شهید سید محمدباقر صدر
❓آيا اسلام برنامهاى براى زندگى است؟ (۲)
📍 اسلام، انقلابى است كه در آن، زندگى از عقيده، و بُعد اجتماعى از امور معنوى جدا نيست. ازاينرو اسلام همواره در طول تاريخ، انقلابى بىهمتا بوده است؛ زيرا جوهر عقيدۀ اسلامى، توحيد است و اسلام با همين توحيد، انسان را از بندگى غير خدا آزاد مىكند: «لاالهالاالله»؛ و همۀ شكلهاى الوهيت ساختگى را در طول تاريخ كنار مىزند و به اين وسيله انسان را از درون آزاد مىسازد.
📍 آنگاه بهعنوان مولود طبيعى اين آزادسازى، مقرر مىدارد كه ثروت و اساساً هستى، مالكى جز خدا ندارد و اين همان آزادسازى انسان از برون است. امام على علیهالسلام اين دو حقيقت را به هم پيوند داده و چنين فرموده است: «العِباد عِباد الله وَ المَالُ مَال الله»؛ بندگان، همه بندگان خدايند و اموال، همه از آنِ خداست.
📍بدينسان، اسلام تمامى بندهاى دروغين و موانع تاريخىِ پيشرفت انسان و حركت شتابان و تکاپوی او بهسوى خدا را درهم شكست؛ خواه اين بندها و موانع، بهصورت بتها و امور ترسناک و به بند كشيدن انسان در برابر نيروهاى اسطورهاى باشد و خواه بهصورت قدرتهايى كه شالوده سيطرۀ طاغوتی را - اعم از اينكه فرد باشد يا گروه و طبقه - در پهنۀ زمين عليه مردم بنياد مىنهند و به اين وسيله مانع رشد طبيعى آنها مىشوند و در نتيجه رابطه تبعيت و بندگى را بر آنان تحميل مىنمايند.
📚 اسلام راهبر زندگى؛ صفحه ۴۶
🔰 برای مطالعه پاسخ کامل شهید صدر به این سوال، به کتاب «اسلام راهبر زندگی» مراجعه نمایید.
🆔 @shahidsadr
💢 پرونده ویژه
📝 بازخوانی الگوهای آرمانی
🔺 شهید صدر پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایرانی، دو روز در هفته درس خارج فقه خود را تعطیل و زمان آن را به ارائه درسگفتارهای تفسیری از قرآن کریم اختصاص داد. این درسگفتارها بنا به ضرورتهای سیاسی و اجتماعی آن دوره به موضوع دین و رابطۀ آن با جامعه و تاریخ پرداخته است. متناسب با مسئلههایی که در شرایط فعلی با آنها روبهرو هستیم، در ایام دهۀ فجر بخشهایی از فصل سوم کتاب را با هشتگ #بازخوانی_الگوهای_آرمانی در صفحات پژوهشگاه شهید صدر مرور میکنیم.
📎 بله:
🔖 https://ble.ir/shahidsadr
🔸 تلگرام
🔖 t.me/shahidsadr
📚 برای مطالعه کامل این مباحث میتوانید کتاب سنتهای تاریخی در قرآن کریم را از این لینک دریافت نمایید.
🆔 @shahidsadr
📝 بازخوانی الگوهای آرمانی
🔻 انسان و درونمایۀ او پایۀ حرکت تاریخ است... و حرکت تاریخ با سایر حرکتها تفاوت دارد؛ زیرا افزونبر سبب، دارای غایت و هدف نیز هست؛ یعنی تنها به سبب و حوادث گذشته خود وابسته نیست، بلکه به غایت نیز بستگی دارد؛ زیرا حرکتی هدفمند است که دارای علتی غایی و چشماندازی در آینده است.
🔻 پس آینده، محرک هریک از فعالیتهای تاریخی است. البته آینده، بالفعل وجود ندارد، اما از رهگذر وجود ذهنی که بروزدهنده آن است، این انگیزش را انجام میدهد.
🔻 بنابراین وجود ذهنی، انگیزه و محرک و مدار حرکت تاریخ است... و وجود ذهنی دو جنبه دارد: جنبۀ فکری و جنبۀ ارادی. با آمیخته شدن اندیشه و اراده، فاعلیت و انگیزشگری آینده برای کنش تاریخی در صحنۀ اجتماع شکل میگیرد.
