کتاب #مهمان_شام (زندگینامه_شهیدسیدمیلادمصطفوی) جزء کتب شاخص در نمایشگاه بین المللی #تهران)👆
ارسالی از تابش
رهبر انقلاب در سال ۹۴ فرمودند:
به مذاكرات، خوش بين نيستم
روحانی هم در جايی گفت:
در سياست، خوش بينی و بدبينی، معنا ندارد
امام علی(ع) میفرمايد:
هركس با ندای رهبرش به پا نخيزد،
با لگد دشمن از خواب بيدار میشود.
🇮🇷کانال شهید مدافع حرم مهندس
سیدمیلاد مصطفوی🇮🇷
👇👇👇👇👇
@shahidmiladmostafavi
🍃✨🌸🍃✨🌸🍃🌸🍃
🌸🌷🌸🌷
⚜خاطره ی ارسالی یکی از خادمین شهدای کشوری
🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🌾انگار دیروز بود که درپادگان شهیدمسعودیان اهواز خادم بودیم دوستان ازشهیدمصطفوی حرف می زدندهر کدوم باادبیات خودشون بعضی خیلی خودمونی می گفتندداداش میلادبعضی می گفتند 🍁آقاسیدوعده ای مثل من هم که تازه کتابش را از دوستم امانت گرفته بودم که باهاشون آشنابشوم می گفتم شهیدسیدمحمد(میلاد)مصطفوی...بله خواندم تابه اینجا رسیدکه شهید می گفت ۱۵سال نمازاول وقتش ترک نشده خیلی برام غیرقابل درک وهضم بودولی 🌿باتمام وجودذهنم رادرگیرکرده ومثل خوره افتاده بودبه جونم اینکه یه جوونی ازدهه شصتی هافقط چندسال ازتوبزگتربوده توی همین دوره خودت زندگی کرده وتوانسته این جوری باخداعشق بازی کنه وتوچه بیچاره همیشه خودت راتوجیح می کردی اون هامال این دوره نبودنداون هادنیاشون بادنیای مافرق داشت ولی 🍃داداش میلادکه مال دوره خودت بوده ودنیایش هم دنیای خودت..بهش قول دادم روزی یه فاتحه برای شادی روحش می خونم که کمکم کندتانمازم رااول وقت بخونم ولی نشده یه روزتوی تاکسی بودم اذان شده یه روزدندان دردداشتم صبح دیربیدارشدم یه روزویه روزهای دیگر....کم کم داشتم ناامیدمی شدم که نمی شه تاامروزهمین یه ساعت پیش رفته بودم اداره بیمه که قسط بیمه وانت پدرم راواریزکنم که خانمه برگشت بهم گفت خیلی آدم خوش حسابی هستیدهمیشه سروقت قسط تون راواریزمی کنیدیه کم توی چشمام برق شادی زد و ندا از درون جوابم را داده آره من همیشه ازسه الی چهار روز قبل پول قسط ماشین را آماده می کردم تا روز ۲۰ که واریز کنم ازاداره بیمه آمدم بیرون که صدای ملکوتی اذان به گوشم رسیدناخودآگاه به دلم افتادحتماسیدمیلادهم از۴الی۳ساعت قبل فکر #نماز_اول_وقتش بوده که خدااین طوربهش گفت خیلی آدم خوش حسابی هستی.....
🇮🇷کانال شهید مدافع حرم سیدمیلاد مصطفوی🇮🇷
👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/shahidseyyedmilademostafavi
شبهای جمعه سینه پریشان کربلاست
شبهای جمعه ذکرفقط ، ذکرِ سرجداست
ای مادری ترین پسرفاطمه حُسـیْن
شبهای جمعه مادرتان زائر شماست
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_ارباب
🇮🇷
https://eitaa.com/shahidseyyedmilademostafavi
لبیک یاحسین یعنی
آنانکه هنوز در جهاد اکبر نجنگیده اند بپا خیزند .... جهاد اصغر در راه است.
نبرد با اسرائیل جهاد اصغر است و تو باید قبل از آن در جهادی بزرگتر اسرائیل نفست را کشته باشی وگرنه در مصافی نابرابر شکست خواهی خورد!
