🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#یاد_یاران
#شهریورماه1390
#شمال_غرب_کشور
#منطقه_جاسوسان
#یگان_ویژه_صابرین
#قسمت_اول
از ابتدای سال ۱۳۹۰ نیروی زمینی سپاه سلسله عملیاتهایی جهت برقراری امنیت و مقابله با شرارتهای گروهک تروریستی پژاک در ارتفاعات مرزی شمال غرب کشور آغاز کرد و مرحله نهایی آن در شهریور سال ۹۰ و در ارتفاعات جاسوسان شهر سردشت اجرا شد.
پژاک که شعبه ایرانی گروهک تروریستی پ.ک.ک محسوب میشود، از سال ۱۳۸۳ فعالیت خود را علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد. سپاه با این گروهک که همان سال با #شهادت سردار قهاری سعید فرمانده لشکر ۳ حمزه سیدالشهدا (ع) وارد فاز تقابل نظامی با یاران شد، به صورت مستقیم درگیر میشود که عملیاتهای مربوطه تا سال ۱۳۹۰ طول میکشد.
در همین سال و با گزارشی که فرماندهان سپاه خدمت فرمانده معظم کل قوا ارائه میکند، ایشان میفرمایند:
از حالت پدافندی بیرون بیایید و حالت تهاجمی به خود بگیرید. شما منتظر دشمن نباشید که بیاید و ضربه بزند و بعد دست به کار شوید، شما باید دشمن را در به در و آواره کنید.
پس از این تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی، نیروی زمینی سپاه قرارگاههای این گروهک تروریستی در جدار مرز را به عنوان اهداف اصلی عملیات خود انتخاب و سلسله عملیاتهایی را برای پاکسازی این مناطق شروع میکند.
#روحشان_شاد
#یادشان_گرامی
#راهشان_پر_رهرو
🥀 🕊🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#خاطرات_شهدا
#شهدا
#امام_حسین_ع
#شهید_والامقام
#حسن_باقری
آخرین جلسه فرماندهان، پیش از عملیات محرم بود. همه خوب ها جمع بودند: مجید بقائی، حسن باقری، مهدی زین الدین، حسین خرازی و دیگران. یک بار دیگر همه برنامه ها مرور شد.
بعد از اتمام جلسه حسن باقری ایستاد جلو، از کربلا گفت. از روی کتابی که دستش بود شروع به روضه خوانی کرد. تا رسید به جمله «احلی من العسل» حضرت قاسم. دیگر صدایش بریده بریده بیرون می آمد و هق هق گریه امانش را برید. نشست روی زمین.
کربلائی شده بود.
راوی :
#مؤید_رضوانی
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌴 🕊🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#در_محضر_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#قدیر_سرلک
ڪاش وصیت #شهدا ڪه قاب
اتاق های ما را اشغال ڪرده ،
دلمونو اشغال میڪرد .
ڪاش صحبتهای
#ولی_امر_مسلمین
ڪه سرلوحهی روزمره مون شده
سرلوحهی اعمالمون می شد .
ڪاش دل #حضرت_زهرا_س با اعمال
ما خون نمی شد .
ڪاش #مهدی_فاطمه_س با اعمال ما #ظهورش به تأخیر نمیافتاد .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 🕊🥀
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#در_محضر_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_حسین_خرازی
سعیمان این باشد ڪہ
خاطره #شهدا را در ذهنمان زنده
نگهداریم و #شهدا را به عنوان
یڪ الگو در نظر داشته باشیم
ڪہ #شهدا راهشان راه انبیاست
و پاسداران واقعی هستند ڪہ
در این راه #شهـید شدند ...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🥀🕊
عادل جان """معامله پر سودی با خدا کردی...!
این معامله دوسر برد بود
بمانی و در سرت سودای حسین داشته باشی
یا به این زیبایی پرواز کنی به دیدار حسین بروی
چه لذتی داره؛ نظر کردن به "وجه الله"
آماده شهادت بودی تا آرزوی شهادت داشته باشی
بخدا بعضی وقتا دلم میخواد دل تو هم برای ما تنگ بشه..😔
چون بعضی از نبودن ها رو هیچ بودنی پر نمیکنه.
شهادت لیاقت میخواهد
کاش ماهم لایق باشیم!
#چنـٰان............زندگۍ..........ڪن
#عادل_رضایی
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📞قاسم..... قاسم..... زمین....
🎤مداح شهیدی که پای نوحه هاش میسوخت و....
🌹ویژه برنامه شب جمعه گلزار شهدای بین المللی کرمان
راوی:حجت الاسلام حسنی نژاد
#شهید_حاج_عادل_رضایی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#گلزار_شهدای_کرمان
#جاويد_الاثران_زهرايى
🌷بچه ها روزها خاک های منطقه را زیر و رو می کردند و شب ها از خستگی و با ناراحتی به خاطر پیدا نکردن شهدا، بدون هیچ حرفی منتظر صبح می ماندند. یکی از دوستان معمولاً توی خط برای عقده گشایی، نوار مرثیه ی حضرت زهرا (س) را می گذاشت و اشک ها ناخودآگاه سرازیر می شد.
🌷من پیش خودم گفتم: «یا زهرا (س)! من به عشق مفقودین به این جا آمده ام، اگر ما را قابل می دانی، مددی کن که شهدا به ما نظر کنند، اگر نه، که برگردیم تهران...» روز بعد فکه خیلی غمناک بود و ابر سیاهی آسمان را پوشانده بود. بچه ها بار دیگر به حضرت زهرا (س) متوسل شدند، هر کس زمزمه ای زیر لب داشت. در همین حال یک «بند انگشت» نظرم را جلب کرد، خاک را کنار زدم، یک تکه پیراهن نمایان شد. همراه بچه ها خاک ها را با بیل برداشتیم و پیکر دو شهید که در کنار هم صورت به صورت یکدیگر افتاده بودند، آشکار شد.
🌷پس از جستجوی خاک ها پلاک هایشان نیز پیدا شد. لحظه ای بعد بچه ها متوجه آب داخل یکی از قمقمه ها شدند و با فرستادن صلوات، جهت تبرک از آن نوشیدند. وقتی پیکرها را از زمین بلند کردند، در کمال تعجب دیدند پشت پیراهن هر دو شهید نوشته شده:
«می روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم.»
راوی: سید بهزاد پدیدار
🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ عربی سیدالقائد در مدح فرمانده کل قواء امام خامنه ای (حفظه الله) همراه با تصاویر فرماندهان شهید فاطمیون - کاری از مرکز رسانه فاطمیون
#لبیک_یا_خامنه_ای ❤️
اللهم احفظ لنا سیدنا و نور عیننا و قلبنا الذی بین جنبینا قائدنا امامنا الخامنه ای💚
🇮🇷🇵🇸#ایرانقوی
هدایت شده از شهدای ایران
🌹 #این_قهرمان_را_میشناسید ؟
#شهید_نماز_هوانیروز_ارتش_کیست؟
.▪️متولد ۱۳۳۳ روستای طاهرآباد آمل.پدرش کشاورز بود و وضع مالی خوبی نداشت.سال ۱۳۵۳ در آزمون ورودی هوانیروز ارتش شرکت کرد و با نمرهی عالی قبول شد.پس از طی دورههای تخصصی زبان انگلیسی و پرواز توانست با درجه ستوان یار سومی و اخذ پایه تخصصی در پرواز بالگرد به پایگاه پشتیبانی هوانیروز ارتش در اصفهان منتقل شود و در ادامه استاد دروس زمینی خلبانی نائل گردید.