🔻 ازاینرو صحیح است که بگوییم درونمایۀ انسان، بنیان حرکت تاریخ و اساس روبنای اجتماعی با تمام روابط، نظامها، افکار و جزئیات آن است. این روبنا با آن بنیان مرتبط است و هرگونه تغییر و تحولی در این روبنا درواقع با تغییر و تحول آن بنیان ارتباط دارد و هرگاه اساس و پایه تغییر کند، روبنا هم تغییر میکند…
🔻 پس رابطۀ درونمایۀ انسان با بنای فوقانی و تاریخی جامعه، رابطۀ تبعیت و سببیت و بیانگر یکی از سنتهای تاریخی است که در ذیل این کلام خدواند متعال، مطرح میشود:
«إِنَّ اللهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» (همانا خداوند سرنوشت هیچ گروهی را تغییر نمیدهد، مگر آنکه آنها در خودشان دگرگونی پدید آورند). [سورۀ رعد، آیه۱۱]
📚 سنتهای تاریخی در قرآن کریم، صفحه ۱۳۳ با تلخیص
🔰 برای شروع مطالعه پرونده #بازخوانی_الگوهای_آرمانی اینجا کلیک کنید.
🆔 @shahidsadr
🌸 علی علیهالسلام، امتداد طبیعی محمد صلیاللهعلیهوآله
🔹️ اگر خداوند علی را در آیۀ مباهله، نفْس [یعنی خود] رسول خدا صلیاللهعلیهوآله شمرد، ازآنروی بود که مسلمانان دریابند که او امتداد طبیعی محمد صلیاللهعلیهوآله و پرتوی فراتابیده از روح بزرگ اوست.
📚فدک در تاریخ، صفحه ۱۰۶
🆔 @shahidsadr
🌸 علی علیهالسلام، امتداد طبیعی محمد صلیاللهعلیهوآله
🔹️رسول خدا صلیاللهعلیهوآله همانسان که توانست بتپرستی را محو سازد، توانست علی علیهالسلام را در پرتو حقایقی که از وجود خویش بر او افاضه مینمود به چشم همیشهبیداری تبدیل کند که پاسدار دین خداوند بود؛ چه اینکه حیات دنیایی با خواستها و احساسهای مخصوصش در وی فرومُرده و او تنها با دین و اعتقادش زندگی میکرد.
🔹️اگر فداکاریِ فضیلتمدار انسانی را کتابی تلقی کنیم، کارهای علی علیهالسلام عنوان این کتاب است که پرتو جاودانگی از آن فرامیتابد.
اگر اصول آسمانی محمد صلیاللهعلیهوآله نمودی عملی بر روی زمین داشته باشد، علی علیهالسلام تجسم زندۀ آن اصول در طول همۀ روزگاران و همۀ نسلهاست.
🔹️اگر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله علی و قرآن را در میان امتش جانشین ساخته، بدینروی بوده که قرآن تفسیر معانیِ علیِ بزرگ علیهالسلام باشد و معانی علی علیهالسلام، تجسمی از الگوهای قرآن کریم قرار گیرد.
🔹️اگر خداوند علی را در آیۀ مباهله، نفْس [یعنی خود] رسول خدا صلیاللهعلیهوآله شمرد، ازآنروی بود که مسلمانان دریابند که او امتداد طبیعی محمد صلیاللهعلیهوآله و پرتوی فراتابیده از روح بزرگ اوست.
🔹️اگر پیامبر صلیاللهعلیهوآله برای هجرت، بیمناکانه از مکه بیرون آمد و علی علیهالسلام را بر بستر خویش باقی نهاد تا بهجای او بر آن کشته شود، بدین معناست که تنها این دین مقدس بود که مسیر زندگی این دو انسان بزرگ را ترسیم مینمود. بنابراین اگر رسالت الهی ناگزیر به دو تن نیاز دارد که یکی آن رسالت را آشکار سازد و دیگری در راه آن جانفشانی کند، باید از سویی مرد اول دین باقی بماند تا با وجود وی رسالت زنده بماند و از سوی دیگر باید مرد دوم جان خود را قربانی او سازد تا فداکاری او نیز مایۀ حیات رسالت باشد.
🔹️اگر آسمان جوانیِ علی علیهالسلام را ستوده و رضایت ذات الهی را از آن آشکار نموده و منادی بانگ برآورده که «شمشیری جز ذوالفقار و جوانی جز علی نیست»
🔹️مقصودش آن است که فقط جوانیِ علی آن نیرویی است که زمینۀ استواری عقیدۀ قرآنی را بر روی زمین فراهم میآورد و تنها همین جوانی، کمال مردانگی است که آدمیان، دیگر به بلندای آن دست نمییابند و دلیری پهلوانان و اخلاص مخلصان تا افق آن اوج نمیگیرد.
