eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.5هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
289 ویدیو
403 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰بخش سوم/پایانی🔰 🔶🔸برگرفته از کانال مرجع ابر فقه🔰 🔸موضوع: خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز! ⏪ گناه بزرگتر از زنا! آیت الله بهجت: «البته محرمات تنها زنا و قمار و شرب خمر نیست. گاهی یک امضای بی‌جا که مقدمات و زمینه آن را هم دیگران زحمت می کشند و به دست انسان می دهند موجب از بین رفتن اعراض و نفوس می شود و به مراتب از آن بالاتر است. از ما انتظار نمی رود که گناهانی از قبیل شرب خمر را در خیابان مرتکب شویم؛ چون این کار گذشته از ترس خدا، یک نوع جنون و بی‌عقلی است و لذا از ما صادر نخواهدشد.» زمزم عرفان: ۱۹۷ ⏪ تأیید و امضاء مشروطیت از سوی آخوند خراسانی! آیت الله بهجت: «هنگامی که آخوند از پله های اتاق مطالعه شخصی، به پایین می آمد تا به مجلس درس برود ... اساسنامه و مرامنامه مشروطیت را به ایشان دادند تا امضا کند. ایشان هم ... در همان جا امضا کرد!!! 👈 ما این قضایا را می بینیم و می شنویم؛ مثل این است که و نشنیده ایم. 👈 یک و اشتباه و یا در اثر ، که از انسان صادر می شود، خدا می داند که چه قدر آثار زیانبار بر آن مترتب می شود!» زمزم عرفان، یادنامه فقیه عارف حضرت آیت الله محمد تقی بهجت، محمد محمدی ری شهری، قم، انتشارات دارالحدیث، سوم، ص ۱۹۲ و ۱۹۳ ⏪ گروه فشار و جام زهر! آیت الله بهجت: «سید محمد کاظم یزدی برای امضای جریان مشروطیت، خیلی تحت فشار بود. برخی از شاگردان آخوند خراسانی، جمعی از شاگردان وی را تحریک کردند که دسته جمعی به منزل سیّد بروند و موافقت او با مشروطیت را بگیرند. پاسخ سید این بود که: "در این کاسه، زهر است و من نمی توانم آن را بخورم!" به او اهانت کردند و گفتند: "اگر به خانه یهودی رفته بودیم، چنین پاسخی را نمی شنیدیم". سجاده او را در نماز جماعت برداشتند و سیّد را خانه نشین کردند. [حتی] صحبت از تبعید ایشان بود.». زمزم عرفان، ۱۹۶ ⏪ پشیمانی سران (علمای حامی) مشروطه! آیت الله بهجت: «مرحوم نائینی در اواخر عمر، در مورد دخالت در امر مشروطیت، تأسف می خورد و می گفت: انگور انداختیم که سرکه شود؛ اما شراب شد!» زمزم عرفان: ۲۰۰ ⏪ حکم محاربه برای مخالفین مشروطه [غربگرا]، از سوی آخوند خراسانی!!! «به عموم ملت ایران حکم خدا را اعلام می‌داریم؛ الیوم بذل جهد در استحکام و استقرار مشروطیت به منزله جهاد در رکاب امام زمان ارواحنا فداه، و سر مویی مخالفت و مسامحه به منزله خذلان و محاربه با آن حضرت صلوات الله و سلامه علیه، است، أعاذ الله المسلمین من ذلک إن شاء الله! الأحقر عبدالله المازندرانی، الأحقر محمد کاظم الخراسانی، الاأحقر نجل المرحوم الحاج میرزا خلیل». حسین زرگری نژاد، رسائل مشروطیت، دوم، تهران، ۱۳۷۷؛ ص ۴۴۷ ⏪ نظر آخوند خراسانی درباره علامه شیخ فضل الله نوری(ره)! «آیت الله بهجت: "پس از شیخ فضل الله نوری، میرزای نائینی، ورقه ای با امضای شیخ فضل الله پیش آخوند خراسانی می خواند که در آن نوشته شده بود: "بر کسانی که داخل مشروطه [انگلیسی] شده اند، باید احکام مرتدّ فطری را جاری کرد." آخوند پس از شنیدن این مطلب می گوید: "من وقتی خبر کشته شدن شیخ فضل الله را شنیدم، متأثر شدم؛ ولی اکنون !». زمزم عرفان: ۳۴۴ و ۳۴۵ ⏪ علمای حامی مشروطه غفلت داشتند! امام خمینی(ره): «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى علما هم غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸ ⏪ مدیریت پیچیده انگلیس و اشتباهات بزرگ بزرگان شیعه! آیت الله بهجت: «رؤسای مشروطه و حتی روحانیون با نفوذ را یکی پس از دیگری کشتند؛ همانهایی که توسط آنان دیگران را کشته بودند! حتی سیدعبدالله بهبهانی را بدتر از شیخ فضل الله نوری(ره) کشتند و همچنین بقیه روحانیون و امثال مرحوم مدرس را بعد از آن کشتند.» زمزم عرفان: ۲۰۰ ⏪ قاتلان علما، با فتوای اهل علم بر سر کار آمدند! آیت الله بهجت: «آری با فتوا گرفتن از اهل علم و علما، بساط مشروطه را به پا کردند، بعد که سر کار آمدند و قدرت را به دست گرفتند، همانها را مفسد جامعه معرفی کردند.» زمزم عرفان: ۲۰۵ ⏪ آیت الله بهجت: «آقازاده [فرزند آخوند خراسانی] به رضا شاه گفت: عمامه طلبه ها را برندارید. وی پاسخ داد: پدرت [هنگامی که مشروطیت را امضا کرد] عمامه آنها را برداشت.» زمزم عرفان: ۳۳۶ ✳️ @ShahidRabe
👓 سالروز مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) نائب الزیاره تمام اعضای کانال بر سر مزار آن شیخ شهید هستیم... کسی که به حق از فقهای و سیاستمداران بود و قدرش در زمان خود مجهول ماند! 🔸برگرفته از کانال زیتون ✳️ @ShahidRabe