#شب_بخیر
🇮🇷کانال شهید مدافع حرم مهندس سیدمیلاد مصطفوی🇮🇷
👇👇👇👇👇
@shahidmiladmostafavi
🍃✨🌸🍃✨🌸🍃
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂
🍂🌺🍂
🌺
✨خاطره ای از شهید
مدافع حرم سیدمیلاد مصطفوی✨
سال ۹۴ #آخرين ماه مبارک رمضانی بود که با سيد ميلاد بودم. اولين شب قدر را در گلزار شهدای بهار، کنار مزار آيت الله بهاری و شهدا بوديم. سيد حال عجيبی داشت، انگار که با شهدا کنار هم احيا گرفته اند. مدام سر مزار شهدا مخصوصًا شهيد محمد رحيمی ميرفت. شب بسيار ملکوتی و نورانی برای من بود، چرا که در کنار يکی از اوليای الهی بودم. شب ۲۱ ماه مبارک رمضان طبق رسم هرساله رفتيم قم مراسمات حاج مهدی سلحشور. اعلام کردند که حاج مهدی رفته سوريه. سيد بغض عجيبی کرد با #حسرت گفت: خوش به حالش، يعني ميشه ما رو هم ببرن پاسبان حرم عمه جان بشيم. خيلی رفت تو فکر، مثل سير و سرکه ميجوشيد نميدونم اون شب سيد چه عهدی با خداي خودش بست که خيلی زود بهترين تقديرش رو براش نوشتند. #تقديری که فقط برای اوليای الهی مينويسند. اما خوشحال هستم که اون شب من برای لحظاتی هر چند کم حضور معنوی سيد رو درک کردم. شب ۲۳ماه مبارک سيد گفت بريم گلزار شهدای همدان، هيچ وقت باورم نميشد که اين آخرين شب قدر سيد است. اگر شب قدر شب تقدير است، #اواخر عمر سيد همه ی شبهايش شب قدر بود. چرا که تقدير زندگی اش داشت رقم ميخورد. بی تابی و بيقراری تمام وجودش را فرا گرفت. رفتم رسيديم گلزار شهدای همدان، اول زيارتس از قبور شهدا داشتيم. بعد رفتيم نشستيم گوشه ای از قبور شهدا و مراسم شروع شد. #اشکهايی که اون شب سيد ميريخت گواه سوز درونی اش بود. رو کرد به من گفت مجيد جان، امشب شب عزيزی هستش. دعاها #مستجابه؛
شب قدر درهای #رحمت خدا به روي همه بنده هاش بازه. از طرفی هم ديگه اين #آخرين شب قدر امساله، خداوند تقدير امسال مون رو ميخواد بنويسه. قََسمت ميدم که برای من مخصوص دعا کن. من دوست دارم #شهيد بشم، ديگه هيچ رغبتی به اين دنيا ندارم. من زياد حرف #شهادت رو از سيد شنيده بودم. اما خيلی جدی نميگرفتم. ولی سيد اون شب کنار مزار شهدا، دست به دامن شهدا شد. نميدانستم که آخرين بِک یا الله رو از زبان سيد ميشنوم. #قرآن به سرش بود و اشک از چشمانش سرازير. زمزمه مناجات سيد با مناجات شهدا در آميخت و خدا هم خيلی زود دعاهاش رو مستجاب کرد. کمتر از سه ماه سيد به آرزويش رسيد. و اون شب قدر به يادماندنی ترين شب قدر عمر من شد...
جواد رضوانی ميگفت: اين روزهای آخر با يکي از رفقا نزديک گلزار شهدا قرار داشتم. رفتم کارهام رو که انجام دادم چشمم به مزار شهدا افتاد. حيفم اومد تا اينجا بيام و دست خالي برگردم. يک نيرويی من رو کشوند سمت مزار شهدا، رفتم و فاتحه ای خوندم. داشتم بر ميگشتم که صدايی آشنا من رو صدا زد، آقا جواد وايسا کارت دارم. برگشتم سيد ميلاد رو ديدم. سلام و احوال پرسی کرديم. گفت جواد جان، تو رو شهدا حواله کردند!! گفتم بابا اين ديگه چيه؟! آخه من کی باشم که شهدا من رو تحويل بگيرند؟!! گفت آقا جواد خداييش الان سر مزار شهدا بودم. ميخواستم کار خيری انجام بدم اما خودم نميتونستم، #متوسل به شهدا شدم. گفتم خودشون يه نفر واسطه رو بفرستند تا اين کار خير رو انجام بده، تو همين گير و دار بودم که تو رو ديدم اومدی سر مزار شهدا... گفتم: خب حالا بگو ببينم چه کاری از دست من بر مياد؟! گفت: يه بنده خدايی هست كه مريض احواله، من براش دارو و مواد غذايی خريدم چند باری براش بردم، ديگه الان روم نميشه برم در خونشون. ميترسم از من خجالت بکشه. خواستم زحمت اين کار خير رو يه نفری بکشه که شهدا حواله کرده باشند. خيس عرق شدم. گفتم من که لياقت ندارم، اما حالا که اينطور شد چشم .. سيد قسمم داد گفت: جواد جان، تو رو به همين شهدا قسم ميدم که حق نداری اين قضيه رو تا من زنده ام جايی نقل کنی، بی اختيار ياد کمکهای #اهل_بيت و... افتادم و حركت كردم.
#برگرفته_از_کتاب_مهمان_شام
#گروه_نشر_شهید_ابراهیم_هادی
#این_چنین_پرواز_کردن_رسم_پاکان_است
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🇮🇷شما دعوتید به کانال شهید مدافع
حرم مهندس سید میلاد مصطفوی🇮🇷
https://eitaa.com/shahidseyyedmilademostafavi
@shahidmiladmostafavi
به کانال سید خندان بپیوندید✨👆
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
لبیک یاحسین یعنی
گوش به فرمان امام خامنه ای باشیم.
آنروزها حرف امام خمینی حرف آخر بود
سر سازش با کفر را نداشتند.
و این رمز پیروزی بود ...
#شب_بخیر
🇮🇷کانال شهید مدافع حرم مهندس سیدمیلاد مصطفوی🇮🇷
👇👇👇👇👇
@shahidmiladmostafavi
🍃✨🌸🍃✨🌸🍃