#داستان_آموزنده
▫️روزی چهار شمع درخانهای تاریک روشن بودند،
اولین آنها که #ایمان بود گفت: دراین دور و زمـــانه مردم دیگر چندان ایمان ندارند و با گفتن این جمله خاموش شد.
شمع دومی که #بخـشش بود، گفت: دراین زمانه مردم دیگر به هم کمک نمیکنند و بخشش از یاد مردم رفته است و او هم خاموش شد.
شمع سوم که #زندگی بود، گفت: مردم، دیگر به زندگی هم ایمان ندارند و با گفتن آن خاموش شد.
درهمین هنگام پسرکی وارد اتاق شد و شمع چهارم رابرداشت و سه شمع دیگر را روشن کرد.
سه شمع دیگر از چهارمین شمع پرسیدند تو چه هستی؟ گفت: من #امیدم.
▫️وقتی انسانها همه درها را به روی خود بسته میبینند من تمام #چراغهای راهشان را روشن میکنم تا به #راه زندگی خود ادامه دهند...
#نتیجه اینکه هیچ وقت از مشکلات زندگی مایوس و تا امید نباشیم با امید به رحمت الهی توکل به خدا در حل مشکلات بکوشیم تا موفق شویم.
🌹ڪانٰالشَھٖیداَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
https://eitaa.com/shahidsalehi72
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━