هدایت شده از هر روز با شهدا
🔹️شما جانبازان، به هیچوجه مشروطیِ دانشگاه شهادت نيستيد
✏️رهبر انقلاب: یک جمله به این برادر عزیزِ جانبازمان که میگوید «من مشروطىِ دانشگاه شهادتم» عرض کنم: به هیچوجه شما مشروطی نیستید.
✏️شما #جانبازان ذخیرههای باارزش دانشگاه جهادید. جهاد لزوماً با #شهادت همراه نیست؛ اما لزوماً با فوزِ به رتبهی مجاهدان و تقرّب به پروردگار همراه است.
✏️میدان جهاد هم همه جاست؛ هم در دفاع نظامىِ از کشور، هم در دفاع سیاسی و آبرویىِ از کشور و هم در تلاش برای پیشبرد کشور و ملت، که امروز شما در این سنگر کار میکنید. اینها همه #مبارزه است و همه باید مبارزه کنیم. ٨٢/٩/٢۶
🌷فرا رسیدن سالروز میلاد حضرت اباالفضل علیهالسلام و #روز_جانباز مبارک باد
🌷@shahedan_aref
هدایت شده از هر روز با شهدا
🔶همسرش رزمنده ی حزب الله است که در سوریه دو دستش رو از دست داده و جانباز شده...
🔹محمد انگشتی نداره که حلقه به دست کنه
اما باهاش ازدواج کرد چون میدونه که اون دنیا دست گیرش میشه
❣مبارکت باشه عروس خانم
درود به راه زینبی ات...
#محمد_علوش
#همسران_جانبازان
#ازدواج_موفق
#همسفر_بهشتی
🌷@shahedan_aref
هدایت شده از هر روز با شهدا
کمتر کسی می دانست؛
او «جانباز ۷۰ درصد» بود
پنج بار زخمی شد
۲۲ ترکش در بدن داشت
ترکش گلویش را دریده بود...
راوی: همسر شهید
یاد سپهبد شهید #صیاد_شیرازی
🌷@shahedan_aref
هدایت شده از هر روز با شهدا
3.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹کلیپ |عیادت رهبر انقلاب
از جانباز شهید#محمدتقی_طاهرزاده
«محمدتقی! میشنوی آقاجون؟
میشنوی عزیز؟
میشنوی؟
در آستانهی بهشت، دم در بهشت،
بین دنیا و بهشت قرار داری شما؛
خوشا به حالت...»
🌷@shahedan_aref
هدایت شده از هر روز با شهدا
🔰 ۲۹ سال خانه نشینی
🔹 روایتهایی از همسر جانباز شهید رجب محمدزاده
🌷@shahedan_aref
هدایت شده از هر روز با شهدا
📝 #خاطره |
🔻 از شدت درد، تکه پارچهای در دهانش گذاشته بود. میگفت آنقدر محکم دندانهایش را به هم فشار میداد که فکر میکرد الان است که همه آنها خرد شوند ...
♦️ رفته بود برای شناسایی؛ در مسیر برگشت، ترکشی به پایش خورده بود. ترکش از کمی پایینتر از زانوی پای سمت چپ وارد ماهیچه شده بود و با ایجاد یک حفره نسبتاً بزرگ به قطر چند سانتیمتر، از طرف دیگر خارج شده بود؛ به عبارتی قسمتی از ماهیچه را کنده بود.
🩺 در بهداری، چون احتمال داشت با بیهوشی اطلاعات جمعآوری شدهاش را فراموش کند و یا اینکه اسراری که نباید همه بدانند در زمان بههوش آمدن، به زبان بیاورد و روند اجرای عملیات تحت تأثیر قرار بگیرد، خواست که بدون بیهوشی زخمش را پانسمان و بخیه کنند.
🚑 امدادگر برای تمیز کردن زخم، باند را به مواد ضدعفونی آغشته کرده بود. یک سمت باند را داخل حفره زخم کرده بود و سمت دیگر را از محل خروج ترکش خارج کرده بود.
❤️🩹 پدرم میگفت مثل وقتی که بخواهند کفشی را واکس بزنند، امدادگر دو طرف باند را در زخم حرکت میداد و من تحمل میکردم چون نباید بیهوش میشدم. احساس کردم جمجمهام در اثر فشار دندانهایم در حال خرد شدن است.
🥀 این ماجرای یکی از مجروحیتهایش بود.
💐 هر سال در چنین روزهایی، روز جانباز را به پدرم تبریک میگفتیم.
#شهید_زاهدی
🌷@shahedan_aref