eitaa logo
شهید سردار صنیع خانی
554 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
4 فایل
سیدمحمد میدان دار پشتیبانی از لشکریان اسلام در هشت سال جنگ اسلام با کفر و مرد خستگی ناپذیر میدان جهاد سازندگی پس از جنگ 💢این کانال زیر نظر خانواده شهید صنیع خانی اداره می شود.💢 ما را در بله و روبیکا و تلگرام نیز به نشانی @shahidsanikhaniii دنبال کنید.
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 وقتی کسی نمی تواند جلوی کاوه را بگیرد 🔹️ مـچ بادگيرم كش داشت. كش را كه با دست باز كردم، خون ريخت بيرون. ◇ محمود گفت: «گلـوله خـوردی؟» ◇ گفتم: «آره انگــار !» ◇ با آمبولانس مرا برم گرداند عقب. 🔸 توی بيمارستان بودم كه گفتند: «يكی از فرماندهان رده بالا آمده عيادتت. ◇ تا رسيد پرسيد: «چی شد؟!» ◇ تعريف كردم برایش كه با محمود بودیم که تير اندازی كردند سمت ما و من زخمی شدم. 🔹 عصبانی شد؛ گفت: « مگر من هزار بار نگفتم نگذاريد محمود جايی بره كه درگيری باشه؛ چرا رفتيد يه همچین جایی؟» ◇ گفتم: «حاجی، شما يه چيزي ميگيدا! مگه ميشه جلوش رو گرفت؛ شما خودتون يه بار بيايد ببينيد ميتونيد جلوش رو بگيريد.» 🔻 فرمانده مکثی کرد و در جواب من گفت: «نـه!؛ ديـگه كـسی نميـتونه»    ◇ «تمــوم شـــد»    ◇ «رفـت» .. @shahidsanikhaniii
19.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 «من با خدا یه عهدی بستم.» شهیدی که زندگی کرد... 🔹 روایت زندگی شهید آقا مهدی باکری در @shahidsanikhaniii
3.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 😔👌🏻 در سرمـ نیست بجز حال و هواے تـــــو و عشـق شادمـ از اینکہ همہ حال و هوایمـ تـــــو شدے🌱 🕊 🔅کانال را در فضای مجازی دنبال و حمایت کنید. ✅ایتا: https://eitaa.com/shahidsanikhaniii ✅تلگرام: https://t.me/shahidsanikhaniii ✅روبیکا: https://rubika.ir/shahidsanikhaniii @shahidsanikhaniii
📌ماه رمضان به یادماندنی؛رفاقتی از جنس شهدا 🔸خيلی عصبانی بود. سرباز بود و مسئول آشپزخانه. ماه رمضان آمده بود و او بی سروصدا گفته بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحری اش بامن. 🔹ولی يك هفته نشده، خبر به گوش سرلشكر ناجی رسيد.او هم سرضرب خودش رو رسانده بود. دستور داده بود همه‌ سربازها به خط شوند و بعد، يكی يک ليوان آب به خوردشان داده بود كه «سربازها را چه به روزه گرفتن!» ▪️حالا ابراهيم بعد از بيست و چهار ساعت بازداشت؛ برگشته بود آشپزخانه.ابراهيم هم با چند نفر ديگه، كف آشپزخونه رو تميز شستند و با روغن، موزاييك‌ها را حسابی برق انداختند و بعد منتظر شدند و خدا خدا كردند سرلشكر ناجی یه سر بیاد آشپزخونه. ▫️اتفاقا ناجی اومد و جلوی درگاه ايستاد. نگاه مشكوكی به اطراف كرد و وارد شد. ولی اولين قدم را كه گذاشت داخل؛ تا ته آشپزخونه چنان رو زمین كشيده شد كه مستقیم كارش به بيمارستان كشيد. 🔻پای سرلشكر شكسته بود و می بايست چند صباحی توی بيمارستان بماند. بچه‌ها هم با خيال راحت تا آخر ماه رمضان روزه گرفتند. 📜برگرفته از کتاب: « يادگاران ۲ »شهيد همت بقلم مريم برادران/ نشر روایت فتح 🔅کانال شهید صنیع خانی را در فضای مجازی دنبال و حمایت کنید. ✅ایتا: https://eitaa.com/shahidsanikhaniii ✅تلگرام: https://t.me/shahidsanikhaniii ✅روبیکا: https://rubika.ir/shahidsanikhaniii ✅بله: https://ble.ir/shahidsanikhaniii @shahidsanikhaniii