#مروری_بر_نهج_البلاغه (قسمت اول)
🔹ترجمه خطبه 192 نهج البلاغه که خطبه «قاصعه»نامیده شده است
(این خطبه را «قاصعه» یعنى تحقیر کننده نامیدند که در آن ارزش هاى جاهلى را کوچک و خوار شمرد و از طولانى ترین سخنرانى هاى امام است که در سال 40 هجرى در حالیکه سوار بر اسب بود ایراد فرمود)
فهرست مطالب خطبه
1- والایى پروردگار
2- نکوهش تکبر و خودپسندى شیطان
3 -آزمایشها درمان تکبّر
4 -هشدار از دشمنى هاى شیطان
5 -پرهیز از تکبّر و اخلاق جاهلى
6 -پرهیز از سران متکبّر و خود پسند
7 -ضرورت عبرت از گذشتگان
8 -فلسفه آزمایشها
9- فلسفه حج
10- پرهیز از ستمکارى
11- فلسفه عبادات اسلامى
12- تعصّب ورزیدن زشت و زیبا
13-علل پیروزى و شکست ملّتها
14- ره آورد بعثت پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله و سلّم
15- علل نکوهش و سقوط کوفیان
16- قاطعیّت امام در نبرد با منحرفان
17 -سوابق درخشان شجاعت و فضائل امام علیه السّلام
18- خیره سرى و دشمنى سران قریش
19- الگوهاى کامل ایمان
1- والایى پروردگار
ستایش خداوندى را سزاست که لباس عزّت و بزرگى پوشید، و آن دو را براى خود انتخاب، و از دیگر پدیده ها باز داشت. آن دو را مرز میان خود و دیگران قرار داد، و آن دو را براى بزرگى و عظمت خویش برگزید، و لعنت کرد آن کس را که در آرزوى عزّت و بزرگى با خدا به ستیزه برخیزد، از این رو فرشتگان مقرّب خود را آزمود، و فروتنان را از گردنکشان جدا فرمود. با آن که از آنچه در دلهاست، و از اسرار نهان آگاه است، به فرشتگان فرمود. «من بشرى را از گل و خاک مى آفرینم، آنگاه که آفرینش او به اتمام رسید، و روح در او دمیدم، براى او سجده کنید، فرشتگان همه سجده کردند مگر ابلیس» که حسادت او را فرا گرفت.
2- نکوهش تکبر و خودپسندى شیطان
شیطان بر آدم علیه السّلام به جهت خلقت او از خاک، فخر فروخت، و با تکیه به اصل خود که از آتش است دچار تعصّب و غرور شد. پس شیطان دشمن خدا و پیشواى متعصّب ها و سر سلسله متکبّران است، که اساس عصبیّت را بنا نهاد، و بر لباس کبریایى و عظمت با خدا در افتاد، لباس بزرگى را بر تن پوشید و پوشش تواضع و فروتنى را از تن در آورد. آیا نمى نگرید که خدا به خاطر خود بزرگ بینى، او را کوچک ساخت و به جهت بلند پروازى او را پست و خوار گردانید پس او را در دنیا طرد شده، و آتش جهنّم را در قیامت براى او مهیّا فرمود
#ادامه_دارد
#مروری_بر_نهج_البلاغه
(قسمت دوم)
🔹ترجمه خطبه ۱۹۲(قاصعه)
3 -آزمایشها درمان تکبّر
خداوند اگر اراده مى کرد، آدم علیه السّلام را از نورى که چشمها را خیره کند، و زیباییش عقلها را مبهوت سازد، و عطر و پاکیزگى اش حس بویایى را تسخیر کند مى آفرید، که اگر چنین مى کرد، گردنها در برابر آدم فروتنى مى کردند، و آزمایش فرشتگان براى سجده آدم علیه السّلام آسان بود، امّا خداوند مخلوقات خود را با امورى که آگاهى ندارند آزمایش مى کند، تا بد و خوب تمیز داده شود، و تکبّر و خودپسندى را از آنها بزداید، و خود بزرگ بینى را از آنان دور کند. پس، از آنچه خداوند نسبت به ابلیس انجام داد عبرت گیرید، زیرا اعمال فراوان و کوشش هاى مداوم او را با تکبّر از بین برد.
او شش هزار سال عبادت کرد که مشخّص نمى باشد از سالهاى دنیا یا آخرت است، امّا با ساعتى تکبّر همه را نابود کرد، چگونه ممکن است پس از ابلیس، فرد دیگرى همان اشتباه را تکرار کند و سالم بماند نه، هرگز خداوند هیچ گاه انسانى را براى عملى وارد بهشت نمى کند که براى همان عمل فرشته اى را محروم سازد. فرمان خدا در آسمان و زمین یکسان است ، و بین خدا و خلق، دوستى خاصّى وجود ندارد که به خاطر آن، حرامى را که بر جهانیان ابلاغ فرموده حلال بدارد.
4 -هشدار از دشمنى هاى شیطان
اى بندگان خدا از دشمن خدا (ابلیس) پرهیز کنید، مبادا شما را به بیمارى خود مبتلا سازد، و با نداى خود شما را به حرکت در آورد، و با لشکرهاى پیاده و سواره خود بر شما بتازد به جانم سوگند، شیطان تیر خطرناکى براى شکار شما بر چلّه کمان گذارده، و تا حد توان کشیده، و از نزدیکترین مکان شما را هدف قرار داده است، و خطاب به خدا گفته: «پروردگارا به سبب آن که مرا دور کردى، دنیا را در چشم هایشان جلوه مى دهم، و همه را گمراه خواهم کرد» امّا تیرى در تاریکى ها، و سنگى بدون نشانه روى رها ساخت، گرچه فرزندان خودپسندى، و برادران تعصّب و خود خواهى، و سواران مرکب جهالت و خود پرستى، او را تصدیق کردند. افراد سرکش شما تسلیم شیطان شدند، و طمع ورزى او را در شما کارگر افتاد، و این حقیقت بر همه آشکار گردید، و حکومت شیطان بر شما استوار شد، و با لشکر خویش به شما یورش برد، و شما را به ذلّت سقوط کشانید، و شما را به مرز کشتار و خونریزى کشاند، و شما را با فروکردن نیزه در چشمها، بریدن گلوها، کوبیدن مغزها پایمال کرد، تا شما را به سوى آتشى بکشاند که از پیش مهیّا گردید.