📚فدک در تاریخ، صفحه ۱۰۶
🆔 @shahidsadr
📎حجتالاسلام والمسلمین محمدی فرد در دومین نشست از سلسله درسگفتارهای تفسیر موضوعی شهید صدر:
🔺تفسیر موضوعی شهید صدر نقطه عطف تفاسیر است.
✔️ بازخوانی سیر تحولی تفسیر موضوعی، دارای سه مرحله نوپایی، نوگرایی و نظریهپردازی است؛ مرحله نوپایی قدمتی دیرینه دارد ولی مفسران در این مرحله سعی ندارند که درباره تفسیر ترتیبی یا موضوعی سخن بگویند؛ هرچند این تفاسیر، ترتیبی یا موضوعی است اما هویت مستقلی برای ترتیبی یا موضوعی بودن آنها قائل نشدهاند.
✔️ در مرحله نوگرایی سید جمال الدین اسدآبادی، اقبال لاهوری و مانند اینها، در مواجهه تمدنی غرب با جهان اسلام سرآغاز نهضتهای اسلامی شدند و شعار بازگشت به قرآن در این نهضتها مطرح شد؛ تفاسیر در این دوره به علمی، ادبی ـ اجتماعی و موضوعی تقسیم شدند ولی باز هم آنچنان ضابطهمند پیش نرفتند.
✔️ در مرحله نظریهپردازی، حرکتهای اجتماعی و سیاسی جوامع اسلامی به فضای علمی وارد و ایده اسلامیسازی علوم مطرح شد؛ شهید صدر اصل شکلدهی علوم اسلامی، دینی و بومی را پذیرفته و متأثر از آن فضا به تحقیق پرداخته است اما ذیل اسلامیسازی علوم قرار نمیگیرد.
✔️ شهید صدر در ایده خود نقطه عطفی در تفسیر موضوعی شد؛ ایشان نخستین شخصی است که به صورت روشمند تفسیر موضوعی را برای رسیدن به نظریههای قرآنی قرار داد و از لفظ نظریه در این باره استفاده کرد. ایده تفسیر موضوعی شهید صدر به لحاظ مسأله محوری، علمی و به لحاظ نگرشی و رویکردی اجتماعی است.
✔️ غایت تفسیر موضوعی کشف نظر قرآن و غایت تفسیر ترتیبی رفع ابهام از قرآن است؛ این نکته پیش از شهید صدر بیان نشده است. شهید صدر میگوید تفسیر موضوعی بر خلاف تفسیر ترتیبی با زندگی اجتماعی انسان ارتباط دارد؛ ایشان تفسیر توحیدی خود را تفسیر موضوعی مینامد و منظور وی از موضوعی، توجه به عین و واقعیت است و به بیان دیگر تفسیر موضوعی همان تفسیر عینی و تفسیر واقعگرا است.
✔️ شهید صدر روش موضوعی در مقابل روش تجزیئی را یک تفسیر اجتهادی و منتهی به نظریه علمی میداند؛ ایشان در کتاب السنن التاریخیة مطرح میکند که تفسیر تجزیئی تفسیر اجتهادی نیست بلکه تفسیر موضوعی اجتهادی است؛ چون اجتهاد آنجا شکل میگیرد که منتهی به دیدگاه دین یا قرآن شود اما در روش تجزیئی یا ترتیبی به دیدگاه قرآن نمیرسیم.
✔️ روش تحقیق از مسأله آغاز میشود و میبینیم که روش مسألهمحوری در تفسیر موضوعی وجود دارد؛ این هم از نوآوریهای شهید صدر است که فرآیند کشف مسأله را به خوبی تبیین میکند و میگوید مسأله آن است که از جهان انسانی موجود اخذ شود، بعد به تجربههای تاریخ بشر مراجعه شود و بعد به قرآن عرضه شود و نظر قرآن درباره آن استخراج شود.
✔️ شهید صدر میگوید ما باید در نظریهپردازی قرآنی با رجوع به زندگی واقعی انسانی مسائل را به دست بیاوریم و به قرآن عرضه کنیم و ماهیت تفکر اجتماعی است؛ تفسیر موضوعی بریده از اجتماع قابل تحقق نیست.
🔍برای خواندن متن کامل اینجا را کلیک نمایید.
🆔 @shahidsadr