.▪️با شروع جنگ تحمیلی حسین دیگر آرام و قرار نداشت تا اینکه ۲۵ آبان ماه سال ۱۳۶۱ بود که عازم ماموریت بود تا دشمن بعثی را نابود کند که به ناگاه بالگرد او به هنگام نبرد با دشمن مورد اصابت قرار گرفت و سقوط کرد و به اسارت دشمن بعثی درآمد.حسین را به زندان مخوف دوله تو بردند و او مدتها در آن جا سختترین شکنجهها را تحمل کرد. دژخیمان بعثی او را مدام شکنجه میکردند و به او میگفتند باید علاوه بر توهین به انقلاب و امام خمینی (ره)، از خواندن نماز در زندان نیز خودداری کند. اما او که عاشقانه امام و انقلاب را دوست میداشت و عاشق نماز بود هیچ گاه نمازش ترک نمیشد، از انجام این کار سر باز میزد.
.▪️۶ ماه از اسارتش نگذشته بود که دستور اعدام او را صادر کردند و بعثی ها شهید حسین قاسمی را در تاریخ دوم خردادماه سال ۱۳۶۲ او را تیرباران کردند.مزار امیر خلبان شهید حسین قاسمی که به شهید نماز هوانیروز ارتش معروف است در گلزار شهدای شهرستان آمل قرار دارد. از شهید قاسمی دو فرزند به نامهای فرزاد و مه زیار به یادگار مانده است.
.
#شهید_نماز
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🔷 شهید آوینی: «شب هرچه در خویش عمیقتر میشود، اختران را نیز جلوه ای بیشتر می بخشد و این، سِرُالَاسرارِ شب زنده داران است. اگر ناشئه لیل نباشد، رنج عظیم روز را چگونه تاب آوریم؟»
🔸منبع: کتاب «فتح خون»
#روایت_فتح_آوینی_عضو_شوید👇
@ravayatefathavini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی نامه مختصر از شهیده زینب کمایی عزیزمان🌱
#پیشنهاد_دانلود
حوالی خدا 🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 #بازخوانی | پاسخ یک کلمهای رئیسی به یک سوال
🔹آیا در صورت رفع تحریمها حاضر به ملاقات با رئیسجمهور آمریکا هستید؟
🔻خیر!
√ @Roshangari_ir | روشنگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبرانه❤️
یا ابالفضل علمدار ❤️
🦋
وقتی به مقر گردان برگشتم دیدم همه ناراحتند. پرسیدم: «چه اتفاقی افتاده؟» گفتند: «مجید بهرامجی شهید شده.» کولهپشتی شخصی مجید بهرامجی پیش من بود. رفتم دفتر یادداشت او را باز کردم. بالای دفتر نوشته بود مراقبه و محاسبه. او گفتار و کردار هر روزش را توی دفتر مینوشت و زیر خطاها و مکروهات خود خط میکشید. جایی نوشته بود دیشب نمازم با حضور قلب نبود، آن را اعاده کنم.
#شهید_مجید_بهرامجی
#قاسم_بن_الحسن #شهدا۰۱۲۰
╭🦋
╰┈➤ @shohada0120
#زندگینامه
شهیده زینب کمایی نماز های مغرب و عشا رو توی مسجد میخوندند، اینطور بگم که توی اون دوران جنگ و نا امنی ها تنها خواهش شهیده این بوده که مادر اجازه بدهند ایشون به مسجد بره و نماز جماعت بخونه
لباس های نویی که داشته میپوشه💔
و برای بار آخر
میره نماز جماعت به مسجد برسه
نمازشو میخونه
وخدا میدونه تو اون نماز درد و دل هاش چی بوده
حتما اولین حرفش با خدا شهادت بوده 🤍
همه میگن نماز آخر زینب خیلی فرق داشته
اینقدر سجده هاش طولانی میشده که از امام جماعت عقب میفتاده🥲
زینب بهش وحی شده بود نماز اخرته
میدونی چرا چون غسل شهادتشم انجام داده بود❤️🩹
جمله چادر ارثیه مادر رو خیلی شنیدیم
اما جمله چادر راهی برای رسیدن به مادر
چی ؟!
