هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
عکاسی که خودش سوژه شد!
او با شهادت خود زیباترین شات را
برای همیشه در لنز دوربین تاریخ ثبت کرد.
📸 اسفند ماه ۱۳۶۳
هورالعظیم ، جزیره مجنون
پیکر پاک شهید "غلامرضا نامدار محمدی"
عکاسِ مجله امید انقلاب توسط امدادگران
به پشت جبهه منتقل می شود.
عکاس : محمدحسین حیدری
#عملیات_بدر
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات
💠 @bank_aks
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
#پوتینهای_خـدایی
سید میگوید :
صبح روز دهم اردیبهشت ماه ، تازه آفتاب زده بود. بعد از آن شب سخت و نفسگیری که پشت سرگذاشته بودیم، آن طلوع چقدر دلچسب و زیبا جلوه میکرد. بیش از ده کیلومتر در زمینهای صاف و بدون عارضه و جانپناه پیاده روی کرده بودیم...
میشد جاده اهواز خرمشهر را که حوالی ۱۸ ماه در اشغال بعثیها بود ببینیم و چقدر خوش به حالمان میکرد، تصویر نازک آن جاده که برایمان عطر خرمشهر را داشت...
یک لحظه چشمم افتاد به «خدایی خراط». قبضه آرپیجی توی دستش بود و یک کوله پر از موشکهای آرپیجی با خود حمل میکرد. از دیدنش خوشحال شدم و رفتم سمتش.
یک لحظه نگاهم افتاد به پاهایش. خدایی پابرهنه بود. آن پاهای تنومند برافراشته ، همانند ستونهایی متحرک، رو به جلو هروله میکردند. نزدیکتر که شدم، دیدم بند پوتینهایش را به هم گره زده است و انداخته است گردنش. در آن روزهای گرم و خاکهای رملی و تشنگی و آفتاب زدگی…
محکم کوبیدم روی شانه اش و خاک از لباسش برخاست. برگشت و نگاهش را در نگاهم گره زد همدیگر را در آغوش گرفتیم و صورتم لابلای ریشهای پرپشت و عرقآلود خدایی فرو رفت.
خندیدم و گفتم: «پس چرا پابرهنه ؟! پس چرا پوتینهاتو گذاشتی گردنت مومن؟! پاپتی وسط میدون میجنگی؟ پاپتی آرپیجی میزنی؟ »
لحنش متین بود. بدون لبخند حرف نمیزد. اصلاً وقتی میخندید و آرام حرف میزد، آدم دوست داشت فقط خدایی را ببیند و فقط صدای آرام او را بشنود. اصلاً انگار طراوتی و حلاوتی در آن چهره و در آن لبخند و در آن طنین کلام بود که زمینی نبود. لابلای آن لبخند طولانیاش گفت:
«آقا سید! این پوتینها رو تازه از تدارکات گرفتم! نو هستن! حیفه خراب بشن! باید سالم بمونن برا عملیات بعدی!.»
وجودم گُر گرفت. هر چند من هم مثل او لبخند زدم و دوباره روی شانهاش زدم و دوباره هم از لباسش خاک برخاست. اما مانده بودم که جوانی که کل عمرش را با فقر و نداری گذرانده است، چگونه اینقدر عجیب و غریب حواسش را به بیتالمال میدهد و حق قانونیاش از بیتالمال را که یک جفت پوتین ساده بیشتر نیست، استفاده نمیکند. حاضر بود پابرهنه در وسط آتش و خون و تیر و ترکش بجنگد، اما پوتینهای بیتالمال آسیب نبیند!
خدایی راه خودش را رفت و من هم به همراه دسته و گروهان خودم راهی شدم.
دستهی شهید ناحی، یا همان دسته شهدا از گروهان فتح گردان بلال لشکر ۷ ولیعصر(عج) که خدایی هم از بچههای همان دسته بود، ظهر همان روز حوالی جاده اهواز خرمشهر ، زمین گیر و محاصره میشوند و هدف گلولههای چهار لول ضد هوايی و انواع گلولههای توپ و تانك دشمن قرار میگیرند و تا آخرين گلوله میجنگند و در اوج پهلوانی همه ۱۸ نفرشان به شهادت میرسند.
