eitaa logo
به محفل شهدا خوش آمدید
124 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
5.3هزار ویدیو
2 فایل
شهادت یعنی ... متفاوت به آخر رسیدن وگرنه مرگ پایان همه قصه هاست 🌷 @Ekram_93 «اخْتِمْ لَنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ فِی سَبِیلِک» ♡خدایا سرانجام ما را سعادت و شهادت در راه خودت قرار ده.‏♡
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 مزار خیلی شلوغ می‌شود ، اوائل این موضوع برای خود ما هم عجیب بود ، می‌رفتیم و می‌دیدیم یکی از شیراز به عشق بلند شده آمده تهران ، یکی در گرگان خواب را دیده و آمده بهشت زهرا ، یکی در قم ، یکی در اصفهان و ... اولش نمی دانستیم حکمتش چیست بعد دیدیم حکمت این شلوغی ، بر می گردد به که خطاب به مردم گفته : اگر درد دلی دارید یا خواستید مشورتی بگیرید بیایید سر من، به لطف من همیشه حاضر هستم . شاید باورتان نشود ، اما ما هر وقت سر مزار می‌رویم می‌بینیم مزار پر از دسته است و اصلاً احتیاجی نیست ما با خودمان ببریم . راوی : مزار مطهر : قطعه ۵۰ بهشت زهرای تهران 🌹 🥀🕊
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀 خوابی که مادر بزرگ در مورد دید دو هفته بعد از ، خواب دیدم آمده پیشم، مثل زمانی که هنوز زنده بود و به من سر می‌زد و می‌آمد پیشم. گفتم: جهاد، عزیز دلم، چرا اینقدر دیر آمدی؟ خیلی منتظرت بودم. جهاد گفت: بازرسی‌ها طول کشید، برای همین دیر آمدم. در عالم خواب یادم نبود شده، فکر کردم بازرسی های سوریه را می گوید. گفتم: مگر تو از بازرسی رد می شوی؟ گفت: آره، بیشتر از همه سر بازرسی نماز ایستادم. با تعجب گفتم بازرسی چی؟ گفت: بازرسی نماز. و ادامه داد، بیشتر از همه چیز از صبح سؤال می شود. نماز صبح. تازه یادم آمد جهادم شده. پرسیدم: حساب قبر چی؟ گفت: حساب قبر ندارند. حسابی در کار نیست. ما هم الان کارمان تمام شد و راه افتادیم... 🌹🕊🌹
🌴🥀🌹🕊🌹🥀🌴 برای مکتب فدا شدن اینقدر بهانه های واهی نتراشیدن ببینی عده ای مست ثروتند و عده ای مست شهرت و عده ای مست عوام فریبی و عده ای مست قدرت و عده ای مست شهوات 🥀 🌴🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
_ _ ازحاج قاسم پرسیده بودم بعد از شهادت که شما اوضاعت موقع شهادت چطوربود؟🥺💔
من به این نتیجه رسیده‌ام که شهادت دست خودمان است؛ انتخاب شهادت را خداوند به عهده خودمان گذاشته است، این ما هستیم که می‌توانیم شرایط آن را فراهم کنیم، ما هستیم که تعیین کننده ‌این مسئله هستیم. شهید حسن باقری🌹🕊
هدایت شده از اخبار قدس🚩
شهدای خانواده مجاهدِ شهید «اسماعیل هنیه» @Qodss1🚩
بسم الله الرحمن الرحیم تنها فرمانده رسمی نظامی در سفر رهبری به سوریه که پیرمرد سوری پوتین‌های او را بوسید که بود؟ نیمه‌ی شهریور سال ۱۳۶۳ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رئیس‌جمهور وقت کشورمان، به دعوت «حافظ اسد» رئیس‌جمهور سوریه، راهی «دمشق» شدند. در همین رابطه امیر سرتیپ ناصر آراسته روایت می‌کند: [در آن زمان] حضرت آقا ریاست‌جمهوری را به عهده داشتند ، من [به همراه] شهید صیاد در محضرشان برای بازدید از سوریه، لبنان و الجزایر رفتیم. [تنها] نظامی‌ای که همراه ایشان بود شهید صیاد بود که فرمانده نیروی [زمینی ارتش] بود. من هم در خدمت شهید صیاد بودم. رفتیم در بعلبک، در آن‌جا سپاه ما یک اردوگاه آموزشی داشت. شهید صیاد هم پیش‌بینی کرده بود که نمازمان را در همه‌جا اول وقت بخوانیم. آن سرتیپی که از ارتش سوریه رئیس اسکورت ما بود پیش‌بینی کرده بود که نمازمان را در منزل یک پیرمرد شیعی که پنج شهید در مبارزه با اسرائیل داده است بخوانیم. رفتیم و همه اهالی، چه شیعه چه سنی در حیاط منزل ایشان آمده بودند.نمازمان را که خواندیم صبحانه‌ را هم که خوردیم زمانی که می‌خواستیم از خانه آن پیرمرد بیرون بیاییم (مترجمی هم به نام آقای سپهر همراه ما بود) آن [پیرمرد] پوتین شهید صیاد که پر از خاک بود (چون ما شب تا صبح در راه بودیم) را برداشت و با دستش پاک کرد و بعد پوتین شهید صیاد را این پیرمردی که پنج نفر از خاندانش شهید شده بودند بوسید و جلوی پای شهید صیاد گذاشت که بعد شهید صیاد به زور دست ایشان را بوسید و گفت چرا با من این کار را کردی؟ ایشان گفت: من هر شهیدی که دادم، دوست داشتم که نزد امام بیایم. نتوانستم و نشد. حالا بروید به امام بگویید که من پوتین سربازش را بوسیدم. این مسئله روی خود شهید صیاد هم خیلی اثر گذاشت که وقتی هم ما برگشتیم، شهید صیاد آن شب تا صبح عبادت و گریه می‌کرد که من از او پرسیدم: چرا این کار را می‌کنی؟ به من گفت: من تا امروز تصورم بر این بود که به عنوان یک سرباز جمهوری اسلامی، هرچه مدیونم در کشورم مدیونم؛ امروز فهمیدم هر مظلومی در هرجای دنیا در حال جنگیدن است من به او مدیونم. من که نمی‌توانم دَینم را برای آن‌ها ادا کنم. من فقط در کشور خودم مسئولم؛ لذا از خدا استغفار می‌کردم که خدایا ببخش، من وُسعم برای خدمت کردن کم است. منبع: خاطرات امیر سرتیپ ناصر آراسته،هیأت معارف جنگ شهید سپهبد علی صیاد شیرازی. 💠ماراه شهدا را ادامه می‌دهیم
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
بعضی وقت‌ها سختی‌ها حرف نمی‌خواهد یک تصویر گواه خیلی چیزهاست ... 💠 @bank_aks
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در سردسیر سختِ زمستان دل‌شان گرمِ نام تو بود « یافاطمة الزهـۜراء » 💠 @bank_aks
همسر شهید نقل می‌کنند: یکبار بعد از شهادتش خواب دیدم در هیئت هستیم و صحبت می‌کنیم👥 از اکبــــر پرسیدم: چی اون طرف به درد میخوره؟🤔 گفت: قــــرآن📖 خیلی این طرف به درد می‌خوره! اکبر خودش قاری قرآن بود و هر چه به شهادتش نزدیکتر می‌شد، انسش با قرآن بیشتر می‌شد💚 شبهای آخر هروقت بیکار بودیم، اکبر به سراغ قرآن جیبی‌اش می‌رفت📖 پرسیدم: آن لحظه آخر که شهیـــد شدی، چی شد؟ گفت: آن لحظه آخر، شیطــــان😈می‌خواست من را نسبت به بهشت نــاامیـــد کند! نام : اکبر نام خانوادگی : شهریاری نام پدر : خیرالله تاریخ تولد : ۱۳۶۳/۱/۱ - تهران🇮🇷 دین و مذهب : اسلام شیعه وضعیت تأهل : متأهل شـغل : پاسدار ملّیـت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۲/۱۱/۱ - دمشق🇸🇾 مزار: بهشت‌زهرا سلام‌الله‌علیها-قطعه ۲۶ کتاب : «کمی بیشتر بمان» توضیحات : حافظ کل قرآن ، مداح اهل‌بیــــت علیهم‌السلام ، متخصص نقشــــه‌خوانی جنـــگ‌های نامنظــــم سالروزشهادت ❤️