#خاطره از دوست احمد آقا👇
احمد سال اول ما مسئول فرهنگی بسیج بود. یادمه اون موقع من و احمد و مهدی ساریجلو و رضا مهرپویا میرفتیم داخل دفتر بسیج خوابگاه در نمازخانه میخوابیدیم. اون سال به همراه شهید و جمعی دیگر از بچه ها رفتیم اعتکاف اگه اشتباه نکنم در مسجد اعظم کرج. روز آخر اعتکاف مسئولین برگزاری اعتکاف یه قرعه کشی انجام دادن و قرار بر این شد که به دو نفر به قید قرعه کمک هزینه سفر به مشهد رو بپردازن. از قضا یکی از اون قرعه ها به داش احمد افتاد. احمد هم گفت که با این پول فردا شب بریم بیرون و شام مهمون من. اون شب رو طبق معمول اون سال رفتیم و داخل دفتر بسیج خوابگاه خوابیدیم. صبح وقتی که برای نماز بیدار شدیم یکی از دوستان دید که شارژر گوشیش به همراه انگشترش نیست احمد هم داخل کتش رو وارسی کرد و دید که اون پول قرعه کشی هم نیست. بله یه نفر نیازمند اومده بود اون وسایلا و پولا رو برده بود و قسمت نشد که با اون پول بریم یه شام مهمون داش احمد بشیم😂😂😂. البته به همراه داش احمد زیاد میرفتیم بیرون ولی با پول اون قرعه شام یه مزه دیگه ای داشت که قسمت نشد.
🌹ڪانٰالشَھٖیداَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
https://eitaa.com/shahidsalehi72
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
زمان:
حجم:
232.5K
#خاطره👆
▫️خاله احمد آقا
#نماز_ایات
🌹ڪانٰالشَھٖیداَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
https://eitaa.com/shahidsalehi72
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
#خاطره ای از احمد آقا👆
▫️زیاد اهل لباس رسمی نبود ساده پوش بود و لباسهایی ساده انتخاب می کرد و با اصرار برادر برای مراسم ازدواجش این لباس توسط برادر برایش انتخاب شد
🌹ڪانٰالشَھٖیداَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
https://eitaa.com/shahidsalehi72
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
👈 بـرای خـدا ڪار ڪنید
🍁یاد #شهید_رجبی بخیر ڪه پول قرض الحسنه به دیگر نیروها میداد و میگفت وام است و وقتی میگفتند دفترچه قسطش را بده میگفت ڪسی دیگر پرداخت میڪند.
🍁یاد #شهید_بابایی بخیر ڪه یڪی از دوستانش تعریف میڪرد ڪه : دیدم صورتشو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده ڪه معلوله ... شناختمش و رفتم جلو ڪه ببینم چه خبره ڪه فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام میبره !!
🍁یاد #شهیدحسین_خرازی بخیر ڪه قمقمه آبش را در حالی ڪکه خودش تشنه بود به همرزمانش میداد و خودش ریگ توی دهانش گذاشت ڪه کامش از تشنگی به هم نچسبه !!
🍁یاد #شهیدمهدی_باڪری بخیر ڪه انبار دار به مسئولش گفت : میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کارگر ڪار میڪنه طرف میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشگر مهدی باڪریه ڪه صورتشو پوشونده ڪسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه !!
🍁آره #یاد_خیلی_شهدا به خیر ڪه خیلی چیزها به ما یاد دادند ڪه بدون چشم داشت و تلافی ڪمڪ ڪنیم و بفهمیم دیگران رو، اگر کاری میکنیم فقط واسه #رضـای_خـدا باشه و 👌هـر چیزی رو به دید خودمون تفسیـر نڪنیم !!
#خاطره
#اخلاص
#مردان_بی_ادعا
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
🌹کانٰالشَھٖیداَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
@shahidsalehi72
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
🔸پـای درس شهیـــد...
✍مهندس ڪه باشی آن هم با گذراندن تحصیلات در دانشگاه ڪانادا مردم جور دیگری به تو نگاه می ڪنند. #توقع ندارند توی یڪ اتاق اجاره ای با ڪمد شکسته زندگیات را سر ڪنی!!
اما حسن با داشتن این شرایط، گوشش به شنیدن اینجور حرفها بدهڪار نبود.
میگفت: من باید طوری زندگی ڪنم ڪه با افراد #مستضعف و سطح پایین جامعه برابر باشم.
#شهید_حسن_آقاسیزاده_شعرباف
#زندگی_به_سبک_شهدا
#مردان_بی_ادعا
#خاطره
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
🌹کانٰالشَھٖید
اَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
@shahidsalehi72
━━⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱━━
#خاطره
🌷 در خاطرات شهید تهرانی مقدم هست؛ میگه رفته بودیم روسیه که یه موشک خیلی پیشرفته رو تحویل بگیریم. افسر روسی گفت این موشک رو دیگه نمیتونید از روش بسازید. افسر خندید و گفت این فناوری فقط در اختیار روسیهس. میگه نگاش کردم و گفتم اینم میسازیم. بازم خندید. وقتی برگشتیم تهران خیلی تلاش کردم نمونه اون موشک رو بسازیم اما به دَرِ بسته میخوردیم. تا اینکه سه روزِ تمام تو حرم امام رضا علیه السلام متوسل شدم به آقا تا راهی به ذهنم برسه. روز سوم احساس کردم عنایتی شد. سریع رفتم، تو دفتر نقاشی دخترم شروع کردم به نقاشی کردن اون طرحی که به فکرم اومد. وقتی تو تهران عملیش کردم دیدم از نوع روسی هم بهتر در اومد.