پیکر پاک و مطهر شهدای دستهی شهدا، در يكصد متری جاده اهواز خرمشهر ، سه روز و دو شب در بیابان و زیر آفتاب سوزان خوزستان باقی میماند تا قصه همه جوره شبیه یاوران سرور و سالار شهيدان حضرت امام حسین (ع) شود.
شناسایی پیکرهایی که سه روز زیر آفتاب مانده باشند ، کار سادهای نیست. اما یک اتفاق همه را به هم میریزد.
پیکر خدایی را را که شناسایی میکنند و عقب میآورند، یک صحنه دل عالم و آدم را کباب میکند.
«پوتینهای خدایی هنوز دور گردنش هستند»
آن پوتینهای نوی بیتالمال سالم میماند برای عملیات بعدی... اما خدایی میرود به همان جایی که باید میرفت...
شهید «خدایی خراط نژاد» متولد ۱۳۳۹ در مورخ ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ در عملیات بیت المقدس و در منطقه دارخوین به شهادت رسید و پیکر پاک و مطهرش در گلزار شهدای شهیدآباد شهرستان دزفول به خاک سپرده شد.
#خاطره
#شهید_خدایی_خراطنژاد
#روحش_شاد_باصلوات
💠 @bank_aks
51.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به نام خدایی که از دل آتش، نور امید را بیرون کشید. ✨
اینجا، جلفا، جایی است که زمان میایستد و خاطرهها نفس میکشند. خاطراتی از روزهایی که آزاده محمدحسینخانی در آن، اسارت را به معنای دیگری تجربه کرد. نه شکست بود، نه پایان، بلکه نقطه آغازی بود برای صبر و مقاومت. 💪
حاج محمود حسینخانی، اسیر جسم بود، اما روحش آزادتر از همیشه پرواز میکرد.🕊️ در دل سیمهای خاردار و حصارهای بلند، مرزها را در هم شکست و نشان داد که عشق به میهن، هیچگاه اسیر نمیشود.❤️ این خاطرات، فقط داستان نیستند؛ درس زندگیاند. درسی از ایمان، ایثار و ایستادگی. درسی که به ما یادآوری میکند که قویترین سلاح انسان، قلب اوست.
هدایت شده از وصیت شهدا
🌹شهیدی که مزارش سنگ قبر نمیپذیرد؛
⚡️شهید عبدالصمد(محمود)فخّار
▫️تاریخ تولد۱۳۴۰
▫️تاریخ شهادت١٣۶۵/١١/۴
▫️محل تولدکازرون فارس
▫️محل شهادت شلمچه
🔺شهید فخّار وصیت کرده بود که به یاد ائمه بقیع مزار من باید خاکی و بدون نام باشدبعد از شهادت بر اثر توجه نداشتن به وصیتش بر روی قبرشان سنگ قبر میگذارند فردای آن روز وقتی میآیند گلزار شهدا ناگهان میبینند که سنگ قبر شکسته!
⚡مجددأ سنگ قبر برایش قرار میدهندروز بعد وقتی به گلزار میآیند دوباره با کمال تعجب میبینند که بازهم سنگ قبر شکسته شب روز دوم شهید به خواب یکی از نزدیکانش آمده و میگوید مگر من وصیت نکردم که قبر من خاکی باشدو از آن روز تا الان قبر این شهید در گلزار شهدای کازرون خاکی است
🔺ایشان همیشه علاقه خاصی به امام رضا (ع) داشت و در اتفاقی عجیب،پیکر وی اشتباهی همراه شهدای مشهد به شهرمشهد منتقل شده بود و بعد از طواف شهید در حرم امام رضا (ع) از طریق نوشتهای که در لباسش جامانده بود به کازرون منتقل شد
⚡روی کاغذ نوشته شده بودصمد فخار عاشق امام رضا (ع) و اهل کازرون فارس هستم در واقع اشتباهی در کار نبود، بلکه این عشق زایدالوصف شهید فخار پیکر او را به حرم امام رضا رسانده بود
🔺مادر شهید میگویدفرزندم عقیده داشت کار بدون ریاخودنمایی و دور از تشویق دیگران و فقط برای رضای خدا صورت گیرد و حتی وصیت وی هم که گفته بود مزارم خاکی و بدون شناسه باشد برگرفته از همین روحیه بوده است
⚡فرمانده شهید فخار در عملیات کربلای ۵ بود که بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسیدشادی ارواح طیبه شهداء صلوات
┄┄┅┅┅❅🇮🇷❅┅┅┅┄
هدایت شده از "حاج رمضان"
✍️ سالها تردید افکنی میکردند که حفظ حکومت اسد توسط او و یارانش درست است؟ ربطی به دفاع از حرم دارد؟
حالا خودِ تردید افکنان که هیچ، مردم سوریه هم به جواب سوالشان رسیده اند
رحمت خدا بر او که بازی را درست فهمید
و رحمت خدا بر او لحظه ای در مقابله با نقشه شیطان تردید نکرد.
