eitaa logo
📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
3هزار دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
9.6هزار ویدیو
224 فایل
#یازهــرا «س»💚 شهـــــ⚘ــــــیدزهرایی محمدرضا تورجی زاده🌷 📖ولادت:۱۳۴۳/۴/۲۳ 📕شهادت:۱۳۶۶/۲/۵ 🕯مزار:گلستان شهدای اصفهان 🆔️خادم شهید⚘ @s_hadi40 ♻️خادم تبادل🗨 ↙ @AA_FB_1357 #ثواب_کانال_تقدیم_حضرت_زهرا_س♡✅
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂🍂🍂🍂🌷🌷🌷 🍂💢💢🌷🌷 💢 🍂🌹🕊🌹 💢 🍂💢💢🌷🌷 🍂🍂🍂🍂🌷🌷🌷 تاریخ تولد:23تیر1343 محل تولد: اصفهان تاریخ شهادت:5اردیبهشت 1366 نحوه شهادت: زخم عمیق بر پهلو و بازو و کمر ارتباط موثر و صمیمی با روحانیت داشت .. عمل به مستحبات و ترک مکروهات را بسیار مورد توجه قرار میداد دوساعت قبل از اذان صبح مشغول عبادت و شب زنده داری میشد هنگامی که به مرخصی میرفت روزهای دوشنبه و پنجشنبه را روزه مستحبی میگرفت .. به مسائلی همچون حجاب،بیت المال،ادب،اخلاص،دائم الذکر بودن اهمیت میداد ..بسیار اهل زیارت بود و زیارت جمکران ،قم و مشهد را زیاد به جا می آورد همیشه مرتب و آراسته بود و ازبین عطرها؛عطر یاس و محمدی را انتخاب میکرد یکی از همرزمان شهید میگفت خیلی کارهایم زیاد بود . داخل چادر نشسته بودم و داشتم برگه ها را امضا میکردم.یک دفعه دیدم برادرم وارد چادر شد.به محض اینکه قیافه اورا دیدم کلی خندیدم.او تازه از اصفهان آمده بود و شور جوانی داشت.به همین علت با موهای بلند به جبهه آمده بود.محمد تورجی به او گفته بود:باید در جبهه موهایت را کوتاه کنی.بعد شروع کرده بود موهای اورا از ته ماشین کردن.نیمی از موهایش را زده بود و بعد برای شوخی گفته بود:(برو پیش برادرت)!! لذا نیمی از سرش از ته زده شده بود و نیمی دیگر هنوز بلند بود. بعدازچند دقیقه شهید تورجی وارد چادر شد ،و گفت :ببخشید دیدم اعصاب نداری خواستم کمی بخندی ارادت خاصی به حضرت زهرا سلام الله علیها و امام زمان عجل الله داشت. واقعا درمصائب حضرت زهراسلام الله علیها میسوخت .. محمدرضا عاشق امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف بود و از هرفرصتی برای توسل به آن حضرت استفاده میکرد.پس از نماز بلند میشد و رو به قبله دعای الهی عظم البلا را می خواند. هیهات مصیبتی است تنها ماندن هنگام رحیل همرهان واماندن سخت است زمان هجرت همنفسان مبهوت قفس شدن ز ره واماندن در چون و چرای حسرت هستی چند تا چند اسیر خودسری ها ماندن در حسرت پر کشیدن از دام وجود ماندیم و نبود در خور ما ماندن مشتاق رحیل و بال و پر سوخته ایم سخت است در این سرا خدایا ماندن زمانی که قدم اول را در این راه برداشتم ،به نیت لقای خدا و شهادت بود .امروز بعد از گذشت این مدت راغب تر شده ام که این دنیا محلی نیست که دلی هوای ماندن در آن را بنماید .خدایا شاهدی که لباس مقدس سپاه را به این عشق و نیت بر تن کردم که برای من کفنی باشد آغشته به خون.. 🍂🍂🍂🍂🌷🌷🌷 🍂💢💢🌷🌷 💢🌹🕊🌹 🏴 ╭─┅*═ঈ🏴ঈ═*┅─╮  @shahidtoraji213 ╰─┅*═ঈ❤️ঈ═*┅─╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🍀☘☘☘☘🍀🌸 🌸🍀🌷🌷🌷🍀🌸 🌸🍀🌷🇮🇷🍀🌸 🌸🍀🌷🍀🌸 🌸☘☘🌸🌸 🌸☘🌸🕊🌸 🌸🌸🌸🌸🌸 نام و نام خانوادگی : محمدمهدی دباغی نام پدر : مرتضی تاریخ تولد : 1351/2/11 مصادف با میلادپیامبراسلام وامام صادق علیهم السلام محل تولد : تهران تعداد خواهر و برادر : 5 خواهر وضعیت تاهل : مجرد خواهرزاده : حاج شیخ حسین انصاریان میزان تحصیلات : دوم دبیرستان مدت حضور در جبهه : ۱۸ ماه حضور مداوم در عملیاتهای کربلای 4 و 5 و بیت المقدس 7 بارزترین اخلاق ورفتار : احترام گذاشتن به بزرگترها و اهمیت دادن به فرزندان شهدا . محل شهادت : شلمچه تاریخ شهادت : 1367/3/23 آدرس مزار : قطعه29 بهشت زهرا سلام الله علیها ؛ ردیف ۱ ؛ شماره ۳ 🌸🌸🌸🌸🌸 🌸☘🇮🇷☘🌸 🌸🕊🌷🕊🌸 🌸☘🇮🇷☘🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🚩 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🔳💠🌸🔳🔳🌸💠🔳 🔳💠🌸🌷🌷🌸💠🔳 💠🌸 🌸💠 💠🌷 🌷💠 🔳💠🌸 💠🌷 💠🌸 🔳🔳 محمد کامران ؛مهدی کامران سال 1367/2/9 تهران و در حالی که 27 ماه از ازدواجش می‌گذشت در دفاع از حریم اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) مقابل تروریست‌های تکفیری در سوریه به شهادت رسید. همیشه اصرار داشت که من را برای شهادتش آماده کند. می‌گفت «یک روز باید با این واقعیت کنار بیایی.» آنقدر مصر بود که وقتی دوستانش به شهادت می‌رسیدند حتماً مرا هم با خود به تشییع جنازه و مراسم‌ها می‌برد تا نوع مراسم و برخورد خانواده‌هایشان را ببینم. با خودم می‌گفتم «یعنی ممکن است روزی برای محمد هم این اتفاق بیفتد؟ واقعاً من باید چطور تحمل کنم؟» تا به خانه می‌رسیدیم، بنا می‌کردم به گریه. اما محمد می‌‌گفت «خودت رو جای اینها بگذار. اگر این اتفاق برای من افتاد، دوست ندارم گریه کنی! دلم می‌خواهد محکم باشی.» می‌گفتم «مگه میشه گریه نکرد؟» گفت «دلم می‌خواهد محکم باشی. دوست دارم وقتی خبر شهادتم را به تو می‌دهند، با افتخار سرت را بالا بگیری و بگویی خدایا شکر.» با حرف هایش آرام می‌شدم اما بیشتر خودم را به بی‌خیالی می‌زدم. من محمد را می‌خواستم و هنوز زود بود برود. پس می‌توانستم تصور کنم حتی اگر به حرف‌های محمد نیازی داشته‌ باشم، به این زودی‌ها کارآیی ندارد. 🚩 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🌼🌺🌺🌼🌺🌺🌼 🌼🌺🌺🌼🌺🌺🌼 🌼🌺🌺🌼🌺🌺🌼 🌴🌀🌀🌀🌀🌀🌴 🌴🔵🔵🔵🔵🔵🌴 🌴🌀🌀🌀🌀🌀🌴 🌼🌺🌺🌼🌺🌺🌼 🌼🌺🌺🌼🌺🌺🌼 🌼🌺🌺🌼🌺🌺🌼 نام و نام خانوادگی : محمدرضاشفیعی فرزند : حسین تاریخ تولد : ۱۳۴۶/۸/۴ محل تولد : قم وضعیت تاهل : مجرد شغل : پاسدار مدت زمان خدمت در جبهه : از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۵ کارهای مهم : در اسارت بجای ناسزا گفتن به امام خمینی با شجاعت بر علیه صدام شعار می داد و می گفت(مرگ بر صدام). اسلام پیروز است . کارهای دیگر : ۱۶ سال پس از شهادت در اسارت پیکر پاکش بدون اینکه متلاشی شده باشد سالم به وطن بازگشت . مجروحیت : در عملیات کربلای۴ در شلمچه رمزعملیات : محمد رسول الله "صل الله علیه وآله وسلم" اسارت : در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۴ پس از مجروحیت در عملیات کربلای۴ در شلمچه محل شهادت : در بیمارستان بغداد تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۱۶ تاریخ تشییع پیکر مطهر : ۱۳۸۱/۵/۸ آدرس مزار : قم ؛ گلزار شهدای علی ابن جعفر سلام الله علیها ؛ نزدیک حرم حضرت معصومه سلام الله علیها . 🔵🌴🌴🌴🌴 🔵🌺🌺🌺🌺 🔵🌀🌀🌀🌀 🔵🌼🌼🌼🌼 🚩 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