•.. 💚🌱..•
حاج حسین اللهکرم:
در عملیات والفجر مقدماتیمسئولیت داشتم و قرار بود سه تا یگان از یک جناح به دشمن حمله کنند و به علت تنگی مکان منطقه خیلی شلوغ شده بود.
وقت رفتن رزمندهها دیدم آقا ابراهیم هادی هم همراهشون هست،با دیدن ایشانخوشحال شدم؛گفتم:آقا ابراهیم بیا امشب با ما همراهشو و به ما کمک کن.
گفت: حاج حسین من با تو بیام نمیگذاری من توی عملیات جلو برم. هرچه اصرارکردم،نپذیرفت.در آخرین دیدار ساعتش رو که شاید آخرین تعلق دنیاییاش بود، از دستش باز کرد و به من داد و گفت: «حاج حسین، خیلی دوست دارم شهید بشم و یااگر شهادت قسمتم نشد لااقل اسیر بشم ودر اسارت ذره ای از آن چه حضـرت زیـنـب سلام الله علیها کشید من هم احساس کنم.»
ابراهیم این رو گفت رفت و دیگه برنگشت. ابراهیم هادی آسمانی بود و در روی زمین جایی نداشت.او بینام رفت و گمنام شهید شد،اما امروز نام شهید ابراهیم هادی شهره در همه جاست.
#سلامبرابراهیم📚
.
16.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
~🖤~
فرازی از وصیت نامه شهید🌱
ازتهمت زدن بدون علم
وآگاهی شدیداً پرهیز
کنید🥀
#شهید_ناصر_کاظمی
#سالروز_شهادت
.
「﷽」
اگر دلت راه دادهای به شهدا، پسش مگیر
بگذار در این تلاطم روزگار همان دل بماند♥️!
#شهیدانه/#شهیدنویدصفری🦋
.
..🌱..
مناجات شهید✍
آه ای خدا به هر که غیر تو دل بستم
عاقبت/ دیدم که حاصلی نــدارد و باز
تویی که میمانی/ خدایا خود میدانی
درحالی به این امر اعتراف میکنم که
نه کسی مرا رنجانده و آزار داده و یا
خلف عهد کرده و یا خیانت/ نه درحالی
مینویسم که همه به لطف تو بهترین
رفتارها و رفاقتها را با من دارند♥️
آری خدا اما باید بگویم و گردن من
است که بگویم/ تو فقط میمانی و این
تو هستی که مهربانتر از پدر و مادرم
هستی و هر که ساعتی و یا روزهایی و
یا سالی با او رفاقت کردم و احساس
کردم میتوان روی آن حساب کرد،
سریع او را از دست دادم🥀
#شهیدنویدصفری🕊
.
17.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
~🖤~
فرازی از وصیت نامه شهید🌱
شهادت شوخی نیست
قلب آدم رابومی کند
#شهید_مصطفی_رشید_پور
#سالروز_شهادت
.
3.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•°•♡•°•
عـــــشق فــــقط یـــک کـــلام☝️
ســـــــــید عـــــلی والســـــلام ♥️
#رهبرانه🇮🇷
.
•✨•
" نـــــــارنــــــجک☄ "
قبل از عمـــليات مطلع الفجر بود. جــــهت
پـارهای از مسائل و هماهـــنگی بهتر، بـــين
فرمانـــدهان سپاه و ارتـــــش جلســــهای در
محل گــــروه اندرزگو برگزار شده بود. بـجز
من و ابراهيم سه نفر از فرماندهان ارتش
وسه نفر از فرماندهان سپاه حضور داشتند.
تعدادی از بـــــــچهها هــــم در داخل حـــياط
مشغول آمـــــوزش نظــــامی بودند. اواســــط
جلسه بود و همه مشغول صحـــبت بودند.
كه يكدفعه از پنجره اتاق يك نارنــــــجك به
داخل پرت شد و دقيقاً وسط اتاق افتاد. از
ترس رنگم پريد.🤯 همينطور كه كنار اتاق
نشسته بودم سرم رو در بين دسـتانم قرار
دادم و به سمت ديوار چمـباتمه زدم. برای
لحظاتی نفس در سينهام حبس شده بود.
بقيه هـــم مانــند من، هر يـــك به گوشهای
خزيده بـــــودند.😥 لحـــــظات بــه سخـــــتی
می گذشت اما صدای انفجار نيامد.خيــــلی
آرام چشـــــمانم را بـــاز كـــــردم و از لابـــهلای
دستانم نگاه كردم 👀 از صـــــحنهای كـــــه
می ديدم خيلی تعجب كردم. آرام دستانم
را از روی سرم برداشتم و سرم را بالا آوردم
با چشماني كه از تعجــــب بزرگ شـــده بود
گفتم: آقا ابرام!! بقيه هم يك يك از گوشه
وكنار اتاق ســـــــرهايشان را بلند كـــردند و با
رنگ پريده وسط اتاق را نگاه ميكردند.😲
صحنه بســـــيار عجيبی بود. در حالـــــــی كه
همه ما به گوشه وكنار اتاق خزيده بوديــــم
ابراهيم روی نارنجك خوابـــــيده بود.💣 در
همين حين مسئول آمـــوزش وارد اتاق شد
و با كـــــلی معذرت خواهی گفــــت: "خيــــلی
شرمندهام ، اين نارنجك آموزشی بود. 😅
اشتباهی افتاد داخل اتاق." ابراهيم از روی
نارنجك بلنـــد شد در حالی كه تا آن مــــوقع
كه ســال اول جنـــگ بود چنين اتفاقی برای
هيچ یک از بچهها نيفتاده بود. بعــد از آن،
ماجرای نارنجک زبان به زبان بيـــــن بچهها می چرخيد.🙃🌱
#شهید_ابراهیم_هادی🕊
.
10.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
~«🕊🍂» ~
وصيت نامه شهيدرجائي:
به كسی تكلیف نمیكنم،ولی گمان میكنم
اگر تمام جریان زندگی مرا به صورت كتاب
درآورند برای دانشآموزان مفید باشد.🌸
#سالروزشهادتمحمدعلیرجائی🍂
۰
شهید رسول خلیلی🌿
فرازی از وصیت نامه شهید♡
دیریازود فرقی نمی کند
اما چه بهتر که زیبا برویم✨
#شهید_رسول_خلیلی
۰