https://eitaa.com/hajramezankermanshah
ما را درکانال "حاج رمضان"دنبال کنید🌷
هدایت شده از کوثر
نکند حفظ علی بر همگان عار شود/ نکند حق علی در عمل انکار شود/ محرم راز علی، نخل و دل چاه شود/ سیلی خصم زبون نقش رخ یار شود/ نکند مکر بنی ساعده تکرار شود/ باز علی در قفس خانه، گرفتار شود
بنام الله و پاسدار حرمت خون شهیدان، احتراما به آگاهی محبین ولایت می رساند در پی وقوع اتفاقات ناگوار در اثر ضعف و بی کفایتی برخی مسئولین، دشمنان نظام را جسورتر و منجر به از دست دادن برخی خاکریزهای حفاظت از نظام، تهدید رهبری و شهادت فرماندهان بلند پایه نظامی، دانشمندان هسته ای و... گردیده است فلذا مصمم هستیم چله زیارت عاشورا به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام عصر(عج)، سلامتی رهبر معظم انقلاب و نابودی سران استکبار جهانی و باند تبهکار صهیونی، از تاریخ۳ /۱۴۰۴/۶ لغایت ۱۴۰۴/۷/۱۱ به مدت چهل روز تلاوت نمائیم.
انتشار این پیام در کانال ها و گروه های فضای مجازی به عنوان صدقه جاریه بوده و مزید امتنان خواهد بود.
(هیئت شهدای عاشورا- زنجیرزنان میر چوپان)
هدایت شده از 🇮🇷 ابوحسین / abuhossein
🇮🇷 بنا بر اعلام منابع غیررسمی؛ مقام معظم رهبری دیشب مسجد مقدس جمکران مشرف شدن
@Abuhossein
هدایت شده از 🇮🇷 ابوحسین / abuhossein
💠 آقا مهدی هم همچون حاج قاسم مزد شهادتش را از امام رضا(ع) گرفت...ماجرای توسل شهید مهدی باکری به امام رضا(ع) 👇
🔹 بعد از عملیات خیبر، فرماندهان را بردند زیارت امام رضا (ع). وقتی مهدی برگشت توی پد پنج بهم گفت:
◇ برایم سوغاتی جانماز و دو حبه قند و نمک تبرکی آورده بود. نمکش را همان روز زدیم به آبگوشت ناهارمان.
◇ مهدی حال همیشگی را نداشت. گفتم:
«تو از ضامن آهو چه خواستهای که این چنین شدهای؟ نابودی کفار؟ پیروزی رزمندگان؟ سلامتی امام؟»
◇ چیزی نمیگفت. به جان امام که قسمش دادم، گفت: فقط یک چیز...گفتم: چه؟
◇ گفت: «دیگر نمیتوانم بمانم. باور کن. همین را به امام رضا (ع) گفتم. گفتم واسطه شو این عملیات، آخرین عملیات مهدی باشد»
◇ عجیب بود. قبلا هر وقت حرف از شهادت میشد، میگفت برای چه شهید شویم؟ شهادت خوب است اما دعا کنید پیروز شویم. صرف اینکه دعا کنیم تا شهید شویم یعنی چه؟
◇ اما دیگر انقطاعی شده بود. امام رضا (ع) هم خیلی معطلش نکرد و بدر شد آخرین عملیاتش.
(راوی،: دوست و همرزم شهید باکری)
#شهید_مهدی_باکری
#فرمانده_نجیب
@Abuhossein