امام رضا علیه السلام، گره سخت رو
تو دفتر نقاشی دختر بچه حلش میکنه!
شهيد #حسن_تهرانی_مقدم🕊🌷
┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄
🌹کانٰالشَھٖید
اَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
@shahidsalehi72
━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━
#خاطره
▫️در زمان دانشجویی احمد آقا به گونه ای برنامه ریزی می کردند که به موقع پس از تعطیلات در دانشگاه حاضر باشند و تا آنجا که یادم هست قبل از ۱۳ فروردین عزم رفتن میکرد و روز طبیعت در جمع خانواده نبود.
#یادشهداباذکرصلوات
#شهید_بی_سر_لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
.
🏷اهل روستای المشیر بود و عضو گردان حمزه لشکر ویژه ۲۵ کربلا.قبل از عمليات والفجر8 برای چندمین بار به جبهه اعزام شد و در همین عملیات براثر اصابت گلوله مستقيم توپ در تاريخ 25/11/64 در جاده فاو-بصره به همراه شهیدان سادات نیا و خانلری، همچون مولايش امام حسين(ع) سرش از بدن جداگرديد و به شهادت رسيد.
.
🛑 #خاطره ای #بروایت #مادر #شهید :
من تو طویله مشغول دوشیدن گاو بودم. یهو دیدم بلندگوی مسجد خبر شهادت، شهیدی رو اعلام می کند با ظرف شیر اومدم بیرون، خوب گوش دادم دیدم میگه: رضا شاکری...سست و بی حال شدم؛ شیر از دستم افتاد و و بچه ها مرا گرفتند…آخرین باری که داشت به جبهه می رفت، آمد منزل ما، پدرش نبود مرا از حوض حیاط دوش گرفت و تا ایوان خانه برد و گفت: مادر جان زحمت شیر دادن تو فراموشم نمی شود.
▪️شادی روح همه ی مادران شهدا صلوات
.
#شهید_رضا_شاکری
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
🥀یاد شهدا با ذکر صلوات
اینجوری خوابیدند
تا خواب را از چشم دشمنان وطن
گرفتند....حسن آقا طهرانی مقدم
از فرط خستگی تو جبهه
همین حالت نشسته میخوابید.
روح بلندت شاد پدر موشکی ایران
.
🔖 #خاطره // حسن مطمئن بود در برابر تهدیدات آمریکا و اسرائیل صهیونیست باید همیشه با دست پر آماده باشیم. دو هفته قبل از شهادتش در جلسهای کاری با یکی از تیمهای موشکی، برای اینکه عزم و خواست محکم خود را برای ادامه دادن این راه تذکر دهد و حجت را برای یاران جوانش تمام کند، با مشت روی میز کوبیده و گفته بود حتی اگر من نبودم روی قبرم بنویسید این مرد میخواست #اسرائیل را نابود کند!
.
#شب_بخیر
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
#یادشهداباذکرصلوات
#خاطره
#سیره_شهید
#خاطراتم_بااحمدآقا
#شهید_احمد_صالحی
✅ حاضر و فعال
یکی از خصوصیات بارز شهید عزیزمان آقا احمد صالحی حضور به موقع و فعال در مناسبات و مراسمات ملی و مذهبی بود، مخصوصا اگر در ان پای انقلاب و اسلام در میان باشد.
📎 عکس شهید صالحی در جمع شرکت کنندگان برنامه #سلام_فرمانده در زاهدان
#مادرانه
🌹ڪانٰالشَھٖیداَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
🌐 @shahidsalehi72
#هنوزلیاقت_پوشیدن_این_لباس_راندارم
🌷#بیاد_سردار_شهید_موسی_علیزاده🕊 🕊🇮🇷
.
▪️موسی علیزاده ؛ اهل روستای زین العابدین جویبار، عضو گردان صاحب الزمان لشکر ویژه ۲۵ کربلا و معروف بود به شکارچی تانک.مرحله آخر جبهه به عنوان پاسدار نام نویسی کرد ولی بعد از یک هفته مجدداً به گزینش لشکر مراجعه کرد وقتی علتش را پرسیدم گفت:« هنوز لیاقت پوشیدن لباس سبز سپاه را پیدا نکردم و خود را در آن حد و اندازه نمی بینم.( راوی : برادر جعفر یزدانی)
.
#خاطره
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💢 #سالروز_شهادت
#دلاور_مرد_سوادکوهی
#سردارشهیدخدایار_داودی
▫️#خاطره
معمولا خانوادههای پاسدار بعد از گرفتن دارو، یک رسید درمانی میگرفتند و سپس، هزینه آن را از سپاه دریافت میکردند. خدایار وقتی از جبهه بر میگشت، آن برگهها را از مالی میگرفت و در گوشهای از باغ پنهان میکرد. ما چند روز بعد، متوجه این کار او میشدیم.
وقتی میپرسیدیم: چرا این کار را میکنی؟ میگفت: کشورمان در حال جنگ است و شرایط اقتصادی طوری نیست که من بروم و از سپاه هزینه بگیرم.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید