eitaa logo
🌷از تبارشهیدسلیمانی🌷
215 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
52 فایل
سلام خیلی خوش اومدید در این گروه می تونید زندگی خودتان و اطرافیانتان رو تغییر بدهید خوشحال میشیم عضو بشید https://eitaa.com/joinchat/2860843019C6dfc20980e نقد و پیشنهادات https://abzarek.ir/service-p/msg/867111
مشاهده در ایتا
دانلود
| همسر شهید نقل می‌کند: آقاافشین، کارکردن در منزل را عار نمی‎دانست و حتی اگر خسته بود و یا تازه از محلّ کار برمی‎گشت، در کارهای خانه کمکم می‎کرد. همیشه طوری برنامه‎ریزی داشتم که با آمدنش، کاری در منزل نباشد؛ این‌جور مواقع وقتی می‎دید کاری نیست، جاروبرقی را می‎آورد و منزل را جارو می‎کرد. برای مثال اگر از مأموریتِ یک‌ماهه برمی‎گشت، اولین استکان چای یا لیوان آب را خودش می‎شست؛ وقتی می‎گفتم شما خسته هستی، می‎گفت من فقط به مأموریت رفتم درحالیکه شما در این مدت کارهای زیادی انجام داده‎ای؛ از طرفی برای بچه‎ها هم پدر بودی و هم مادر!
پدر شهید: آرمان که مریض شده بود، بردمش پیش دکتر؛ تا فهمید دکتر خانم هست و میخواد آرمان رو معاینه بکنه، گفت من نمیام. گفتم: پسرم این خانم دکتر هستند، میخوان فقط معاینه ات بکنند. گفت: نه پدرجان! طبق فتوای حضرت آقا تا وقتی که میشه به پزشک محرم مراجعه کرد نباید پیش پزشک نامحرم رفت... 🕊
🌹 دیشب غذای مامان یه کم شور شده بود من قاشق اول خوردم گفتم چقدر شوره! بابام درحالی که داشت با آرومی غذا می‌خورد گفت: نه خیلی‌ام خوش‌نمکه دست درد نکنه حاج خانوووم! نیمه‌شب بلند شدم رفتم اشپزخونه دیدم بابا چندتا لیوان آب خورد. خندیدم گفتم: عاقبت خودشیرینی! وقتی شوره خب پدر من بگو شوره! خندید و گفت: خرجش دوتا لیوان آب بود دیگه این همه غذای خوشمزه درست میکنه ساعت‌ها پای گازه یه بار از دستش در رفته نباس به روش آورد. دل مادرتو نمیتونم بشکنم حتی واسه مسائل این‌چنینی بعد با خودم فکر کردم گفتم: بابا واقعا یار خوبیه