ـــــــــــــ
بیاید الکی چادر سر نکنیم
الکی حرمت چادر مادر رو زیر سوال نبریم
بیایم عاشقونه چادر سر کنیم
توی راه برگشت منافقین شهیده رو دنبال میکنند و در یکی از کوچه های تاریک اون زمان زینب دیگ راهی برای فرار نداشته
شهیده زینب رو
نه با چاقو
نه با تفنگ
نه با هیچ ابزاری
شهید نمیکنند
تنها با یه چیز
با چادری که بهش اعتقاد داشت
میگن چادر رو چهار تا گره زدند و دور گردن شهیده کشیدند تا از شهید شدن مطمئن بشند
مادر زینب بعد از شنیدن این موضوع ناراحت میشه دخترش زجر کشیده بوده چهار تا گره به چادر خیلیه 💔
دکتر بهش میگه بدن زینب نحیف بوده با گره اول تموم کرده
خواهر کوچیکه خونه
برادر جبهه خواهر های دیگ هم در همین عرصه فعالیت داشتند
اما زینب عشق به شهادت داشت وقتی حرف میزده از شهادت باور نمیکردند توی شاهین شهر
شهادت؟!
یه دختر ۱۴ ساله شهادت از سرش میفته
زینب تو سن کم چادر سر میکرده نماز روزه
نماز شب 🤍
با اون سن کمی که داشته شب ها بیدار میشده و نماز شب میخونده
زندگی نامه هر شهیدی رو که میخونیم
از گریه های نماز شبشون گفتند درد دل هاشون با خدا جانمون
زینب هم همینطور بوده
نماز هارو به وقت بخونم
به خودم و مرگ فکر کنم
همیشه وضو داشته باشم
با وضو بخوابم
نماز شب بخونم
نماز نافله صبح
نماز امام زمان
ورزش صبحگاهی
قرآن خواندن بعد نماز صبح
حفظ قرآن
تا ساعت ۱۰ بیدار بودن
دعا کردن در نماز ها یومیه
کمتر گناه کردن
ناهار کم خوردن
شام کم خوردن
وقتی خدا بخواد عزت بده اینطور میده
از شهیده عزیز عذر خواهی میکنم
و متاسفم برای آدم هایی که با زبونشون زخممیزنند با زبونشون قلب میشکنند
باعث میشن یه دروغ بزرگ بشه
شهیده سه روز طول میکشه تا پیدا بشن چون منافقین ایشون رو زیر خاک پنهان کرده بودند
خانواده شهیده همه جا رو دنبال شهیده گشتند
میدونی چه سخت بوده برای مادر زینب حرف هایی که مردم درمورد یه دختر ۱۴ ساله میزدند که برنگشته هر روز یه خبر های الکی و نا به جا دادند به مادرش
اونم زینب ؟!
مادر شهیده هیچوقت و هیچ وقت به اون حرف ها توجه نمیکرده چون زینب رو میشناخته
زینب یه خصوصیتی که داشته از همه یاد میگرفته تا خودش رو رشد بده در هر زمینه ایی
حتی اون زمانی که همه بی حجاب بودند توی مدرسه زینب با حجاب بوده
وقتی زندگی نامه شهیده رو میخونم وسطاش یادم میره ۱۴ سالشه
کارهای میکرد که عارف ها بزرگ انجام میدادند
دوشنبه ها و پنجشنبه ها روزه میگرفت
فکر کن خواهرش میگه افطاری خیلی خیلی ساده ایی میخورد
یه دختر ۱۴ ساله همیشه دو روز از هفته رو روزه بگیره با افطاری ساده خیلیه ها
حلوا پنجشنبه ها قطع نمیشد
زینب جبهه نرفته بود
زینب کلاس اخلاق معارف نمیرفت خواهراش میرفتند
پس چی شد؟! زینب عاشق خدا بود
برای خدا زندگی میکرد
وقتی خواهرانش از کلاس میومدند ریز به ریز باید براش تعریف میکردند نکته برداری میکرد
برای بار اول رفت کلاس اخلاق
تفسیر دعای نور
زینب تو خوابش حضرت مادر رو دید که دعا ی نور رو تفسیر میکنند