🔰بخش چهارم🔰 شهادت نامه مرجع شهید علامه (ره)/یادداشت چهارم 🔹ماجرای اعدام مظلومانه شیخ 🔹 کشمکش بر سر و آشوب‌طلبان، درگیری میان نیروهای حکومت با مشروطه‌خواهان را نتیجه داد و درگرفت. 🔹مجلس بسته شد و برخی عناصر فتنه‌گر فرار کرده، برخی اعدام شدند. محمدعلی شاه پس از عفو عمومی، اعلام کرد که پس از سه ماه مجلس جدید افتتاح خواهد شد، و پس از مدتی را تشکیل داد تا مقدمات انتخابات را فراهم کنند. 🔹در این میان و با توجه به شرایط منطقه و میدان‌داری و فتنه‌گران، «بيش‌تر علماي مهم تهران و شهرهاي بزرگ به رهبري شيخ فضل‌الله نوري بر خلاف با بازگشايي مجلس به‌شدت مخالفت مي‌ورزيدند. و در ديدارهاي مکرر با شاه، مجلس شوراي ملي را منافي با قواعد اسلام مي‌دانستند.» 🔹از آن سو مشروطه‌خواهان وابسته به سفارت های و انگلیس، در تدارک کودتایی عظیم بودند. یکی از اقدامات لازم، از میان برداشتن علمای مخالف بود. 🔹در ظرف چند روز، شیخ فضل‌الله شد ولی جان سالم به در برد، در مخفیانه به شهادت رسید، ، (نماینده علمای مشروعه خواه برای مذاکره با علمای نجف) و میرزا مسعود شیخ‌الاسلام نیز توسط مشروطه خواهان تندرو به رسیدند. 🔹شیخ در آن ایام نوشته بود: «به صاحب شرع اقدس نبوی [قَسم] که بعد از خوردن گلوله‌ی منافقین، مکرّر در مکرّر، در قلب خلجانی شد که کاش کاری شده و مرا راحت نموده بود. و باز، خود را ملامت کرده گفتم چه آرزویی است؟! با تو کارها دارند، که شاید این وقعه یکی از هزار و اندکی از بسیار باشد، أوّلُ العِلمِ مَعرفةُ الجَبّارِ و آخِرُهُ تَفویضُ الأمرِ إلیه. این همان داعیه‌ی است. آن روز، فاش و فاش، هجوم بر هلاکت امام مبین کردند؛ امروز هجوم بر اضمحلال کتاب و دین مبین نموده‌اند.» 🔹به تدریج، برخی از فراریان و نیروهای و به عنوان و ، از شمال و جنوب، تهران را محاصره کرده و با هماهنگی نفوذی‌ها در مدافعان شهر، آن را تصرف کردند. شاه مخلوع بعد از به سفارت، برکنار شد و احمد میرزای خردسال را بر تخت نشاندند. 🔹در فقدان دولت، هیئت مدیره‌ای متشکل از اعضای و برخی دیگر از مشروطه‌خواهان سکولار شکل یافت. این ، شکل داد تا معارضان را قلع و قمع کند. «اعضاى عبارت بودند از: شيخ ابراهيم زنجانى، نماينده‌ی زنجان [فراماسون، از شاگردان و معتمدین آخوند محمد کاظم خراسانی]، ميرزا محمد، سردبير روزنامه‌ی نجات، جعفرقلى خان بختيارى، سيد محمد ملقب به «امام‌زاده»، امام‌جمعه‌ی فعلى [و] فرزند امام‌جمعه‌ی فقيد، اعتلاءالملك، جعفرقلى خان، يكى از ايرانيان ساكن در قسطنطنيه، حاجى ميرزا عبدالحسين خان كاشانى ملقب به وحيدالملك، يمين‌نظام، ميرزا علی‌محمد خان، از مجاهدين، احمدعلى خان، از مجاهدين.» 🔹در روز ‍.ق «سه مرتبه شيخ را به استنطاق بردند. ... شيخ را ... سه ربع به غروب مانده زدند. ايستاده بود و به قفقازی‌ها در كشتن پدرش كمك مى‌كرد (بعد اين پسر را هم به سزا رساندند. در حياط عدليه كشته شد.) و بعد ... دست زده هورا كشيدند، با سايرين دست مى‌داد و مى‌گفت. هم زدند و قفقازی‌ها و مجاهدينِ ديگر مى‌كردند. جمعیت حاضر مى‌گفتند. 🔹... تا آنروز در ايران كه مملكت اسلامى است همچو كارى نشده بود.» «همه‌كس تبعيد او را يقين داشت. اما تصور قتل او را علنى آن هم بدون محاكمه و استنطاق در عدليه با حضور مردم محال می‌دانست. 🔹خود شيخ هم گفته بود به سفارت‌خانه نمى‏روم و متحصن نمی‌شوم. اگر مقام سؤال و پرسش باشد حاضرم. تمام خدمات خود را به مذهب اسلام و علاوه كردن آن اصل به قانون اساسى كه پنج نفر بايد از طراز اول مجتهدين در نشر قوانين حاضر باشند ثابت می‌كنم. اگر زور باشد غير تسليم چاره نيست. نيم ساعت استنطاق در كميته‌ی جنگ كردند، آن هم همين بود كه تو مقصر هستى و بر خلاف حرف زدى، و حال آن‌كه شيخ اهل نظام نبود و قشونى را به باد نداده بود. می‌بايست در عدليه موافق قانون اساسى و مشروطه استنطاق علنى شود و حكم قتل او از مجتهدين عالم‌تر او صادر گردد و نايب‌السلطنه امضاء كند، نه به حكم يپرم و معزّالسلطان. اين‌ها انتقام است، غرض شخصى و ميل جمعى. اما اسباب فناء و اضمحلال خواهد بود به‌زودى.» 🔹«پس از کشته شدن آقا شیخ فضل‌الله هیجانِ باطنی ویژه ای در عموم مردم پیدا شد، به حدّی که رؤسای آن‌ها حاشا کردند که این قتل، بدون تصویب و اجازه‌ی ماها بوده است و خودِ مجاهدین این کار را کرده‌اند..... 🔰ادامه در بخش پنجم🔰
