eitaa logo
🌷 شهیدسیدمیلادمصطفوی🌷
1.7هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
87 فایل
شما با دعوت #شهید به این کانال اومدید #اولین_کانال_رسمی #خادم_الشهدا #مهندس_عمران #پهلوان #مربی_اخلاق #شهیدسیدمیلادمصطفوی نشر و کپی مطالب کانال فقط با ذکر #صلوات مجاز میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
بازی را شوخی نگیرید! باباجان، مامان جان ؛ بازی، جدی‌ترین فعالیت فرزندتان است، آنرا شوخی نگیرید... در درجه اول، شما آینهٔ رفتارهای فرزندتان هستید؛ الگوی خوبی باشید تا رفتار فرزندتان اصلاح شود! ❌ اما ممکن است گاهی او از بیرون از چارچوب خانه، رفتارهای ناپسندی بیاموزد؛ مثلا تمسخر و دست انداختن دیگران! کافیست هم قد او کوچک شوید و خیلی هوشمندانه و آگاهانه، مسیر بازی او را به گونه‌ای هدایت کنید که او بیاموزد؛ آن رفتار پسندیده نیست... این کار چند حُسن دارد؛ ـ هم آنچه را که می‌خواستید، غیر مستقیم به او آموزش داده‌اید، ـ هم به او اجازه داده‌اید که با ایفای نقش، خلاقیت‌ها و استعدادهای خود را بروز دهد، ـ و هم کودکتان با احساس امنیت، لحظات شاد و مفرحی را کنار شما تجربه کرده‌است... بازی می تواند بزرگترین بستر تربیتی شما باشد؛ اگر از آن کمک بگیرید! علاوه بر این، تلاش شما در قالب همین بازی برای تربیت فرزندتان، نوعی عبادت محسوب می‌شود، آنرا دست کم نگیرید...
" کار من بود، دستم خورد، ببخشید..." - کودکتان این را زمانی به زبان آورد که گلدان شیشه‌ای که دوستش داشتید را، سهواً شکسته بود... و شما در حالی داد زدید و فریاد کشیدید و به جانش افتادید که نه چشمتان معصومیتش را دید و نه گوش‌تان صدق در گفتارش را شنید!... و شما با این کار، اولین خشت از دیوار اعتمادی، که بنا بود دیگران در آینده به آن تکیه کنند را کج گذاشتید، خودتان خوب می‌دانید، هیچکس به دیوار کج و درحال فرو ریختن تکیه نمی‌کند.... ▪️خشت اول همان باوری‌ست که به اشتباه در او شکل گرفت؛ حالا فرزندتان در همین زمان کوتاه، از عکس‌العمل شما می‌آموزد که با بیان حقیقت، سرزنش، تنبیه و تحقیر می‌شود، او با این تجربه، دیگر نه تنها حقیقت را بیان نمی‌کند بلکه در ذهنش جستجو می‌کند که اشتباهش را به گردن چه کسی بیندازد، طبیعی‌تر است! ▪️پدر و مادر عزیز؛ شاید این آخرین جملهٔ صادقانه‌ای باشد که از زبان كودکتان شنیدید! حالا کدام یک دوست‌داشتنی‌تر هستند؟!.. گلدانی که شکست! یا فرزند دلبندتان که حالا پایش به بیراههٔ دروغ باز شده؟! 🌹🍃🌹🍃 🔻به کانال بپیوندید🌸 👇👇👇 @shahid_a_seydmilade_mostafavi
