eitaa logo
🌹ڪٰانٰال‌شَھٖیداَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
1.6هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
6.6هزار ویدیو
127 فایل
کانال #شهید_صالحی زیر نظر خانواده شهید بزرگوار اداره شده و مطالب توسط ادمین بارگذاری می شود. 🌐کانال شهید احمد صالحی مله: @shahidsalehi72 📍ارتباط با ادمین(ارسال خاطرات؛فیلم،عکس،صوت،متن): @shamesozan @abolfazlsalehii
مشاهده در ایتا
دانلود
نبود که هر شب،نماز شب بخواند یا نصف سال را روزه بگیرد؛در عبادات، معمولی بود.نمازش را همیشه اول وقت می خواند و اگر فرصت داشت نماز شب می خواند و روزه هایش را هم می گرفت؛اما از دیگران بسیار دستگیری می کرد؛چه آن هایی که می‌شناخت و چه آن هایی که نمی شناخت. 🌹ڪانٰال‌شَھٖیداَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹 https://eitaa.com/shahidsalehi72
شهید 🌷🕊شهیدمدافع حرم«میثم مدواری» متولد1363درتهران دو ساله بود که برادرِ پاسدارش «مسعود»، توسط تروریست های «گروهک منافقین»، به شهادت رسید. 💠«میثم» سال 1394، داوطلبانه به یگان های مدافع حرمِ بانوی مقاومت،ملحق شد و سرانجام در 16 آبان همین سال، طی «عملیات محرم» بر اثر آتش باران نیروهای تروریستی –تکفیری سر خود را از دست داد و خرقه‌ی شهادت پوشید. 💠«میثم» صبح روز 19 آبان، در مکانی که قبل از شهادت، سفارش آن را کرده بود، در برادر شهیدش، تا ظهور مولایش به امانت سپرده شد. میثم مدواری اکیداً به هم رزمانش سفارش کرده بود، که سنگ مزاری برای او نصب نکنند و آرامگاهش ساده باشد. 🌼 که به بهشت زهرای تهران و قطعه ی 29 بروید، تنها مزاری که فاقد سنگ است و تنها با سیمان پوشیده شده، متعلق است به این شهید بی سر است. قسمتی از سیمان نوشته شده: «طبق وصیت شهید»🕊🌷 دلها را تصرف می‌کنند ..... صلوات نثار ارواح مطهرشهدا ‌ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌹ڪانٰال‌شَھٖیداَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹 https://eitaa.com/shahidsalehi72
🌷 *به بهانه سالگرد شهادت شهید مدافع حرم جواد اکبری* ▪️شهید مدافع حرم جواد اکبری برادر شهیدان معصومه ۱۰ ساله، سکینه ۲ ساله و مریم ۵ ساله بود که در بمباران ۸ فروردین ماه ۱۳۶۷ به شهادت رسیدند. جواد هم در آن حادثه مجروح شد. ▪️کسی چه می‌دانست جوادی که از آن اتفاق جان سالم به در برده بود، آنقدر در این جهان زندگی ‌کند که مدافع حریم اهل بیت شود و در راه دفاع از اسلام ناب محمدی در حلب سوریه به شهادت برسد... 🌹ڪانٰال‌شَھٖیداَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹 https://eitaa.com/shahidsalehi72 ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
💠مادر شهید 🔹روزی که می خواست اعزام شود، نماز صبح را که خواندم دیدم محمد هم نمازش را تمام کرده است. بعد آمد جلوی من پای سجاده زانو زد. دست هایم را گرفت بوسید، صورتم را بوسید. من همین جا یک حال غریبی شدم. گفتم: مادر جان تو هردفعه می رفتی تهران مأموریت، هیچ وقت این طوری خداحافظی نمی کردی. گفت: این دفعه مأموریتم طولانی تر است دلم برای شما تنگ می شود. من دیگر چیزی نگفتم. بلند شدم قرآن آوردم و از زیر قرآن ردش کردم. ▫️بعد که محمد رفت برگشتم سر سجاده و ناخودآگاه گریه کردم. انگار همان موقع همان خداحافظی به من الهام کرده بود که این دیدار آخرمان است. 🥀صلواتی هدیه کنیم به روح مطهر و ملکوتی شهید گرانقدر 🌹ڪانٰال‌شَھٖید اَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹 shahidsalehi72 ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
یک بار از من پرسید: چقدر منتظر دریافت حقوق ماهیانه ات میمانی؟ گفتم: از همان ابتدای زمانی که حقوقم را میگیرم؛ منتظرم که موعد بعدی پرداخت حقوق کی میرسه! آهی از سر حسرت کشید و گفت: اگر مردم این انتظاری را که به خاطر مال دنیا و دنیا می کشند، کمی از آن را برای (عج) می کشیدند ایشان تا حالا ظهور کرده بودند، امام منتظر ندارد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹ڪانٰال‌شَھٖیداَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹 @shahidsalehi72 ━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━