🔰بخش سوم/پایانی🔰 🔶🔸برگرفته از کانال مرجع ابر فقه🔰 🔸موضوع: خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز! ⏪ گناه بزرگتر از زنا! آیت الله بهجت: «البته محرمات تنها زنا و قمار و شرب خمر نیست. گاهی یک امضای بی‌جا که مقدمات و زمینه آن را هم دیگران زحمت می کشند و به دست انسان می دهند موجب از بین رفتن اعراض و نفوس می شود و به مراتب از آن بالاتر است. از ما انتظار نمی رود که گناهانی از قبیل شرب خمر را در خیابان مرتکب شویم؛ چون این کار گذشته از ترس خدا، یک نوع جنون و بی‌عقلی است و لذا از ما صادر نخواهدشد.» زمزم عرفان: ۱۹۷ ⏪ تأیید و امضاء مشروطیت از سوی آخوند خراسانی! آیت الله بهجت: «هنگامی که آخوند از پله های اتاق مطالعه شخصی، به پایین می آمد تا به مجلس درس برود ... اساسنامه و مرامنامه مشروطیت را به ایشان دادند تا امضا کند. ایشان هم ... در همان جا امضا کرد!!! 👈 ما این قضایا را می بینیم و می شنویم؛ مثل این است که و نشنیده ایم. 👈 یک و اشتباه و یا در اثر ، که از انسان صادر می شود، خدا می داند که چه قدر آثار زیانبار بر آن مترتب می شود!» زمزم عرفان، یادنامه فقیه عارف حضرت آیت الله محمد تقی بهجت، محمد محمدی ری شهری، قم، انتشارات دارالحدیث، سوم، ص ۱۹۲ و ۱۹۳ ⏪ گروه فشار و جام زهر! آیت الله بهجت: «سید محمد کاظم یزدی برای امضای جریان مشروطیت، خیلی تحت فشار بود. برخی از شاگردان آخوند خراسانی، جمعی از شاگردان وی را تحریک کردند که دسته جمعی به منزل سیّد بروند و موافقت او با مشروطیت را بگیرند. پاسخ سید این بود که: "در این کاسه، زهر است و من نمی توانم آن را بخورم!" به او اهانت کردند و گفتند: "اگر به خانه یهودی رفته بودیم، چنین پاسخی را نمی شنیدیم". سجاده او را در نماز جماعت برداشتند و سیّد را خانه نشین کردند. [حتی] صحبت از تبعید ایشان بود.». زمزم عرفان، ۱۹۶ ⏪ پشیمانی سران (علمای حامی) مشروطه! آیت الله بهجت: «مرحوم نائینی در اواخر عمر، در مورد دخالت در امر مشروطیت، تأسف می خورد و می گفت: انگور انداختیم که سرکه شود؛ اما شراب شد!» زمزم عرفان: ۲۰۰ ⏪ حکم محاربه برای مخالفین مشروطه [غربگرا]، از سوی آخوند خراسانی!!! «به عموم ملت ایران حکم خدا را اعلام می‌داریم؛ الیوم بذل جهد در استحکام و استقرار مشروطیت به منزله جهاد در رکاب امام زمان ارواحنا فداه، و سر مویی مخالفت و مسامحه به منزله خذلان و محاربه با آن حضرت صلوات الله و سلامه علیه، است، أعاذ الله المسلمین من ذلک إن شاء الله! الأحقر عبدالله المازندرانی، الأحقر محمد کاظم الخراسانی، الاأحقر نجل المرحوم الحاج میرزا خلیل». حسین زرگری نژاد، رسائل مشروطیت، دوم، تهران، ۱۳۷۷؛ ص ۴۴۷ ⏪ نظر آخوند خراسانی درباره علامه شیخ فضل الله نوری(ره)! «آیت الله بهجت: "پس از شیخ فضل الله نوری، میرزای نائینی، ورقه ای با امضای شیخ فضل الله پیش آخوند خراسانی می خواند که در آن نوشته شده بود: "بر کسانی که داخل مشروطه [انگلیسی] شده اند، باید احکام مرتدّ فطری را جاری کرد." آخوند پس از شنیدن این مطلب می گوید: "من وقتی خبر کشته شدن شیخ فضل الله را شنیدم، متأثر شدم؛ ولی اکنون !». زمزم عرفان: ۳۴۴ و ۳۴۵ ⏪ علمای حامی مشروطه غفلت داشتند! امام خمینی(ره): «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى علما هم غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸ ⏪ مدیریت پیچیده انگلیس و اشتباهات بزرگ بزرگان شیعه! آیت الله بهجت: «رؤسای مشروطه و حتی روحانیون با نفوذ را یکی پس از دیگری کشتند؛ همانهایی که توسط آنان دیگران را کشته بودند! حتی سیدعبدالله بهبهانی را بدتر از شیخ فضل الله نوری(ره) کشتند و همچنین بقیه روحانیون و امثال مرحوم مدرس را بعد از آن کشتند.» زمزم عرفان: ۲۰۰ ⏪ قاتلان علما، با فتوای اهل علم بر سر کار آمدند! آیت الله بهجت: «آری با فتوا گرفتن از اهل علم و علما، بساط مشروطه را به پا کردند، بعد که سر کار آمدند و قدرت را به دست گرفتند، همانها را مفسد جامعه معرفی کردند.» زمزم عرفان: ۲۰۵ ⏪ آیت الله بهجت: «آقازاده [فرزند آخوند خراسانی] به رضا شاه گفت: عمامه طلبه ها را برندارید. وی پاسخ داد: پدرت [هنگامی که مشروطیت را امضا کرد] عمامه آنها را برداشت.» زمزم عرفان: ۳۳۶ ✳️ @ShahidRabe
🔰بخش چهارم🔰 شهادت نامه مرجع شهید علامه (ره)/یادداشت چهارم 🔹ماجرای اعدام مظلومانه شیخ 🔹 کشمکش بر سر و آشوب‌طلبان، درگیری میان نیروهای حکومت با مشروطه‌خواهان را نتیجه داد و درگرفت. 🔹مجلس بسته شد و برخی عناصر فتنه‌گر فرار کرده، برخی اعدام شدند. محمدعلی شاه پس از عفو عمومی، اعلام کرد که پس از سه ماه مجلس جدید افتتاح خواهد شد، و پس از مدتی را تشکیل داد تا مقدمات انتخابات را فراهم کنند. 🔹در این میان و با توجه به شرایط منطقه و میدان‌داری و فتنه‌گران، «بيش‌تر علماي مهم تهران و شهرهاي بزرگ به رهبري شيخ فضل‌الله نوري بر خلاف با بازگشايي مجلس به‌شدت مخالفت مي‌ورزيدند. و در ديدارهاي مکرر با شاه، مجلس شوراي ملي را منافي با قواعد اسلام مي‌دانستند.» 🔹از آن سو مشروطه‌خواهان وابسته به سفارت های و انگلیس، در تدارک کودتایی عظیم بودند. یکی از اقدامات لازم، از میان برداشتن علمای مخالف بود. 🔹در ظرف چند روز، شیخ فضل‌الله شد ولی جان سالم به در برد، در مخفیانه به شهادت رسید، ، (نماینده علمای مشروعه خواه برای مذاکره با علمای نجف) و میرزا مسعود شیخ‌الاسلام نیز توسط مشروطه خواهان تندرو به رسیدند. 