💥چرا اینگونه گریه می‌کرد، اینکه مصیبت بزرگی نبود؟؟!... چرا این گناه را مرتکب شد؟ چرا اینگونه رفتار می‌کند؟ چرا؟.. چرا؟.. چرا؟ - درست از زمانی که این چـــراها در ذهن شما نقش می‌بندد، روزگار تمام تلاشش را می‌کند تا شما را درست در همان موقعیت قرار دهد و شما خودتان به جواب سوالتان برسید. - و اینجاست که شما با چشم خود می‌بینید، در همان شرایط، عکس‌العملی بهتر و معقول‌تر از آن شخص، انجام ندادید... ※ عزیز من ؛ سوال و پرسش، به خودی خود بد نیست، اما آفتی در این چراها نهفته است؛ - اینکه شما در مقام قضاوت، بدون در نظر گرفتنِ اینکه شاید برای شما هم اتفاق بیفتد، خود را یک پله بالاتر از آن فرد قرار می‌دهید و او را در ذهن خود ملامت می‌کنید با این اطمینان که خود از آن اشتباه مصون هستید... و آهسته آهسته این آفت ریشه می‌دواند و نگاهتان را نیز نسبت به آن شخص تغییــر می‌دهد... ← از امـــروز تمرین کنیم ؛ قبل از هر ، "خود را جای دیگران بگذاریم". 🌹🍃🌹🍃 🔻به کانال بپیوندید🌸 👇👇👇 @shahid_a_seydmilade_mostafavi
باز هم از کوره در رفتم! 😖 ▪️داستانِ در رفتن از کوره، از آنجا آغاز می‌شود که حرفها و رفتارهای دیگران به مذاق ما خوش نمی‌آید! - حالا به فرض در خوش‌بینانه ترین حالت، حق با شماست، لباسی که می‌خواستید بپوشید اتو شده نبود، آن اتومبیل ورود ممنوع آمد، شخصی ناخواسته در شلوغی پیاده رو به شما تنه زد و.... - و شما در همه این حالت‌ها از کوره در رفتید و با همین توجیه که با شماست، اولین جرقه را زدید و حریقی به راه انداختید که جان شما، اولین طعمهٔ آن بود... کاش وقتی آتش خشم در وجودتان روشن شد، شبیه انسان درحال سوختن، ناشیانه عمل نمی‌کردید، و نمی‌دویدید⛔️... شما به جای اینکه آتش خشم را در همان نطفه خفه کنید، داد و فریاد به راه انداختید و این آتش را به جانِ چند نفر دیگر انداختید، و حالا آثار سوختگی باقیست! دلی شکسته شده، حرمتی ریخته شده و دیگر انسان‌ها پیش شما احساس امنیت نمی‌کنند. مهار آتش خشم؛ مهارت می‌خواهد و برای کسب آن، باید تمرین کرد... به کانال بپیوندید 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🇮🇷 @shahid_a_seydmilade_mostafavi  
"ناشکری نکن... می‌توانست بدتر از این هم برایت اتفاق بیفتد" - هنوز حرفش تمام نشده بود که شما با این جملات، او را وادار به سکوت کردید! آنچه گفته‌اید درست .... اما ؛ ※ طبیب، قبل از هر کاری، شرح حال بیمار را خوب می‌شنود و بعد برای تسکین موقتِ دردهایش، مسکّنی تجویز می‌کند تا بتواند در این فاصله، درد اصلی او را تشخیص داده و درمان کند؛ 💥 امـا شما قبل از شنیدن حرف‌های او برایش نسخه پیچیدید. ※ خانم جان، آقاجان ؛ وقتی نتوانید در مقابل درد و دل عزیزانتان، برای چند لحظه نقش یک قرص مسکن را بازی کنید ، انتظار نداشته باشید، به نسخهٔ شما اطمینان کرده و بدان عمل کنند! انسان‌ها قبل از شنیدن هر راهکار و راه‌حلی نیاز به آغوشی از جنس دارند. کافیست به درد و دلشان "گوش" و خوب "درک‌"شان کنیم. 🌹🍃🌹🍃 🔻به کانال بپیوندید🌸 👇👇👇 @shahid_a_seydmilade_mostafavi
