح و ویرایش مطالب نوشتاری را با هماهنگی صاحب اثر، برای خود محفوظ میدارد.
خواهشمند است در آثار و مطالب ارسالی، جهت وحدت رویه و تکریم مقام شامخ شهید رابع(ره) از واژگان زیر استفاده شود.👇
«مرجعشهید علامه شیخ فضلالله نوری(ره)»
با سپاس، کانال تخصصی شهید رابع(ره)
✳️ @ShahidRabe