🔹شیخ در آن ایام نوشته بود: «به صاحب شرع اقدس نبوی [قَسم] که بعد از خوردن گلوله‌ی منافقین، مکرّر در مکرّر، در قلب خلجانی شد که کاش کاری شده و مرا راحت نموده بود. و باز، خود را ملامت کرده گفتم چه آرزویی است؟! با تو کارها دارند، که شاید این وقعه یکی از هزار و اندکی از بسیار باشد، أوّلُ العِلمِ مَعرفةُ الجَبّارِ و آخِرُهُ تَفویضُ الأمرِ إلیه. این همان داعیه‌ی است. آن روز، فاش و فاش، هجوم بر هلاکت امام مبین کردند؛ امروز هجوم بر اضمحلال کتاب و دین مبین نموده‌اند.» 🔹به تدریج، برخی از فراریان و نیروهای و به عنوان و ، از شمال و جنوب، تهران را محاصره کرده و با هماهنگی نفوذی‌ها در مدافعان شهر، آن را تصرف کردند. شاه مخلوع بعد از به سفارت، برکنار شد و احمد میرزای خردسال را بر تخت نشاندند. 🔹در فقدان دولت، هیئت مدیره‌ای متشکل از اعضای و برخی دیگر از مشروطه‌خواهان سکولار شکل یافت. این ، شکل داد تا معارضان را قلع و قمع کند. «اعضاى عبارت بودند از: شيخ ابراهيم زنجانى، نماينده‌ی زنجان [فراماسون، از شاگردان و معتمدین آخوند محمد کاظم خراسانی]، ميرزا محمد، سردبير روزنامه‌ی نجات، جعفرقلى خان بختيارى، سيد محمد ملقب به «امام‌زاده»، امام‌جمعه‌ی فعلى [و] فرزند امام‌جمعه‌ی فقيد، اعتلاءالملك، جعفرقلى خان، يكى از ايرانيان ساكن در قسطنطنيه، حاجى ميرزا عبدالحسين خان كاشانى ملقب به وحيدالملك، يمين‌نظام، ميرزا علی‌محمد خان، از مجاهدين، احمدعلى خان، از مجاهدين.» 🔹در روز ‍.ق «سه مرتبه شيخ را به استنطاق بردند. ... شيخ را ... سه ربع به غروب مانده زدند. ايستاده بود و به قفقازی‌ها در كشتن پدرش كمك مى‌كرد (بعد اين پسر را هم به سزا رساندند. در حياط عدليه كشته شد.) و بعد ... دست زده هورا كشيدند، با سايرين دست مى‌داد و مى‌گفت. هم زدند و قفقازی‌ها و مجاهدينِ ديگر مى‌كردند. جمعیت حاضر مى‌گفتند. 🔹... تا آنروز در ايران كه مملكت اسلامى است همچو كارى نشده بود.» «همه‌كس تبعيد او را يقين داشت. اما تصور قتل او را علنى آن هم بدون محاكمه و استنطاق در عدليه با حضور مردم محال می‌دانست. 🔹خود شيخ هم گفته بود به سفارت‌خانه نمى‏روم و متحصن نمی‌شوم. اگر مقام سؤال و پرسش باشد حاضرم. تمام خدمات خود را به مذهب اسلام و علاوه كردن آن اصل به قانون اساسى كه پنج نفر بايد از طراز اول مجتهدين در نشر قوانين حاضر باشند ثابت می‌كنم. اگر زور باشد غير تسليم چاره نيست. نيم ساعت استنطاق در كميته‌ی جنگ كردند، آن هم همين بود كه تو مقصر هستى و بر خلاف حرف زدى، و حال آن‌كه شيخ اهل نظام نبود و قشونى را به باد نداده بود. می‌بايست در عدليه موافق قانون اساسى و مشروطه استنطاق علنى شود و حكم قتل او از مجتهدين عالم‌تر او صادر گردد و نايب‌السلطنه امضاء كند، نه به حكم يپرم و معزّالسلطان. اين‌ها انتقام است، غرض شخصى و ميل جمعى. اما اسباب فناء و اضمحلال خواهد بود به‌زودى.» 🔹«پس از کشته شدن آقا شیخ فضل‌الله هیجانِ باطنی ویژه ای در عموم مردم پیدا شد، به حدّی که رؤسای آن‌ها حاشا کردند که این قتل، بدون تصویب و اجازه‌ی ماها بوده است و خودِ مجاهدین این کار را کرده‌اند..... 🔰ادامه در بخش پنجم🔰
🔰بخش سوم/پایانی🔰 🔶🔸برگرفته از کانال مرجع ابر فقه🔰 🔸موضوع: خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز! ⏪ گناه بزرگتر از زنا! آیت الله بهجت: «البته محرمات تنها زنا و قمار و شرب خمر نیست. گاهی یک امضای بی‌جا که مقدمات و زمینه آن را هم دیگران زحمت می کشند و به دست انسان می دهند موجب از بین رفتن اعراض و نفوس می شود و به مراتب از آن بالاتر است. از ما انتظار نمی رود که گناهانی از قبیل شرب خمر را در خیابان مرتکب شویم؛ چون این کار گذشته از ترس خدا، یک نوع جنون و بی‌عقلی است و لذا از ما صادر نخواهدشد.» زمزم عرفان: ۱۹۷ ⏪ تأیید و امضاء مشروطیت از سوی آخوند خراسانی! آیت الله بهجت: «هنگامی که آخوند از پله های اتاق مطالعه شخصی، به پایین می آمد تا به مجلس درس برود ... اساسنامه و مرامنامه مشروطیت را به ایشان دادند تا امضا کند. ایشان هم ... در همان جا امضا کرد!!! 👈 ما این قضایا را می بینیم و می شنویم؛ مثل این است که و نشنیده ایم. 👈 یک و اشتباه و یا در اثر ، که از انسان صادر می شود، خدا می داند که چه قدر آثار زیانبار بر آن مترتب می شود!» زمزم عرفان، یادنامه فقیه عارف حضرت آیت الله محمد تقی بهجت، محمد محمدی ری شهری، قم، انتشارات دارالحدیث، سوم، ص ۱۹۲ و ۱۹۳ ⏪ گروه فشار و جام زهر! آیت الله بهجت: «سید محمد کاظم یزدی برای امضای جریان مشروطیت، خیلی تحت فشار بود. برخی از شاگردان آخوند خراسانی، جمعی از شاگردان وی را تحریک کردند که دسته جمعی به منزل سیّد بروند و موافقت او با مشروطیت را بگیرند. پاسخ سید این بود که: "در این کاسه، زهر است و من نمی توانم آن را بخورم!" به او اهانت کردند و گفتند: "اگر به خانه یهودی رفته بودیم، چنین پاسخی را نمی شنیدیم". سجاده او را در نماز جماعت برداشتند و سیّد را خانه نشین کردند. [حتی] صحبت از تبعید ایشان بود.». زمزم