- او ازدواج کرد، من هنـــوز ... - او صاحب خانه شد، من هنــــوز ... - او صاحب کمالات معنوی شد، من هنـــوز .... - او مورد توجه پدر و مادرم، معلّمم، استادم قرار گرفت، ... 💥 من هنـــوز .... و دهها سؤال دیگر که با آمدنشان هم آرامش از ذهن و قلبت رخت می بندد و هم تو را به هم‌نشینی ناامن برای دیگران ، تبدیل می‌کند... ✘ چشم دوختن به نعمت‌های دیگران (که فقط زرق و برق دنیایند برای امتحان آدمی)، دیگر چشمی برای دیدن داشته‌های خودت باقی نمی‌گذارد و تو ناخواسته در درّه‌ای بنام (ناسپاسی) سقوط می‌کنی! ✓ کافیست قدری کنی تا ببینی داشته‌های دیگران نه تنها از سهم تو کم نمی‌کند، بلکه آن زمانی که برایشان خوشحال شدی، روحت قد می‌کشد و وسعت می‌یابد! 💥 ، شاخه‌ای از کفر است! مراقب باشیم با حسادتِ خودمان مدارا نکنیم! جراحی‌اش کنیم! 🌹🍃🌹🍃 🔻به کانال بپیوندید🌸 👇👇👇 @shahid_a_seydmilade_mostafavi
🔍 چی گفت؟... کِی اومد؟... با کی اومد؟ چی پوشیده بود؟... برای چی اومده بود؟... و.... این‌ها ساده‌ترین نمونه سوالاتی است که ذهنِ شما را به سرک کشیدن در حرف‌ها، رفتار و زندگی دیگران عادت می‌دهد؛ چیزهایی که شاید آنها دوست نداشته باشند برملا شود! 💥اسم این علاقهٔ شما به پیگیری خبرهای ریز و درشت زندگی افراد، بیماری نگران‌کننده‌ی "تجسس" است. ※ خانم جان، آقا جان؛ ما موظفیم، برای ورودی‌های ذهن و خیال خود، ورود ممنوع‌هایی تعریف کنیم ؛ تا حریم رفت و آمد افکارمان را مشخص کند. باور کنیم که گاهی، بی‌خبری، تماماً خوش‌خبری‌ست... 🏴 به کانال بپیوندید🌸 👇👇👇 @shahid_a_seydmilade_mostafavi
" با چشم خودم دیدم؛ باورکن " ▫️ این جمله گواهی‌ست که برای اثبات حرف‌هایش، ممکن است، به زبان بیاورد؛ درحالیکه ما آنرا نه به چشم دیده‌ایم و نه از نیّت پشت پردهٔ گویندهٔ آن باخبریم!... خانم جان، آقاجان؛ درست زمانیکه پای آبروی انسانی در میان است؛ جایز است! ▪️وقتی برای یک لحظه، خودتان را جای آن انسان مظلوم بگذارید که از او در نبودش می‌شود، بدون اینکه فرصت دفاع از خود را داشته باشد، براحتی می‌توانید رفتار بد او را، به خوبی تعبیر کنید و نگذارید تصویرِ خوب یک شخص در اذهان بقیه تخریب شود... ✓ شما با شک خود، علاوه بر اینکه قطع کنندهٔ زنجیرهٔ سرایت این باور به دیگران هستید، به گویندهٔ آن نیز، غیر مستقیم نشان می‌دهید که علاقه‌ای به شنیدن اینگونه اخبار ندارید! و پرونده یک آتش همینجا بسته می‌شود! 🇮🇷 به کانال بپیوندید🌸 👇👇👇 @shahid_a_seydmilade_mostafavi
"نباید فکر کند کم آورده‌ام" ⚡️مگر زندگی میدان جنگ است یا دیگران دشمن شمایند که اینگونه مقابلشان با تمام قــوا می‌ایستید و با کمال بی‌انصافی آنچه در ذهن دارید با اسلحهٔ زبان به سمتشان نشانه می‌گیرید؟!... فقط با این منطق که "کم نیاورده‌" و پیروز میدان باشید؛ حتی اگر حق با شما نباشد! آقاجان، خانم جان ! - منطق خدا، با منطق شما فرق می‌کند! در منطق خدا، برای رشد و قد کشیدن، باید بشکنیم؛ درست شبیه گیاهی که برای قلمه زدن از ساقه می‌شکند تا ریشه‌ای جدید بزند... -در منطق خدا، کسی پیروز میدان جدال است، که زبان به دهان می‌گیرد و آتشها را خاموش می‌کند! و کسی "کم می‌آورد" که؛ سعی می‌کند ثابت کند حق با اوست ... - در منطق خدا ؛ شاید همان وقت، نه... اما، بعد از زمانی، همه به چشم می‌بینند، نه تنها کم نیاورده‌اید؛ بلکه قد کشیده‌اید.
