🌹🍃
دوست شهید
رفته بودیم بیمارستان. راضیه بهتر بود، چشاشو باز می کرد و برامون دست تکون میداد. مادر پدرش از خوشحالی دورمون میگشتن و قربون صدقمون میرفتن، می گفتن ان شاء لله راضیه خوب بشه و باز با شما بیاد و بره
دوست شهید: روز شهادت
امروز که رفتیم بیمارستان مادر و پدرش از ناراحتی چشاشون به زور باز می شد. اینقدر ناراحت بودن که ما رومون نمیشد بریم پیششون. یکی از پرستارا آشنامون بود و میگفت حالش اصلا خوب نیست.
** دوست شهید: ظهر روز آخر
بعد از ظهر بیمارستان بودیم. یه دفعه حالش بهم ریخت. ایست قلبی کرده بود. دکترا ریختن دور و برش و بعد دو ساعت طبیعی شد. و امشب هم پر کشید. الان دارم از خونشون میام. غوغای محشر بود. پدرش می گفت: حالا کی همه مونو نصیحت کنه ؟! مامانش می گفت: وای بچه حافظ قرانم. وای دختر نورانی ام
به یاد مادرمون حضرت زهرا ۱۸ روز توی بیمارستان بود، اونم دقیقا با سینه ای خرد شده، چادری خاکی و پهلویی شکسته و ۱۸ روز خس خس نفسهای دردناک.
💠💠💠
#شهیدانه
#شهیده #راضیه_کشاورز
🌹🍃
** مادر شهیده
راضیه همه چیش روی حساب و کتاب بود! این ۱۸ روزی هم که موند، برای این بود که ما رو آماده کنه، برای این بود که ما دعا و مفاتیح زیاد بخونیم و آماده بشیم برا رفتنش! و الّا اگه همون روز اول رفته بود کلی ناشکری می کردم!
خیلی خیلی درس میخوند ، می گفت: می خواهم با درسم انقلاب کنم و با درس خوندن شکر گزار زحمات والدینم باشم.
توی زندگی همیشه جهانی دعا می کرد، تنها دغدغه خودشو نداشت، دوست داشت همه موفق باشن و به اونا کمک می کرد.
روز به روز همراه با قرآن بزرگ می شد، توی مجالس اهل بیت شرکت میکرد، سخنرانی ها رو خوب گوش میداد و به اونا عمل میکرد.
مهربانی و سکوت همیشگی ، از بارزترین ویژگی های اخلاقیش بود.
راضیه به مسائلی از جمله نماز اول وقت، رابطه عاطفی با خانواده و حجاب در زندگی اهمیت زیادی می داد.
به شهید برونسی خیلی علاقه داشت، ایشون رو الگوی خودش تو زندگی قرار داده بود، اما حالا خودش شده یه الگو برای هم سن و سالاش، شهادت واقعا برازنده راضیه بود.
💠💠💠
#شهیدانه
#شهیده #راضیه_کشاورز