عرفان، ۱۹۶ ⏪ پشیمانی سران (علمای حامی) مشروطه! آیت الله بهجت: «مرحوم نائینی در اواخر عمر، در مورد دخالت در امر مشروطیت، تأسف می خورد و می گفت: انگور انداختیم که سرکه شود؛ اما شراب شد!» زمزم عرفان: ۲۰۰ ⏪ حکم محاربه برای مخالفین مشروطه [غربگرا]، از سوی آخوند خراسانی!!! «به عموم ملت ایران حکم خدا را اعلام می‌داریم؛ الیوم بذل جهد در استحکام و استقرار مشروطیت به منزله جهاد در رکاب امام زمان ارواحنا فداه، و سر مویی مخالفت و مسامحه به منزله خذلان و محاربه با آن حضرت صلوات الله و سلامه علیه، است، أعاذ الله المسلمین من ذلک إن شاء الله! الأحقر عبدالله المازندرانی، الأحقر محمد کاظم الخراسانی، الاأحقر نجل المرحوم الحاج میرزا خلیل». حسین زرگری نژاد، رسائل مشروطیت، دوم، تهران، ۱۳۷۷؛ ص ۴۴۷ ⏪ نظر آخوند خراسانی درباره علامه شیخ فضل الله نوری(ره)! «آیت الله بهجت: "پس از شیخ فضل الله نوری، میرزای نائینی، ورقه ای با امضای شیخ فضل الله پیش آخوند خراسانی می خواند که در آن نوشته شده بود: "بر کسانی که داخل مشروطه [انگلیسی] شده اند، باید احکام مرتدّ فطری را جاری کرد." آخوند پس از شنیدن این مطلب می گوید: "من وقتی خبر کشته شدن شیخ فضل الله را شنیدم، متأثر شدم؛ ولی اکنون !». زمزم عرفان: ۳۴۴ و ۳۴۵ ⏪ علمای حامی مشروطه غفلت داشتند! امام خمینی(ره): «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى علما هم غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸ ⏪ مدیریت پیچیده انگلیس و اشتباهات بزرگ بزرگان شیعه! آیت الله بهجت: «رؤسای مشروطه و حتی روحانیون با نفوذ را یکی پس از دیگری کشتند؛ همانهایی که توسط آنان دیگران را کشته بودند! حتی سیدعبدالله بهبهانی را بدتر از شیخ فضل الله نوری(ره) کشتند و همچنین بقیه روحانیون و امثال مرحوم مدرس را بعد از آن کشتند.» زمزم عرفان: ۲۰۰ ⏪ قاتلان علما، با فتوای اهل علم بر سر کار آمدند! آیت الله بهجت: «آری با فتوا گرفتن از اهل علم و علما، بساط مشروطه را به پا کردند، بعد که سر کار آمدند و قدرت را به دست گرفتند، همانها را مفسد جامعه معرفی کردند.» زمزم عرفان: ۲۰۵ ⏪ آیت الله بهجت: «آقازاده [فرزند آخوند خراسانی] به رضا شاه گفت: عمامه طلبه ها را برندارید. وی پاسخ داد: پدرت [هنگامی که مشروطیت را امضا کرد] عمامه آنها را برداشت.» زمزم عرفان: ۳۳۶ ✳️ @ShahidRabe
🔰بخش سوم/پایانی🔰 🔶🔸برگرفته از کانال مرجع ابر فقه🔰 🔸موضوع: خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز! ⏪ گناه بزرگتر از زنا! آیت الله بهجت: «البته محرمات تنها زنا و قمار و شرب خمر نیست. گاهی یک امضای بی‌جا که مقدمات و زمینه آن را هم دیگران زحمت می کشند و به دست انسان می دهند موجب از بین رفتن اعراض و نفوس می شود و به مراتب از آن بالاتر است. از ما انتظار نمی رود که گناهانی از قبیل شرب خمر را در خیابان مرتکب شویم؛ چون این کار گذشته از ترس خدا، یک نوع جنون و بی‌عقلی است و لذا از ما صادر نخواهدشد.» زمزم عرفان: ۱۹۷ ⏪ تأیید و امضاء مشروطیت از سوی آخوند خراسانی! آیت الله بهجت: «هنگامی که آخوند از پله های اتاق مطالعه شخصی، به پایین می آمد تا به مجلس درس برود ... اساسنامه و مرامنامه مشروطیت را به ایشان دادند تا امضا کند. ایشان هم ... در همان جا امضا کرد!!! 👈 ما این قضایا را می بینیم و می شنویم؛ مثل این است که و نشنیده ایم. 👈 یک و اشتباه و یا در اثر ، که از انسان صادر می شود، خدا می داند که چه قدر آثار زیانبار بر آن مترتب می شود!» زمزم عرفان، یادنامه فقیه عارف حضرت آیت الله محمد تقی بهجت، محمد محمدی ری شهری، قم، انتشارات دارالحدیث، سوم، ص ۱۹۲ و ۱۹۳ ⏪ گروه فشار و جام زهر! آیت الله بهجت: «سید محمد کاظم یزدی برای امضای جریان مشروطیت، خیلی تحت فشار بود. برخی از شاگردان آخوند خراسانی، جمعی از شاگردان وی را تحریک کردند که دسته جمعی به منزل سیّد بروند و موافقت او با مشروطیت را بگیرند. پاسخ سید این بود که: "در این کاسه، زهر است و من نمی توانم آن را بخورم!" به او اهانت کردند و گفتند: "اگر به خانه یهودی رفته بودیم، چنین پاسخی را نمی شنیدیم". سجاده او را در نماز جماعت برداشتند و سیّد را خانه نشین کردند. [حتی] صحبت از تبعید ایشان بود.». زمزم عرفان، ۱۹۶ ⏪ پشیمانی سران (علمای حامی) مشروطه! آیت الله بهجت: «مرحوم نائینی در اواخر عمر، در مورد دخالت در امر مشروطیت، تأسف می خورد و می گفت: انگور انداختیم که سرکه شود؛ اما شراب شد!» زمزم عرفان: ۲۰۰ ⏪ حکم محاربه برای مخالفین مشروطه [غربگرا]، از سوی آخوند خراسانی!!! «به عموم ملت ایران حکم خدا را اعلام می‌داریم؛ الیوم بذل جهد در استحکام و استقرار مشروطیت به منزله جهاد در رکاب امام زمان ارواحنا فداه، و سر مویی مخالفت و مسامحه به منزله خذلان و محاربه با آن حضرت صلوات الله و سلامه علیه، است، أعاذ الله المسلمین من ذلک إن شاء الله! الأحقر عبدالله المازندرانی، الأحقر محمد کاظم الخراسانی، الاأحقر نجل المرحوم الحاج میرزا خلیل». حسین زرگری نژاد، رسائل مشروطیت، دوم، تهران، ۱۳۷۷؛ ص ۴۴۷ ⏪ نظر آخوند خراسانی درباره علامه شیخ فضل الله نوری(ره)! «آیت الله بهجت: "پس از شیخ فضل الله نوری، میرزای نائینی، ورقه ای با امضای شیخ فضل الله پیش آخوند خراسانی می خواند که در آن نوشته شده بود: "بر کسانی که داخل مشروطه [انگلیسی] شده اند، باید احکام مرتدّ فطری را جاری کرد." آخوند پس از شنیدن این مطلب می گوید: "من وقتی خبر کشته شدن شیخ فضل الله را شنیدم، متأثر شدم؛ ولی اکنون !». زمزم عرفان: ۳۴۴ و ۳۴۵ ⏪ علمای حامی مشروطه غفلت داشتند! امام خمینی(ره): «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى علما هم غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸ ⏪ مدیریت پیچیده انگلیس و اشتباهات بزرگ بزرگان شیعه! آیت الله بهجت: «رؤسای مشروطه و حتی روحانیون با نفوذ را یکی پس از دیگری کشتند؛ همانهایی که توسط آنان دیگران را کشته بودند! حتی سیدعبدالله بهبهانی را بدتر از شیخ فضل الله نوری(ره) کشتند و همچنین بقیه روحانیون و امثال مرحوم مدرس را بعد از آن کشتند.» زمزم عرفان: ۲۰۰ ⏪ قاتلان علما، با فتوای اهل علم بر سر کار آمدند! آیت الله بهجت: «آری با فتوا گرفتن از اهل علم و علما، بساط مشروطه را به پا کردند، بعد که سر کار آمدند و قدرت را به دست گرفتند، همانها را مفسد جامعه معرفی کردند.» زمزم عرفان: ۲۰۵ ⏪ آیت الله بهجت: «آقازاده [فرزند آخوند خراسانی] به رضا شاه گفت: عمامه طلبه ها را برندارید. وی پاسخ داد: پدرت [هنگامی که مشروطیت را امضا کرد] عمامه آنها را برداشت.» زمزم عرفان: ۳۳۶ ✳️ @ShahidRabe
🔰بخش چهارم🔰 شهادت نامه مرجع شهید علامه (ره)/یادداشت چهارم 🔹ماجرای اعدام مظلومانه شیخ 🔹 کشمکش بر سر و آشوب‌طلبان، درگیری میان نیروهای حکومت با مشروطه‌خواهان را نتیجه داد و درگرفت. 🔹مجلس بسته شد و برخی عناصر فتنه‌گر فرار کرده، برخی اعدام شدند. محمدعلی شاه پس از عفو عمومی، اعلام کرد که پس از سه ماه مجلس جدید افتتاح خواهد شد، و پس از مدتی را تشکیل داد تا مقدمات انتخابات را فراهم کنند. 🔹در این میان و با توجه به شرایط منطقه و میدان‌داری و فتنه‌گران، «بيش‌تر علماي مهم تهران و شهرهاي بزرگ به رهبري شيخ فضل‌الله نوري بر خلاف با بازگشايي مجلس به‌شدت مخالفت مي‌ورزيدند. و در ديدارهاي مکرر با شاه، مجلس شوراي ملي را منافي با قواعد اسلام مي‌دانستند.» 🔹از آن سو مشروطه‌خواهان وابسته به سفارت های و انگلیس، در تدارک کودتایی عظیم بودند. یکی از اقدامات لازم، از میان برداشتن علمای مخالف بود. 🔹در ظرف چند روز، شیخ فضل‌الله شد ولی جان سالم به در برد، در مخفیانه به شهادت رسید، ، (نماینده علمای مشروعه خواه برای مذاکره با علمای نجف) و میرزا مسعود شیخ‌الاسلام نیز توسط مشروطه خواهان تندرو به رسیدند. 🔹شیخ در آن ایام نوشته بود: «به صاحب شرع اقدس نبوی [قَسم] که بعد از خوردن گلوله‌ی منافقین، مکرّر در مکرّر، در قلب خلجانی شد که کاش کاری شده و مرا راحت نموده بود. و باز، خود را ملامت کرده گفتم چه آرزویی است؟! با تو کارها دارند، که شاید این وقعه یکی از هزار و اندکی از بسیار باشد، أوّلُ العِلمِ مَعرفةُ الجَبّارِ و آخِرُهُ تَفویضُ الأمرِ إلیه. این همان داعیه‌ی است. آن روز، فاش و فاش، هجوم بر هلاکت امام مبین کردند؛ امروز هجوم بر اضمحلال کتاب و دین مبین نموده‌اند.» 🔹به تدریج، برخی از فراریان و نیروهای و به عنوان و ، از شمال و جنوب، تهران را محاصره کرده و با هماهنگی نفوذی‌ها در مدافعان شهر، آن را تصرف کردند. شاه مخلوع بعد از به سفارت، برکنار شد و احمد میرزای خردسال را بر تخت نشاندند. 🔹در فقدان دولت، هیئت مدیره‌ای متشکل از اعضای و برخی دیگر از مشروطه‌خواهان سکولار شکل یافت. این ، شکل داد تا معارضان را قلع و قمع کند. «اعضاى عبارت بودند از: شيخ ابراهيم زنجانى، نماينده‌ی زنجان [فراماسون، از شاگردان و معتمدین آخوند محمد کاظم خراسانی]، ميرزا محمد، سردبير روزنامه‌ی نجات، جعفرقلى خان بختيارى، سيد محمد ملقب به «امام‌زاده»، امام‌جمعه‌ی فعلى [و] فرزند امام‌جمعه‌ی فقيد، اعتلاءالملك، جعفرقلى خان، يكى از ايرانيان ساكن در قسطنطنيه، حاجى ميرزا عبدالحسين خان كاشانى ملقب به وحيدالملك، يمين‌نظام، ميرزا علی‌محمد خان، از مجاهدين، احمدعلى خان، از مجاهدين.» 🔹در روز ‍.ق «سه مرتبه شيخ را به استنطاق بردند. ... شيخ را ... سه ربع به غروب مانده زدند. ايستاده بود و به قفقازی‌ها در كشتن پدرش كمك مى‌كرد (بعد اين پسر را هم به سزا رساندند. در حياط عدليه كشته شد.) و بعد ... دست زده هورا كشيدند، با سايرين دست مى‌داد و مى‌گفت. هم زدند و قفقازی‌ها و مجاهدينِ ديگر مى‌كردند. جمعیت حاضر مى‌گفتند. 🔹... تا آنروز در ايران كه مملكت اسلامى است همچو كارى نشده بود.» «همه‌كس تبعيد او را يقين داشت. اما تصور قتل او را علنى آن هم بدون محاكمه و استنطاق در عدليه با حضور مردم محال می‌دانست. 🔹خود شيخ هم گفته بود به سفارت‌خانه نمى‏‌روم و متحصن نمی‌شوم. اگر مقام سؤال و پرسش باشد حاضرم. تمام خدمات خود را به مذهب اسلام و علاوه كردن آن اصل به قانون اساسى كه پنج نفر بايد از طراز اول مجتهدين در نشر قوانين حاضر باشند ثابت می‌كنم. اگر زور باشد غير تسليم چاره نيست. نيم ساعت استنطاق در كميته‌ی جنگ كردند، آن هم همين بود كه تو مقصر هستى و بر خلاف حرف زدى، و حال آن‌كه شيخ اهل نظام نبود و قشونى را به باد نداده بود. می‌بايست در عدليه موافق قانون اساسى و مشروطه استنطاق علنى شود و حكم قتل او از مجتهدين عالم‌تر او صادر گردد و نايب‌السلطنه امضاء كند، نه به حكم يپرم و معزّالسلطان. اين‌ها انتقام است، غرض شخصى و ميل جمعى. اما اسباب فناء و اضمحلال خواهد بود به‌زودى.» 🔹«پس از کشته شدن آقا شیخ فضل‌الله هیجانِ باطنی ویژه ای در عموم مردم پیدا شد، به حدّی که رؤسای آن‌ها حاشا کردند که این قتل، بدون تصویب و اجازه‌ی ماها بوده است و خودِ مجاهدین این کار را کرده‌اند..... 🔰ادامه در بخش پنجم🔰
🔰بخش سوم/پایانی🔰 🔶🔸برگرفته از کانال مرجع ابر فقه🔰 🔸موضوع: خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز! ⏪ گناه بزرگتر از زنا! آیت الله بهجت: «البته محرمات تنها زنا و قمار و شرب خمر نیست. گاهی یک امضای بی‌جا که مقدمات و زمینه آن را هم دیگران زحمت می کشند و به دست انسان می دهند موجب از بین رفتن اعراض و نفوس می شود و به مراتب از آن بالاتر است. از ما انتظار نمی رود که گناهانی از قبیل شرب خمر را در خیابان مرتکب شویم؛ چون این کار گذشته از ترس خدا، یک نوع جنون و بی‌عقلی است و لذا از ما صادر نخواهدشد.» زمزم عرفان: ۱۹۷ ⏪ تأیید و امضاء مشروطیت از سوی آخوند خراسانی! آیت الله بهجت: «هنگامی که آخوند از پله های اتاق مطالعه شخصی، به پایین می آمد تا به مجلس درس برود ... اساسنامه و مرامنامه مشروطیت را به ایشان دادند تا امضا کند. ایشان هم ... در همان جا امضا کرد!!! 👈 ما این قضایا را می بینیم و می شنویم؛ مثل این است که و نشنیده ایم. 👈 یک و اشتباه و یا در اثر ، که از انسان صادر می شود، خدا می داند که چه قدر آثار زیانبار بر آن مترتب می شود!» زمزم عرفان، یادنامه فقیه عارف حضرت آیت الله محمد تقی بهجت، محمد محمدی ری شهری، قم، انتشارات دارالحدیث، سوم، ص ۱۹۲ و ۱۹۳ ⏪ گروه فشار و جام زهر! آیت الله بهجت: «سید محمد کاظم یزدی برای امضای جریان مشروطیت، خیلی تحت فشار بود. برخی از شاگردان آخوند خراسانی، جمعی از شاگردان وی را تحریک کردند که دسته جمعی به منزل سیّد بروند و موافقت او با مشروطیت را بگیرند. پاسخ سید این بود که: "در این کاسه، زهر است و من نمی توانم آن را بخورم!" به او اهانت کردند و گفتند: "اگر به خانه یهودی رفته بودیم، چنین پاسخی را نمی شنیدیم". سجاده او را در نماز جماعت برداشتند و سیّد را خانه نشین کردند. [حتی] صحبت از تبعید ایشان بود.». زمزم عرفان، ۱۹۶ ⏪ پشیمانی سران (علمای حامی) مشروطه! آیت الله بهجت: «[محمدحسین]نائینی در اواخر عمر، در مورد دخالت در امر مشروطیت، تأسف می خورد و می گفت: انگور انداختیم که سرکه شود؛ اما شراب شد!» زمزم عرفان: ۲۰۰ ⏪ حکم محاربه برای مخالفین مشروطه [غربگرا]، از سوی آخوند خراسانی!!! «به عموم ملت ایران حکم خدا را اعلام می‌داریم؛ الیوم بذل جهد در استحکام و استقرار مشروطیت به منزله جهاد در رکاب امام زمان ارواحنا فداه، و سر مویی مخالفت و مسامحه به منزله خذلان و محاربه با آن حضرت صلوات الله و سلامه علیه، است، أعاذ الله المسلمین من ذلک إن شاء الله! الأحقر عبدالله المازندرانی، الأحقر محمد کاظم الخراسانی، الاأحقر نجل المرحوم الحاج میرزا خلیل». حسین زرگری نژاد، رسائل مشروطیت، دوم، تهران، ۱۳۷۷؛ ص ۴۴۷ ⏪ نظر آخوند خراسانی درباره علامه شیخ فضل الله نوری(ره)! «آیت الله بهجت: "پس از شیخ فضل الله نوری، میرزای نائینی، ورقه ای با امضای شیخ فضل الله پیش آخوند خراسانی می خواند که در آن نوشته شده بود: "بر کسانی که داخل مشروطه [انگلیسی] شده اند، باید احکام مرتدّ فطری را جاری کرد." آخوند پس از شنیدن این مطلب می گوید: "من وقتی خبر کشته شدن شیخ فضل الله را شنیدم، متأثر شدم؛ ولی اکنون !». زمزم عرفان: ۳۴۴ و ۳۴۵ ⏪ علمای حامی مشروطه در قتل شیخ، مقصر بودند و غفلت داشتند! امام خمینی(ره): «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى علما هم غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸ ⏪ مدیریت پیچیده انگلیس و اشتباهات بزرگ بزرگان شیعه! آیت الله بهجت: «رؤسای مشروطه و حتی روحانیون با نفوذ را یکی پس از دیگری کشتند؛ همانهایی که توسط آنان دیگران را کشته بودند! حتی سیدعبدالله بهبهانی را بدتر از شیخ فضل الله نوری(ره) کشتند و همچنین بقیه روحانیون و امثال مرحوم مدرس را بعد از آن کشتند.» زمزم عرفان: ۲۰۰ ⏪ قاتلان علما، با فتوای اهل علم بر سر کار آمدند! آیت الله بهجت: «آری با فتوا گرفتن از اهل علم و علما، بساط مشروطه را به پا کردند، بعد که سر کار آمدند و قدرت را به دست گرفتند، همانها را مفسد جامعه معرفی کردند.» زمزم عرفان: ۲۰۵ ⏪ آیت الله بهجت: «آقازاده [فرزند آخوند خراسانی] به رضا شاه گفت: عمامه طلبه ها را برندارید. وی پاسخ داد: پدرت [هنگامی که مشروطیت را امضا کرد] عمامه آنها را برداشت.» زمزم عرفان: ۳۳۶ ✳️ @ShahidRabe