💥شنیدی فلانی پشت سرت چی گفت؟ و شما با گفتن همین جملات ، چند ورود ممنوع را تا انتها رفتید⛔️... - شاید او در آن لحظه عصبانی بوده و حرفی زده! از کجا معلوم که الان از حرفهایش پشیمان نشده باشد! و شما آنچه را که شنیده بودید با همان حرارت انتقال دادید و ناخواسته، آتش بیار معرکه شُدید... •← گاهی باید شبیه آتشنشان، شعله های خشم را در همان ابتدا خاموش کرد تا به جان انسان دیگری سرایت نکند! - شاید قصد شما این بوده که او را از آنچه پشت سرش اتفاق افتاده، آگاه کنید؛ اما به چه قیمتی؟!... به قیمت کاشتن بذر کینه در قلب یک انسان؟ ✓ بهتر است به راه حلی فکر کنید که؛ هم رابطهٔ دو دوست را اصلاح می‌کند، هم توشه‌ای برای سفر به آخرت است، و از همه مهمتر، را دربردارد☀️.
☜ من به عیادتش رفتم، او هم باید ‌. . . من اولین کسی بودم که سالگرد ازدواجش را تبریک گفتم، اما او ‌. ‌. ‌.☹️ من چند بار با او تماس گرفتم، این بار نوبت اوست ‌. ‌. ‌. ❀ خانم جان، آقاجان ؛ - درد، مقدس است؛ زیرا مانند یک آژیر خطر، انسان را از وجود مشکل و یا بیماری باخبر می‌کند و به او فرصت درمان می‌دهد... روح هم به مانند جسم، گاهی بیمار می‌شود و نیاز به معاینه و درمان دارد. 💥 اینکه شما در قبال محبت‌هایتان، محبت دریافت نمی‌کنید، یا اینکه با وجود خوبیهایتان، دیگران شما را به اصطلاح تحویل نمی‌گیرند، به شما برمی‌خورد و تصمیم می‌گیرید، محبت‌تان را قطع کنید؛ 💥 یعنی شما در " منِ " خود، احساس درد کردید... اما نگران نباشید برای هر درد، درمانی هست و برای هر زهر، پادزهـــری... [ و علاج این بیماری، در محبت است! ] محبت کردن بدون علیرغم میل باطنی تان ! دردش را که تحمل کنیم، کم کم ریشه‌های بیماری قطع می‌شود ؛ شبیه خدا می‌شویم، آنوقت بدون مهربانی، نمی‌توانیم زندگی کنیم.
"تو درست بشو نیستی" - گاهی حواسمان نیست و حتیٰ با نگاهمان این جمله را به عزیزان و اطرافیان خود منتقل می‌کنیم؛ همان کسانی‌که بارها خطا کرده‌اند اما می‌خواهند تغییر کنند، اگر ما بگذاریم... 🔥 انتقال این باور، یعنی تزریق ناامیدی... و آنها دیگــر ترجیح می‌دهند در اشتباه و خطای خود باقی بمانند، بجای اینکه تمام وقت و انرژی خود را برای تغییـر نگاه و باور ما هدر دهند. ※ خانم جان، آقا جان! همانگونه که عینک خود را قبل از به چشم زدن، خوب پاک می‌کنیم تا بهتــر ببینیم، واجب است بر ما، هر روز صبح که بیدار می‌شویم نگاهمان را برق بیندازیم. ✨ 💥مبادا پای تخته سیاه ذهنمان، بدها از خوب‌ها جدا شوند، که این سرآغاز سقوط است؛ یعنی افتادن از چشم خـــدا...