eitaa logo
به محفل شهدا خوش آمدید
125 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
2 فایل
شهادت یعنی ... متفاوت به آخر رسیدن وگرنه مرگ پایان همه قصه هاست 🌷 @Ekram_93 «اخْتِمْ لَنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ فِی سَبِیلِک» ♡خدایا سرانجام ما را سعادت و شهادت در راه خودت قرار ده.‏♡
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 هست ولی عبرت پذیر نه !! 🔹مبارک گفت نباید به آمریکا اعتماد می‌کردم. 🔹قذافی گفت بزرگترین اشتباهم اعتماد به آمریکا بود. 🔹مُرسی گفت عامل اصلی شکست انقلاب اعتماد به آمریکا بود. 🔹صدام گفت این طناب‌دار را آمریکائی‌ها به گردن من انداختند. 🔹حال برخی در کشور امیدوارند آمریکا و اروپایی‌ها مشکلات را حل کنند.
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک‌ بالان عاشق﷽  اوایلی که شهید شد با عکسش صحبت می کردم و می گفتم لحظه شهادت  بر بالینت چه کسی بود؟😭 یک روز همسرش به من گفت خواب آقا مصطفی را دیدم که گفته است زمانی که زخمی شدم امام حسین (ع) به کنارم آمد.😍 نقل از مادر شهید شهید مصطفی زال نژاد در 26 بهمن ماه سال 95 در منطقه درعای سوریه به شهادت رسید🕊 ╔═.🥀🍃.📿════
بچـھ‌کـھ‌بودفلج‌شد نذرحضـرت‌زینب(س)کردمش.. نذرقبول‌شدورضاخوب‌شد خوبِ‌خـوب... اونقدرخوب‌کـھ‌مُھرنوکری‌عمـھ‌ی‌سادات روی‌قلبش‌حڪ‌شد :)❤️ شهید رضا کارگر برزی
861.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو همان بغض مانده در گلویی امیر دیپلماسی مقاومت 💔 چقدر این روزها جاش خالیه... √ @Roshangari_ir | روشنگری
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شفای نوهٔ سردار صفوی با دعای حضرت آقا رو که شنیدم، یاد این حدیث افتادم: خدا فرمود: ای بندهٔ من! اطاعتم کن تا تو را مثل خود قرار دهم! … همانطور که هرچه اراده می‌کنم می‌شود، کاری می‌کنم تا هرچه اراده کردی بشود! | کلیات‌حدیث‌قدسی ج۱ ص ۷۰۹ | 🔗 محمدمهدی‌مصلح √ @Roshangari_ir | روشنگری
هدایت شده از 🌹175نفر🌹
4.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیلی دل دل کردم تو گروه بذارم یا نه؟؟ خودم خیلی اذیت شدم😭😭😭 یادی از شهدای غواص دست بسته کانال🌹175نفر🌹 @nafar175 آدرس را نشردهید
هدایت شده از با حاج حسین کاجی
هدایت شده از با حاج حسین کاجی
🟢 رفاقتی‌ازجنس‌نور ✍_دلنوشته حاج حسین کاجی در فراق شهید عباس عاصمی مسول تفحص و اطلاعات سپاه علی ابن ابیطالب(ع) "هرگز آن روز از یادم نمی‌رود. ناراحت بودی، گفتی، همسرم آزمایش داده به‌نظرم مشکوک است و مدتی بعد جواب می‌آید. گفتم، حاج عباس! روضة حضرت زهرا(س) خواندن با من، گریه با شما، شفا با بی‌بی. و هنوز هق‌هق گریه‌هایت، اشک را بر گونه‌هایم جاری می‌کند. وقتی خوابی را که دیده بودی برای همسرت تعریف کردی، در اصل خبر شهادتت را به او دادی. گفتی، در خواب بهم گفتند، حضرت رسول(ص) داخل مسجد است. می‌خواهی ایشان را ببینی، برو. داخل مسجد شدم. دیدم چهار خانم نشسته‌اند. بهم الهام شد که نفر اول حضرت خدیجه(س) و نفر دوم حضرت زهرا(س) است. آمدم برگردم عقب، حضرت زهرا(س) با دست اشاره کرد، بیا نزدیک. من سریع جلو رفتم. خواستم قسمتی از چادر بی‌بی را که روی زمین بود، به‌عنوان تبرک ببوسم. حضرت دست روی سرم کشید و سرم را بر چادرش گذاشت. از خواب بیدار شدم. حال عجیبی داشتم. دو، سه شب بعد خواب دیدم که شهید شده‌ام و بالای کوه بلندی ایستاده‌ام. حالتی برایم ایجاد شد که بین من و مردم فاصله افتاد و آن‌قدر بالا رفتم که خودم را در میان ابرها دیدم. حاجی! یادت هست که در همه مأموریت‌ها به حق‌الله و حق‌الناس بسیار توجه می‌کردی؟ در یکی از مأموریت‌ها کمی شک و تردید داشتی. وقتی از سفر حج برگشتی، برایم نقل کردی که در حج به عواقب آن مأموریت فکر می‌کردم. خواب دیدم که امام علی(ع) وارد مسجد کوفه شد. دست آقا را بوسیدم و گفتم آقا! یک سؤال دارم. سؤالم دربارة مأموریتم است. آقا لبخندی زد، یک انگشتر به من داد و رفت. اصحاب اطراف امام گفتند، برخورد با امام آداب خودش را دارد؛ با التماس و تضرع سؤالت را بپرس. وقتی آقا از درِ دیگر وارد شد، دوباره جلو رفتم تا سؤالم را بپرسم. قبل‌از‌این‌که لب باز کنم، آقا فرمود، شما در فلان تاریخ جزو نیروهای ما استخدام شدید. وقتی بیدار شدم، بررسی کردم و دیدم آن روز، تاریخِ دقیق مأموریتم است. " ادامه‌دارد.. ــــــــــــ ◀️ ما را دنبال کنید وبه دیگران هم معرفی کنید ⬇️باحاج حسین کاجی @bahajhosseinkaji
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
3.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 آقای ترامپ قمار باز، مردِ این میدان ما هستیم... ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
✳️ آن لقمه‌های پاک... 🔻 گاهی در حد وسواس برای پاکی لقمه‌ای که در دهان فرزندانش می‌گذاشت دقت می‌کرد. یکی از اهالی، گوسفندی سر بریده و مقداری گوشت برای فاطمه آورده بود. مش حسن که دیده بود آن گوسفند روزی رفته در باغ یکی از همسایه‌ها و از درختان او خورده، با قاطعیت گفت: «فاطمه! از این گوشت نخور، به بچه‌ها هم نده!» ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
ما دنبال جای گرم و نرم بودیم، سعید در سرمای کردستان نماز شب می‌خواند سعید اما نه تنها برای پدر و مادر و خانواده‌اش که برای رفقا و بچه‌های جنگ هم یک آدم عجیب و تکرارناشدنی بوده است . یکی از همرزمانش در خاطراتش با او گفته است: «یک بار که با هم کردستان بودیم، هوا بی‌نهایت سرد بود. من قرار بود به همه سنگرها سر بزنم تا کسی خوابش نبرد. خدا خدا می‌کردم که زمان زود بگذرد و من از سرمای هوا به جایی گرم پناه ببرم. توی همین سرزدن به سنگرها بود که متوجه شدم یک نفر دولا شده است. اول ترسیدم، گفتم شاید دشمن است اما وقتی جلوتر رفتم متوجه شدم سعید پشت یکی از همین سنگرها و در آن هوای سرد مشغول نماز خواندن است. با خودم گفتم من دنبال یک جای گرم و نرم هستم، آن وقت این پسر ایستاده و دارد اینجا نماز شب می‌خواند.» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