🔰بخش سوم/پایانی🔰 🔶🔸برگرفته از کانال مرجع ابر فقه🔰 🔸موضوع: خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز! ⏪ گناه بزرگتر از زنا! آیت الله بهجت: «البته محرمات تنها زنا و قمار و شرب خمر نیست. گاهی یک امضای بی‌جا که مقدمات و زمینه آن را هم دیگران زحمت می کشند و به دست انسان می دهند موجب از بین رفتن اعراض و نفوس می شود و به مراتب از آن بالاتر است. از ما انتظار نمی رود که گناهانی از قبیل شرب خمر را در خیابان مرتکب شویم؛ چون این کار گذشته از ترس خدا، یک نوع جنون و بی‌عقلی است و لذا از ما صادر نخواهدشد.» زمزم عرفان: ۱۹۷ ⏪ تأیید و امضاء مشروطیت از سوی آخوند خراسانی! آیت الله بهجت: «هنگامی که آخوند از پله های اتاق مطالعه شخصی، به پایین می آمد تا به مجلس درس برود ... اساسنامه و مرامنامه مشروطیت را به ایشان دادند تا امضا کند. ایشان هم ... در همان جا امضا کرد!!! 👈 ما این قضایا را می بینیم و می شنویم؛ مثل این است که و نشنیده ایم. 👈 یک و اشتباه و یا در اثر ، که از انسان صادر می شود، خدا می داند که چه قدر آثار زیانبار بر آن مترتب می شود!» زمزم عرفان، یادنامه فقیه عارف حضرت آیت الله محمد تقی بهجت، محمد محمدی ری شهری، قم، انتشارات دارالحدیث، سوم، ص ۱۹۲ و ۱۹۳ ⏪ گروه فشار و جام زهر! آیت الله بهجت: «سید محمد کاظم یزدی برای امضای جریان مشروطیت، خیلی تحت فشار بود. برخی از شاگردان آخوند خراسانی، جمعی از شاگردان وی را تحریک کردند که دسته جمعی به منزل سیّد بروند و موافقت او با مشروطیت را بگیرند. پاسخ سید این بود که: "در این کاسه، زهر است و من نمی توانم آن را بخورم!" به او اهانت کردند و گفتند: "اگر به خانه یهودی رفته بودیم، چنین پاسخی را نمی شنیدیم". سجاده او را در نماز جماعت برداشتند و سیّد را خانه نشین کردند. [حتی] صحبت از تبعید ایشان بود.». زمزم عرفان، ۱۹۶ ⏪ پشیمانی سران (علمای حامی) مشروطه! آیت الله بهجت: «[محمدحسین]نائینی در اواخر عمر، در مورد دخالت در امر مشروطیت، تأسف می خورد و می گفت: انگور انداختیم که سرکه شود؛ اما شراب شد!» زمزم عرفان: ۲۰۰ ⏪ حکم محاربه برای مخالفین مشروطه [غربگرا]، از سوی آخوند خراسانی!!! «به عموم ملت ایران حکم خدا را اعلام می‌داریم؛ الیوم بذل جهد در استحکام و استقرار مشروطیت به منزله جهاد در رکاب امام زمان ارواحنا فداه، و سر مویی مخالفت و مسامحه به منزله خذلان و محاربه با آن حضرت صلوات الله و سلامه علیه، است، أعاذ الله المسلمین من ذلک إن شاء الله! الأحقر عبدالله المازندرانی، الأحقر محمد کاظم الخراسانی، الاأحقر نجل المرحوم الحاج میرزا خلیل». حسین زرگری نژاد، رسائل مشروطیت، دوم، تهران، ۱۳۷۷؛ ص ۴۴۷ ⏪ نظر آخوند خراسانی درباره علامه شیخ فضل الله نوری(ره)! «آیت الله بهجت: "پس از شیخ فضل الله نوری، میرزای نائینی، ورقه ای با امضای شیخ فضل الله پیش آخوند خراسانی می خواند که در آن نوشته شده بود: "بر کسانی که داخل مشروطه [انگلیسی] شده اند، باید احکام مرتدّ فطری را جاری کرد." آخوند پس از شنیدن این مطلب می گوید: "من وقتی خبر کشته شدن شیخ فضل الله را شنیدم، متأثر شدم؛ ولی اکنون !». زمزم عرفان: ۳۴۴ و ۳۴۵ ⏪ علمای حامی مشروطه در قتل شیخ، مقصر بودند و غفلت داشتند! امام خمینی(ره): «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى علما هم غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸ ⏪ مدیریت پیچیده انگلیس و اشتباهات بزرگ بزرگان شیعه! آیت الله بهجت: «رؤسای مشروطه و حتی روحانیون با نفوذ را یکی پس از دیگری کشتند؛ همانهایی که توسط آنان دیگران را کشته بودند! حتی سیدعبدالله بهبهانی را بدتر از شیخ فضل الله نوری(ره) کشتند و همچنین بقیه روحانیون و امثال مرحوم مدرس را بعد از آن کشتند.» زمزم عرفان: ۲۰۰ ⏪ قاتلان علما، با فتوای اهل علم بر سر کار آمدند! آیت الله بهجت: «آری با فتوا گرفتن از اهل علم و علما، بساط مشروطه را به پا کردند، بعد که سر کار آمدند و قدرت را به دست گرفتند، همانها را مفسد جامعه معرفی کردند.» زمزم عرفان: ۲۰۵ ⏪ آیت الله بهجت: «آقازاده [فرزند آخوند خراسانی] به رضا شاه گفت: عمامه طلبه ها را برندارید. وی پاسخ داد: پدرت [هنگامی که مشروطیت را امضا کرد] عمامه آنها را برداشت.» زمزم عرفان: ۳۳۶ ✳️ @ShahidRabe