✍شفای بیمار با پیراهن عربی شهیدی که با آن نماز شب می خواند ؛ معلم شهید سید رضا مهدوی...
🔹مدتی بود که به دلیل بیماری در رنج و مشقّت به سر می بردم خانواده ام نیز با این موضوع درگیر بودند.
🔸هر وقت بیماری ام اوج می گرفت ناراحتی و غصه آنها هم افزون می شد.
🔹یک روز بر سرِ مزار شهید سیدرضا مهدوی رفتم و به او متوسل شدم.
🔸چند روزی از این جریان گذشته بود که به منزل شهید رفتم و شرح حالم را برای خانواده اش بیان کردم.
🔹آنها پیراهن عربی او را که از مکه برای خودش خریده بود و با آن نماز شب می خواند به من دادند.
🔸از لحظه ای که پیراهن وارد منزل ما شد و من آن را پوشیدم اوضاع به هم ریخته ام تغییر کرد و حالم رو به بهبودی رفت.
💢راوی جواد عرب نژاد از دوستان شهید...
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#رفیق_شهیدم
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
#حاج_قاسم
#فلسطین
ای کاش شبی حماسهخوان برگردی
مستانه ز سمت آسمان برگردی
ما منتظریم روز آزادیِ قدس
با حضرتِ صاحبَ الزمان برگردی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#رفیق_شهیدم
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
1.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ابراهیم می گفت:
آرزوی من شهادت هست ولی حالا نه! من دوست دارم در نبرد با اسرائیل شهید شوم!
#شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#رفیق_شهیدم
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
🟡همه میدانند که ابراهیم انسان به تمام معنا کامل بود. اما برایم سوال ایجاد شد؟! چرا ابراهیم یکباره اینقدر تغییر کرد؟ چرا در مسایل اخلاقی و دینی از تمام دوستان جلو افتاد؟
🟢به جز پدر و مادرش که در تربیت او بسیار تاثیر داشتند، یکی از اهالی محل بود که در شخصیت او موثر بود. شخصی بود که در حوالی منزل آن ها و در نزدیکی میدان خراسان ساکن بود. پهلوانی به نام #سید_عباس.
🔵او یک انسان ورزشکار و فرهیخته بود. خیلی ابراهیم را دوست داشت. هرجا میرفت ابراهیم را با خودش میبرد. میگفت: من عاشق حیا و ادب این پسر هستم.
🟣سید عباس برای ما حرف میزد. او غیر مستقیم نصیحت میکرد. سیدعباس آدم دنیا دیده و بـا سوادی بود نگاهش به دنیا و زندگی یک نگاه الهی بود.
🔴یکی از مهم ترین مسائلی که سید عباس به ابراهیم تاکید میکرد بحث حیا بود. میگفت اگه کسی بـا حیا بود امید بـه سعادتش هست اما انسان بی حیا #دین ندارد.
🟠ابراهیم تحت ثاثیر او همیشه لباس های گشاد میپوشید. هیچ گاه در حضور دیگران لخت نمی شد. ابراهیم در مقابل نامحرم به شدت حیا داشت.
⚪️ما وقتی به منزل ابراهیم می رفتیم اصلا با مادر و خواهر او برخورد نداشتیم. کسی را بـرای رفاقت انتخاب می کرد که حیا داشته باشد. اگر می دید شخصی دریده و بی حیاست تلاش میکرد که رفتارش را تغییر دهد.
🟤بخاطر همین حیا بود که آرزو داشت پیکرش برنگردد. در مراسم یکی از شهدا بـه بهشت زهرا رفتیم آنجا پیکر شهید را می شستند و مردم نگاه می کردند.ابراهیم گفت: "خدا کنه ما این طوری نشیم...
🌹بعد ادامه داد من از خدا خواستم مثل #حضرت_زهرا_گمنام_بـاشم و کارم به غسال خانه نرسد
•°•ᰔᩚ🎉🥳🎉ᰔᩚ•°•
رفیقـتــ می شومــ کـه شبـیهــت شـوم
شبیـهت کهـ شـدم
شــهــــیـد می شـوم...🌱
#شهیدبابکنوریهریس🌹
#تولدتمبارک🎂
9.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تولدت مبارک عبد صالح خدا
گر چه تولــد اصلی تو شهــادت است...♥️
کہ مـردان خـدا با شهـادت زنده میشوند!
زمینی شدی تا آسمانی کنی مرا...(:😍
شهیدبابکنوریهریس💫
تولدتمبارکبرادر🎂
🌹شهر وضع عجيبی داشت،
واقعاً ميدان كربلا بود!
در هر كوچه و خيابان ..
خون پاکباختگان اسلام به چشم میخورد.
شهر در آتش میسوخت ..
بچهها میگفتند دعا كنيد ..
شهر سقوط نكند!
تا ما در مقابل خدا و امت و امام
شرمنده نشويم!/بهشت ایران
از خاطرات #شهيد_علی_تجلایی
الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ما هستیم, مرده ام تو مرا دوباره حیات ببخش, خوابم تو بیدارم کن. خدایا! به حرمت پای خسته ی رقیه (س) به حرمت نگاه خسته ی زینب (س) به حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر(عج) به ما حرکت بده.
#شهید_عباس_دانشگر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
9.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 در #هفته_دفاع_مقدس ؛ یادی کنیم از #دوکوهه
🌹 #پایگاه_عاشقان_شهادت
🔰مداحی زیبا و حزن انگیز "حاج حسین سازور" در بیان اوصاف پادگان دوکوهه و خاطرات رزمندگان و شهدایی که پیش از عملیات ها، چندی را در این مکان مقدس می گذراندند...
دوران #جنگ_تحمیلی